خداوند آنچنان که شایسته اوست ستایش نمیشود
حمید تجریشی در نشست «شاهنامهخوانی» گفت: خداوندی که از او صحبت میکنیم، خالق نام و جای است و از اینها برتر است. عقل انسان معنای جای و نام را میفهمد ولی معنای خدا را نمیفهمد چرا که چیزی برتر از حد عقل ماست.

به گزارش رسانه خبری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، نشست ادبی «شاهنامهخوانی» عصر روز یکشنبه ۱۶ اردیبهشت ماه با هدف آشنایی بیشتر مخاطبان با شاهنامه فردوسی با حضور کارشناس برنامه حمید تجریشی و جمعی از علاقهمندان به ادبیات و شعر فارسی در کتابخانه فرهنگسرای گلستان برگزار شد.
در آغاز نشست، کارشناس برنامه درباره خرد از منظر فردوسی مباحثی را مطرح کردند و گفتند: فردوسی در شاهنامه صحبت از دیوها میکند و آنها را موجوداتی میداند که ممکن است ادیب، دانشمند، روانشناس، متفکر، و... باشند. در آغاز شاهنامه وقتی جمشید دیوها را اسیر میکند، دیوها میگویند ما را اگر نکشید چیزی گرانبها به تو یاد خواهیم داد. جمشید میگوید چه دارید که به من بدهید؟ آنها گفتند ما به تو زبانشناسی یاد میدهیم! پس دیو تنها موجودی عجیب و غریب نیست که ما هیچ گاه نمیتوانیم ببینیم. فردوسی صفات دیو را به ما نشان میدهد تا فریب آنها را نخوریم. امکان دارد قسمتی از نشانههای دیو در ظاهر ما وجود داشته باشد که ما از درک و دیدن آنها عاجز هستیم.
وی ادامه داد: ما از شاهنامه میبایست این ادراک را بیاموزیم که معنای دیو تنها همان موجودات به ظاهر زشت نیست، بلکه صفاتی است که اگر در انسان حلول کند به مانند همان دیو خواهد شد، در غیر این صورت شاهنامه یک رمان طولانی بسیار زیبا خواهد بود که از مطالعه آن تنها ساعتی را گذراندهایم و آوردهای برای ما نخواهد داشت. ما غالباً خود را مخاطب گوینده فرض نمیکنیم اما کسانی مثل فردوسی از ظواهر سطحی گذشته و به باور هستی رسیده بودند. شاهنامه در آغاز به ستایش خرد، سپس حمد پروردگار و در ادامه به آفرینش انسان و آفرینش ستاره و ماه و خورشید پرداخته است.
به نام خداوند جان و خرد کزین برتر اندیشه برنگذرد
خداوند نام و خداوند جای خداوند روزی ده رهنمای
جای به معنای مکان است پس خداوند جان یعنی همه هستی را آفریده و خداوند نام، معنایی است که در اسماء حسنی گنجانده شده است و این همان است که خداوند در ابتدای قرآن میفرماید: اولین علمی که به حضرت آدم داد، علم اسماء بود، اسماء هستی. برترین نام بعد از نام خداوند نام انسان است.
خداوند کیوان و گردان سپهر فروزنده ماه و ناهید و مهر
ز نام و نشان و گمان برتر است نگارنده بر شده پیکر است
تجریشی افزود: خداوندی که از او صحبت میکنیم خالق نام و جای است و از اینها برتر است، عقل انسان معنای جای و نام را میفهمد ولی معنای خدا را نمیفهمد، چرا که چیزی برتر از حد عقل ماست و ادراک آن ذاتی و فطری است و همه متحیر از این هستیم که از کجا باید شناخت خدا را آغاز کنیم. خداوند خالق زمان و مکان است ولی نه در زمان است نه در مکان و چیزی که در زمان و مکان نباشد از حوزه ادراک عقلی ما خارج میشود.
به بینندگان آفریننده را نبینی مرنجان دو بیننده را
با این چشمها خدا را نمیتوان دید خستهشان نکن. اگر ادراکی داریم ادراک عقلانی است که نه میتواند ببیند، نه میتواند ببوید، نه میتواند بچشد و نه میتواند لمس کند. بلکه با استدلال و برهان و به مدد عقل میتوان خدا را شناخت و فهمید. اندیشه به او راهی ندارد و او برتر از همه چیز است.
سخن هرچه زین گوهران بگذرد نیابد بدو را جان و خرد
جهان از چهار عنصر آب، آتش، خاک و باد تشکیل شده است. منظور از گوهر این گوهرهاست.
خرد گر سخن برگزیند همی همان را گزیند که بیند همی
عقل ما تنها درباره چیزهایی که میتواند حس کند، حرف میزند و میاندیشد.
