جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
ساعت : ۰۳:۱۵
کد خبر: ۹۷۷۲۷
|
تاریخ انتشار: ۰۲ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۱:۲۳

آن چیزی که در عبادت روزه موضوعیت دارد پرهیز از دروغ است

عبدالحمید ضیایی در نشست شرح مثنوی گفت: برخی از ما در ماه رمضان جز گرسنگی و تشنگی بهره‌ای نمی‌بریم و این جز رنج مضاعف برای تن و جان ما ندارد. برای خدا نخوردن و ننوشیدن ما موضوعیتی ندارد. آن چیزی که در عبادت روزه موضوعیت دارد پرهیز از دروغ است.
به گزارش رسانه خبری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، نشست ادبی «بشنو از نی» شرح و تفسیر اشعار مثنوی عصر روز دوشنبه ۳۱ اردیبهشت با هدف آشنا کردن علاقه‌مندان با مباحث کاربردی کتاب ارزشمند مثنوی معنوی مولانا و فرهنگ و ادبیات غنی ایران‌زمین به عنوان الگوی مناسب در زندگی در سالن آمفی‌تئاتر فرهنگ‌سرای گلستان با حضور عبدالحمید ضیایی به عنوان کارشناس و جمعی از علاقه‌مندان به ادبیات و شعر فارسی برگزار شد.

در آغاز نشست، کارشناس برنامه ضمن عرض تبریک فرا رسیدن ماه مبارک رمضان، مباحثی درباره نیایش و عبادت مطرح کرد و گفت: در جامعه ما اکثریت دینداران به عبادت مشغول هستند، اما علی‌رغم التزام به مناسک دینی اغلب حال خوشی در میان آنان مشاهده نمی‌شود. در اینجا یک سؤال مطرح می‌شود که چرا آن تحول مطلوب در بین ما دینداران مشاهده نمی‌شود. مولانا در پاسخ به این پرسش می‌گوید افراد خرمنی از عبادات را جمع می‌کنند اما موش دزدی در انبار اعمال ما لانه کرده و هر چه که ما جمع می‌کنیم از بین می‌برد، پس می‌بایست ابتدا فکری برای موش‌ها کرد.

ضیایی افزود: از نظر مولانا یک حفره بزرگ در انبارهای اعمال ما وجود دارد. اگر قرار باشد کاری بکنیم باید چیزی را در خود از بین ببریم و آن صفت عادت زدگی است. یعنی عادت زدایی کنیم. در این حالت عبادات عاری از روح و مغز می‌شود، به واسطه اسیر عادات شدن عبادت می‌کنیم، ولی نمی‌دانیم چه می‌کنیم و انگیزه و هدفمان از عبادت چیست؟ و همین باعث شده که مناسک و اعمال در ذهن و زبان ما تبدیل به پیکری شود که منجمد و عاری از روح است و درونش هیچ خبری از مغز عبادات نیست. عارفان می‌گویند عبادت از عادت یک حرف بیشتر دارد، اما در حقیقت هزاران محتوا و مفهوم دارد. هر چه از سر عادت انجام شود عبادت نیست و تهی از حقیقت است. اگر بخواهیم تحولی برایمان اتفاق بیفتد باید بین عادت و عبادت خطی ترسیم و بی عادت عبادت کنیم.

وی سپس به بحث نیایش اشاره کرد و گفت: در عالم معنا ما یک اوقات و ساعاتی داریم و زمان‌هایی در طول سال، ماه و هفته که طول این ساعات یک نسیم‌های روح‌افزا و عطرآگین مشغول وزیدن است. پیامبر می‌فرماید: در پیرامون شما نسیم‌هایی می‌وزد، آن نسیم‌ها را از دست ندهید. مولانا می‌گوید: گفت پیغمبر که نفحت ها به حق/اندرین ایام می آرد سبق/گوش و هوش دارید این اوقات را/در ربایید این چنین نفحات را.

کارشناس نشست ادامه داد: برخی از ما در ماه رمضان جز گرسنگی و تشنگی بهره‌ای نمی‌بریم و این جز رنج مضاعف برای تن و جان ما ندارد. برای خدا نخوردن و ننوشیدن ما موضوعیتی ندارد. آن چیزی که در عبادت روزه موضوعیت دارد پرهیز از دروغ است. دروغ یعنی گفتار باطل، کردار باطل. مولانا می‌گوید: دهان ظاهر را از لقمه‌های ظاهر ببندید. این دهان بستی دهانی باز شد/کو خورنده لقمه‌های راز شد. این لقمه‌های دوم از جنس لقمه‌های اول نیست. بنابراین کسی که دهان خود را از طعام و شراب ببندد در این سیر ظاهری، بعد پذیرای لقمه‌های باطنی و قدسی خواهد شد. یک نکته که در جامعه ما غفلت شده روح دینداری و دعا کردن است و حقیقت دین را کسی درک کرده که می‌تواند دعا کند. عارف سرشناسی می‌گوید وقتی انسانی دعا می‌کند خدا در او تنفس می‌کند. نکته مهم حرف این عارف این است که شما از دین چه می‌خواهید؟ می‌خواهید دموکراسی بیاورد؟ خیر دموکراسی با عقل و خرد جمعی به دست می‌آید. آیا از دین می‌خواهیم درباره نجوم صحبت کند؟ خیر. قرآن حرفش این است که تمام مخلوقات از جمله زمین و آسمان و کل گیتی همگی در مسیر توحید حرکت می‌کنند. وظیفه دین ایجاد یک پیوند محکم و اتصال از مرکز جان ما به خداوند است. به عبارتی دیگر وظیفه دین تسهیل گفت‌وگو با خداوند است. کل مأموریت پیامبران همین بوده تا زبان مشترکی بین انسان و خدا ایجاد کنند تا انسان بتواند با خداوند حرف بزند.

