در بخشی از مقدمه این کتاب میخوانیم: «نامهای فراوانی بر تارک نهضت
اسلامی ایران میدرخشد؛ نامهایی که به طور مستقیم و غیرمستقیم در پیروزی
این نهضت مردمی نقش داشتهاند. اما در این میان بعضی نامها –علیرغم نقش با
اهمیتی که در تاریخ نهضت اسلامی داشتهاند- شوربختانه چنان که باید و شاید
مورد توجه قرار نگرفتهاند. شهید حاج محمداسماعیل رضایی یکی از این
نامهاست که با وجود نقش فراوان در نهضت اسلامی و قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، مورد
بیمهری تاریخ قرار گرفته و کمتر قلمی درباره فعالیتهای وی نگاشته است.»
«حاج اسماعیل» نخستین اثر پژوهشی است که زندگی شهید حاج اسماعیل رضایی را
مورد واکاوی قرار میدهد. این کتاب که در قالب «دانستنیهای انقلاب اسلامی
برای جوانان» نگاشته شده است میکوشد با زبانی ساده و قابل فهم و با کمک
منابع، اسناد و تاریخشفاهی، به روایت کامل زندگی این شهید بپردازد.
کتاب در چهار فصل تنظیم شده است؛ فصل نخست به بررسی دوران کودکی و
نوجوانی، تحصیلات، ازدواج و خانواده محمداسماعیل رضایی میپردازد. در این
فصل موقعیت اجتماعی وی بررسی شده و به خصوصیات اخلاقی و خدمات او به مردم
اشاره میشود.
در فصل دوم، رابطه شهید حاج اسماعیل رضایی با روحانیون بررسی شده و عملکرد او در مبارزه با فرقه ضاله بهائیت مورد مداقه قرار گرفته است. در این فصل همچنین نحوه آشنایی و ارتباط حاج اسماعیل رضایی با امام خمینی به تصویر کشیده شده است.
فصل سوم به بررسی نقش شهید حاج اسماعیل رضایی در قیام ۱۵ خرداد پرداخته و
از یک توطئه رژیم پهلوی علیه حاج اسماعیل پرده برداشته است.
فصل چهارم و پایانی، به شهادت حاج اسماعیل رضایی اختصاص دارد. این فصل
همچنین به واکنش مردم و گروههای مختلف به اعدام وی و تاثیر شهادت او بر
تداوم نهضت اسلامی میپردازد.
انتشار تصاویر متعدد، اسناد دیدهنشده و نیز وصیتنامه دستنویس شهید حاجاسماعیل رضایی از دیگر ویژگیهای این اثر است.
حاج اسماعیل رضایی از پیشگامان مبارزه با رژیم پهلوی است که ۱۱ آبان ۱۳۴۲ به همراه طیب حاجرضایی به اتهام شرکت در قیام ۱۵ خرداد آن سال تیرباران شد و به شهادت رسید. ناگفتههای فراوانی درباره زندگی وی وجود دارد که برای نخستینبار در کتاب «حاجاسماعیل» روایت شده است. انتشار تصاویر، اسناد دیدهنشده، روایتهای ناگفته و نیز وصیتنامه دستنویس شهید حاجاسماعیل رضایی از ویژگیهای این اثر است.
در بخشی از این کتاب که درباره لحظه تیرباران طیب حاجرضایی و حاجاسماعیل رضایی است میخوانیم:
حاج اسماعیل و طیب را درحالیکه چشمهایشان با دستمال یزدی سرخرنگ بسته شده بود کنار تیرهای اعدام آوردند. آنها را به تیرهای چوبی تکیه دادند و طنابها را محکم دور بدنشان پیچیدند و گره زدند. همه چیز برای شروع مراسم تیرباران آماده بود. نماینده دادستان شروع به قرائت متن حکم دادگاه تجدیدنظرکرد. در این لحظه به اشتباه گفت: «اسماعیل حاجرضایی».
حاجاسماعیل درحالی که منتظر اجرای حکم بود، با چشمانی بسته فریاد زد: «حاجاسماعیل رضایی درست است نه اسماعیل حاجرضایی!» این کتاب که به قلم محمد جعفربگلو نگاشته شده، هماکنون در اختیار علاقهمندان به کتاب و کتابخوانی قرار گرفته است.