ستودن نداند کس او را چو هست میان بندگی را بیایدت بست
کسی نمیتواند خداوند را چنان که شایسته اوست ستایش کند. فردوسی نیز میگوید حالا که نمیتوانیم او را آن طور که حق معرفتش است بشناسیم، در پی شناخت او نباشیم. بلکه بهتر است در مسیر بندگی خداوند باشیم، چرا که خود به خود به پروردگار نزدیک میشویم.
این کارشناس ادبی در ادامه بیت دیگری از شاهنامه را خواند:
خرد را و جان را همی سنجد اوی در اندیشه سخته کی گنجد اوی
خرد و اندیشه را خالق هستی میسنجد، بنا بر این چگونه در عقل محدود ما خداوند نامحدود میگنجد؟
بدین آلت رأی و جان و زبان ستود آفریننده را کی توان
ابزاری که عقل، جان و روان از آن استفاده میکند، زبان است و با این زبان نمیشود خدا را ستود. خدا نماز را به عنوان زبان ستودن برای انسانها قرار داده است. انسان اشرف مخلوقات است که به گوهر عقل مزین شده، راه زندگی را نمیداند و اشتباه میکند و نیازمند هدایت پیامبران است.
پرستنده باشی و جوینده راه به ژرفی به فرمانش کردن نگاه
اگر به درستی عبدش باشی و راه جو، به فرمانش عمل میکنی.
توانا بود هر که دانا بود ز دانش دل پیر برنا بود
مسیح و پیامبران اشرف مخلوقات بودند کسانی که به حقیقت رسیدند.
از پرده برتر سخن گاه نیست ز هستی مر اندیشه را راه نیست
از این پرده بالاتر عرصه تفکر نیست، از پرده وجود حداکثر میتوانیم درباره کائنات سخن بگوییم.
وی اضافه کرد: عقل یعنی چه؟ مولانا عقل را به مراتب مختلف تقسیم کرده. ۱-عقل نفس اماره ۲-عقل دور اندیش ۳-عقل جزء ۴-عقل معاش ۵-عقل تحصیلی ۶-عقل کار، عقل منطق ارسطویی ۷-عقل صبر اندیش ۸-عقل ایمانی ۹-عقل مسیر گردش زمین، شب و روز و...
عقل را آدم فرض میکنند و نفس را حوا، هر انسانی دو نفر است یعنی هر کس در وجود خود یک آدم دارد و یک حوا. هر کجا شخص به دنبال هوای نفسش میرود، فرمان وجود را گوش کرده و هر کجا فرد دنبال عقل میرود فرمان آدم را گوش میکند. پس فرق زن و مرد در جسم آنهاست که مؤنثها را میگوییم زن و مذکرها را میگوییم مرد.
تجریشی تصریح کرد: ابوعلی سینا در مورد عقل میگوید تا بدانجا رسید دانش من، که بدانم از پایه نادانم. هر چه بیشتر بدانید به عجز خود بیشتر پی میبرید.
یکی از نشانههای خردمندی کم گفتن و کم خفتن است. ولی این عکس صفات انسان امروزی است.
کنون ای خردمند وصف خرد بدین جایگه گفتن اندر خورد
ای انسان خردمند حالا موقعی است که درباره خرد حرف بزنم.
کنون تا چه داری به یار از خرد که گوش نیوشنده زو بر خورد
حالا از خرد هر چه داری بیاور که شنونده از سخن تو بهره میبرد.
خرد بهتر از هرچه ایزد داد ستایش خرد را به از راه افتاد
خرد از همه چیز حتی پول و قدرت و... بهتر است. اگر به راه عدل بروی واقعاً ستایش خرد بهترین چیز است.
خرد رهنمای و خرد دلگشای خرد دست گیرد به هر دو سرای
اگر دنیا میخواهی خردمند باش، اگر عقبی میخواهی خردمند باش.
حضرت صادق میفرماید: جبرئیل به حضرت آدم گفت سه هدیه آوردم اگر یکی را انتخاب کنی دو تای دیگر را نمیتوانی انتخاب کنی، آنها حیا، دین، عقل هستند. حضرت آدم عقل را انتخاب کرد و دین و حیا گفتند ما دنبال عقل میرویم.
از او شادمانی و زویت غمی ست وزویت فزونی وزویت کمی ست
کم و زیادت و دار و ندارت از عقل است، شادمانی و مردمی بودن تو از عقل است. بدون عقل نمیشود انسان بود.
چه گفت آن خردمند مرد خرد که دانا ز گفتار او بر خورد
کسی کاو خرد را ندارد ز پیش دلش گردد از کرده خویش ریش
پشیمانی نشانه بیخردی است.
هشیوار دیوانه خواند ورا همان خویش بیگانه داند ورا
آدم خردمند کسی است که هوشیاران او را دیوانه محسوب میکنند و خویشان را او بیگانه محسوب میکنند.
پرسش و پاسخ از کارشناس برنامه و پذیرایی از مخاطبان بخش پایانی این برنامه بود.
گزارش خطا
پسندها:
۰
ارسال نظر