به گزارش شهر ؛ سايت تابناک در گزارشي درباره فرهنگسراهاي تهران نوشت : اگر در يک روز تعطيل به فرهنگسراهايي مثلا در تهران، مراجعه کرده و يا بکنيد، به طور حتم با «درهاي بسته» اين مکانهاي فرهنگي هنري روبهرو خواهيد شد.
در روزهاي غير تعطيل و در مراجعه به مسئولان بخشهاي گوناگون اغلب فرهنگسراها و خانههاي فرهنگ در مناطق گوناگون تهران، دريافتيم که « کارمندان» اين مجموعهها نيز، همچون «ديگر کارمندان» در روزهاي تعطيل «موظف» نيستند در محل کار حاضر شوند.
اين مهم در حالي است که براي نمونه، تالارهاي نمايشي، نگارخانهها، سالنهاي نمايش فيلم و ... در روزهاي تعطيل بيشترين مخاطب را دارند و با وجود اين روند در فرهنگسراها، ناچارند قيد مراجعه به اين مراکز فرهنگي هنري را بزنند.
البته تأکيد ميشود که در معدود فرهنگسراها و خانههاي فرهنگ نيز اين مشکل نيست؛ اما بيشتر اين مراکز، با اين موضوع روبهرو هستند و در نتيجه، مردم و ساکنان مناطق همجوار اين مراکز، به تدريج استفاده از برنامههاي اين مراکز را از برنامه خود حذف ميکنند.
اين گزارش تلاش ندارد که نتيجه بگيرد به اين ترتيب، اوقات فراغت مردم هدر ميرود و نتايج نامطلوبي در زندگي خانوادگي و اجتماعي شهروندان خواهد داشت، ولي اين مشکل ميتواند يکي از مهمترين عوامل حذف استفاده از برنامههاي فرهنگي هنري توسط شهروندان باشد.
بر اين اساس و با توجه به محدوديت شديد امکانات فرهنگي و هنري در تهران، مديريت شهري بايد پاسخگوي بسته شدن اين امکانات به روي مردم باشد.
به تعبير ديگر، مديريت شهري به تناسب عوارضي که به اشکال گوناگون از مردم دريافت ميکند، بايد خدمات متعددي نيز ارايه دهد و خدمات فرهنگي هنري، در همه اوقات، به ويژه در اوقات فراغت عموم، از مهمترين اين خدمات است.
يکي از کارگردانهايي که با يکي از معاونتهاي سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران همکاري داشته، در اين مورد به خبرنگار ما گفت: متأسفانه فرهنگسراها از اين سازمان خيلي تبعيت ندارند و با وجود پافشاري معاونت مربوطه، مبني بر همکاري در همه روزها، براي نمونه، در روز شهادت حضرت زهرا (س)، امکان اجراي نمايش با همين موضوع را نيافتيم و اثري را که به همين مناسبت توليد شده بود، در ساير روزها به روي صحنه برديم.
وي همچنين گفت: فرهنگسرايي که قرار بود اثر ما در آنجا به مردم ارايه شود، در اطلاع رساني و آگاهي مردم منطقه نيز هيچ همکاري با گروه هنري نداشت و رفتارهايشان به قدري سرد بود که اغلب اعضاي گروه به اين باور رسيده بودند که آنها به هيچ وجه خواهان اجراي اثرشان نيستند.
وي ادامه داد: در روند اين همکاري و با بررسي بيشتر و مبتني بر مواجهههايي که در موقعيتهاي مختلف با مدير و کارشناسان اين فرهنگسرا داشتيم متوجه شديم که اين مسوولان، بر هر اساسي، به اين کار گمارده شده باشند، حتما فاقد تجربه و توانايي لازم در عرصههاي فرهنگي و هنري هستند و گويا سازمان مربوطه نيز يا امکان نظارت ندارد و يا اين که خيلي به نظارت و دستوراتش توجه نميشود.
اين شرايط در سال جاري اوضاع به شدت نابسامان تري داشته و دارد. به طوري که در مراجعه به اغلب فرهنگسراها و خانههاي فرهنگ متوجه شديم اغلب به دليل نبود بودجه و برنامه ريزي، فاقد هر گونه برنامه هستند و اين درحالي است که دهها کارمند و ...، بابت آن، حقوق ميگيرند، اما خروجي فرهنگي و هنري مناسب که وظيفه شان است، ارايه نميشود.
به هر روي اين سازمان، فرهنگسراها و خانههاي فرهنگ به دليل جايگاه مردمي و نيز اتصالي که به درآمدهاي مديريت شهري دارند، ميتوانند با ارايه خدمات فرهنگي و هنري مطلوب و سرگرم کننده، نقش بسيار مهم و تأثيرگذاري در بهبود زندگي معنوي شهروندان داشته باشند، اين ادعا را برخي برههها در دههها و سالهاي گذشته ثابت ميکند. چون فعاليتهاي اين مجموعهها آنچنان رونق داشت که منجر به رويکرد بسياري از مردم به اين مراکز شد.
بر اين اساس، به نظر ميرسد شهرداري تهران، به ويژه در دورههاي اخير، همواره در انتخاب افرادي کارآمد، با تجربه و مردم شناس، دچار مسايل و مشکلاتي بوده که همچنان ادامه دارد و همين موارد، هر روز کار فرهنگي در شهر بزرگ تهران را کمرنگتر کرده و ميکند. اي کاش مديران و متوليان خدمات شهري آن چنان برنامهريزي کنند که همپاي بهبود شرايط بزرگراهها، تونلها، خيابانها و... شرايط فرهنگي هنري نيز ارتقا پيدا کند و زحمات بي شايبه آنان در حوزههاي ديگر تحتالشعاع کمکاري در اين موارد قرار نگيرد.
گفتني است، در حالي که بزرگي نامتعارف و جمعيت بيرون از کنترل تهران مشکلات فراواني براي مديريت شهري ايجاد کرده و اين مسأله قابل درک است؛ اما اغلب افراد توانمند و صاحب تجربه در عرصههاي مديريت فرهنگي و هنري را نيز در خود دارد و ميتوان با کمي تدقيق و تحقيق و شناسايي اين شهروندان، از تجربيات آنها براي حل مشکل ياد شده بهره گرفت.