در نشست مثنویخوانی فرهنگسرای گلستان بررسی شد
نگاه مولانا به ابلیس و رانده شدن او از درگاه پروردگار
سپیده موسوی کارشناس نشست مثنویخوانی فرهنگسرای گلستان با عنوان «بشنو از نی» عنوان کرد: مولانا در مثنوی معنوی به نقل از شیطان میگوید من در واقع آیینه زشتی و زیبایی هستم. خود خداوند، مرا آشکارکننده و راستگو قرار داده است تا بگویم زشت کیست و زیبا کیست. من تنها یک گواه هستم که میگوید چه کسی خوب و چه کسی بد است.

به گزارش رسانه خبری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، نشست مثنویخوانی «بشنو از نی» با حضور علاقهمندان به مولانا در فرهنگسرای گلستان برگزار شد. سپیده موسوی کارشناس این نشست، ضمن خواندن اشعار مثنوی مولانا، به شرح و تفسیر آن پرداخت.
سپیده موسوی در ابتدا به خواندن بخشهایی از ابیات مثنوی مولانا و حکایت «باز جواب گفتن ابلیس، معاویه را» پرداخت و در تفسیر آن گفت: در این ابیات، ابلیس جواب اتهامهایی که معاویه به او میدهد را بیان میکند. ابلیس میگوید من محکی هستم که با استفاده از معیارهای من، انسانهای واقعی از انسانهای تقلبی تشخیص داده میشوند. حضرت حق مرا وسیله آزمایش شیر و سگ و وسیله آزمایش سکه سره و ناسره قرار داد. خود خداوند این وظیفه را بر دوش من نهاد و من کاری نکردم. من کی سکه تقلبی و ناسره را رسوا کردهام؟ من یک صرافم که فقط بهای آن را تعیین کردهام. به همین دلیل است که من نیکان را راهنمایی میکنم و شاخههای خشکیده را هرس میکنم و البته بدان را گمراه و تباه میکنم. من قرار است انسانهای بدکار را فریب بدهم بنابراین برای هر کس، متناسب با درجه بدی او یک دام میگسترم و علفی را برای او میریزم. در حقیقت، قرار دادن این دامها برای این است که نوع آن انسان مشخص شود.
وی اضافه کرد: شیطان در ادامه مثالی را مطرح میکند و میگوید اگر گرگ از آهویی بچهدار شود، باید درباره گرگ بودن و آهو بودن آن دو شک کرد چرا که هیچ کس نمیداند که بالاخره این بچه، از آن کیست؟ حال برای اینکه تشخیص بدهیم این موجود دقیقاً چیست، باید او را مورد امتحان قرار بدهی. امتحان واقعی این است که برای او هم علف و هم استخوان را قرار بدهی. طبیعتاً اگر بچه گرگ باشد، به سمت استخوان میرود و اگر هم به سمت علف برود، آهو صفت است. من شیطان هم این کار را انجام میدهم و دامهای مختلفی را برای انسانها قرار میدهم تا عیار واقعی آنان مشخص شود. دقت کنید که جهان ما آمیختهای از خوبی و بدی است و در هم آمیختن این دو است که دنیا را شکل میدهد.
کارشناس نشست ادامه داد: شیطان صحبت خود را اینچنین ادامه میدهد که باید گیاه و استخوان را برای انسان هم عرضه کنی و غذای نفسانی و غذای روحانی را نشانش بدهی. اگر آن شخص، خواهانِ طعامِ نفسانی باشد، ناقص و بیدنباله میماند و اگر غذای روحانی بخواهد، بزرگ و مهتر میشود. اگر او به تیمارِ تن بپردازد، حتماً یک الاغ است ولی اگر به دریای روح و روان درآید و در ژرفای معنویت غرق شود، حتماً گوهرهای کمال را صید میکند. اگر چه این دو نفر با هم اختلاف دارند زیرا یکی خیر است و دیگری شر، ولی اگر دقت کنی میبینی که هر دو یک کار را انجام میدهند. بدین معنی که پیامبران به درگاه خدا «طاعت» میبرند در حالی که حقستیزان، شهوت و خواهش نفس را به درگاه الهی میبرند. من شیطان چگونه میتوانم نیک را به بد مبدل کنم؟ من که خدا نیستم و قدرت خدا را ندارم. من فقط مردم را به شر و بدی دعوت میکنم. آفریننده آنان که نیستم. اگرچه من پروردگار نیستم، ولی میتوانم خوب را به بد تبدیل کنم. من در واقع آیینه زشتی و زیبایی هستم. خود خداوند، مرا آشکارکننده و راستگو قرار داده است تا بگویم زشت کیست و زیبا کیست. من تنها یک گواه هستم که میگوید چه کسی خوب است و چه کسی بد است. آیا گواه را کجا به زندان میبرند؟ مطمئناً من مستحق زندان نیستم. من هر جا که نهالی میوهدار ببینم (یعنی وقتی با صالحان روبهرو شوم) مانند دایه و باغبانی دلسوز به پرورش آن میپردازم. در مقابل، هر جا که درخت تلخ و خشکیدهای ببینم، آن را قطع میکنم تا مشگ دلاویز از سرگین دلآزار جدا شود. آیا آن درخت خشکیده به باغبان میگوید: ای جوانمرد، بی آنکه جرمی از من سر بزند. چرا سرِ مرا میبری؟ باغبان هم در جواب او میگوید که خاموش باش ای بدسرشت، آیا خشکی و خشکیدگی تو جرم و گناه تو نیست؟ درخت خشک به باغبان میگوید: من که قامتی راست و مستقیم دارم و اصلاً کجی در من نیست. پس چرا بدون هیچ نقص و عیبی مرا از ریشه و اساس قطع میکنی؟ باغبان هم میگوید: درست است که تو راست هستی ولی ای کاش کج بودی اما در مقابل، تر و تازه بودی. اگر تو چنان بودی، آب حیات را به خود جذب میکردی و به آب حیات آغشته میشدی. اصل و بذر تو بد بوده است و البته هیچ پیوندی هم با درخت خوب و نیک اصل نداشتهای. چرا که اگر شاخه یک درخت تلخ و بد اصل را به درختی خوب پیوند زنند، خوبی این درخت به وجود آن درخت راه مییابد و آن را نیز اصلاح میکند.
گزارش خطا
پسندها:
۰
ارسال نظر