وی اضافه کرد: پس یکی از  مهم‌ترین مسائل در دین، دعا کردن است. پیامبر می‌فرماید دعا مغز عبادت است. یکی از عرفای مشهور در خصوص دعا می‌گوید وقتی نیایش می‌کنی بگذار بیشتر قلب تو بدون کلمات باشد تا کلمات تو بدون قلب. دعا باید در سکوت باشد تا صدای خدا شنیده شود. 

ضیایی با بیان اینکه متفکران معتقدند چند کارکرد مهم در نیایش و دعا وجود دارد، این کارکردها را برشمرد:
۱-تأمل در نیایش: وقتی فرد دعا می‌کند مشغول تأمل در سکوت دعاست، یعنی عملکرد گذشته خود را بررسی می‌کند که در این صورت غفلت در او از بین می‌رود. 
۲-تمرکز در نیایش: در دعا فرد تمرکز می‌کند که نه تنها به گذشته بر می‌گردد بلکه تمرکزی وجود دارد در جان و نهان ما. مولانا می‌گوید با من صنما دل یک دله کن. شرط سر نهادن در آستان تو این است که یکدله شوی. قوای وجودی و باورها همه در یک جهت حرکت کنند تا فرد از پریشان‌حالی نجات پیدا کند. 
۳-مراقبت در نیایش: یعنی فرد خود حقیقی‌اش را از ناخودهای کاذب تشخیص دهد. فرد با شناخت خود واقعی‌اش به آرامش می‌رسد. 
۴-مشاهده در نیایش: اگر شما مشغول تماشا شوید شما از بالا آن را می‌بینید. فرد هستی را فارغ از منفعت‌ها و مضرت‌های خود می‌بیند. 
۵-ستایش یا حمد و ثنا در نیایش: حمد و ثنا یعنی فرد ذوق و شادی را از دیدن زیبایی ابراز کند. فرد هر چه به زیبایی نگاه می‌کند، زیبا بین‌تر می‌شود. فرد هر چقدر ستاینده زیبایی‌های خداوند باشد، این زیبایی‌ها بیشتر در جانش راسخ‌تر و به زیبایی‌ها آراسته‌تر می‌شود. 
۶-نسبیت خیر و شر در نیایش: یعنی خیر و شر را در خودمان معنا می‌کنیم. مثلاً از فرد بپرسند نظر شما درباره گل و لای چیست، می‌گوید جای متعفن و بدی است ولی گل و لای برای خوک جای لازمی است. یا جلوی حیوان طلا بریزید تا بخورد، ولی طلا برای حیوان مهم نیست. مولانا می‌گوید آب دریا پاک‌ترین و ناپاک‌ترین چیزهاست، آب برای ماهی‌ها پاک و برای انسانی که بلد نیست ناپاک. 
۷-شکر و سپاس در نیایش: در اثر شکر و سپاس فضلیتی پدیدار می‌شود به نام فضیلت قدردانی. حق‌گذاری در برابر موهبتی که خداوند برای انسان دارد به جا آوریم. اگر فرد حق گذار باشد از دو شرارت فارغ می‌شود، یکی شرارت زیاده‌خواهی و دیگری شرارت منفی گری.
۸-طلب و حاجت در نیایش: فرد طلب یاری از خداوند  می‌کند. 
۹- شفاعت در نیایش: شفاعت یعنی طلب خیر برای دیگران و ما شفیع دیگران می‌شویم تا خیری برای آنان نیز طلب شود. 
۱۰-سکوت در نیایش: سه رتبه در سکوت وجود دارد:  ۱-سکوت زبان: حرف‌های یاوه و بیهوده گفته نشود. سکوت زبان ما را از یاوه‌گویی رها می‌کند. ۲-سکوت ذهن: ما را از یاوه‌گویی و تخیلات ذهن رها می‌کند. چه بسا کسانی حرف نمی‌زنند ولی در ذهنشان هیاهوی ذهن دارند. فرد حافظه‌اش مدام در حال حرف زدن است.  ۳-سکوت خاموش کردن اراده: آوای تمنا و ندای نفرت را در خودمان خاموش کنیم و این سخت‌ترین کار عالم است. روزه فرد را به سکوت زبان، سکوت ذهن و سکوت اراده می‌رساند و هدف دین چیزی جز شبیه شدن و نزدیک شدن به خداوند نیست.

در پایان از دفتر دوم مثنوی معنوی ابیات ۱۱۲ تا ۱۵۵ توسط مخاطبان خوانده شد و کارشناس برنامه شرح و تفسیر آن را بیان کرد. پرسش و پاسخ از کارشناس برنامه و پذیرایی از مخاطبان بخش پایانی این برنامه بود.

نظر شما