«کتاب خوب بخوانیم» شعاری است که زیر بیلبوردهای تبلیغاتی هفته کتاب در سطح شهر نوشته است اما بسیاری از منتقدان میگویند این کتابها و نویسندهها تنها از یک جریان فکری انتخاب شدهاند.
هرچند لیست نویسندههایی که آثار آنها همراه با چهرههایشان در سطح شهر به نمایش درآمده متنوعتر است اما سهم اندک نویسندگان مستقل و صاحبسبک آنقدر اندک است که در انبوه تصاویر نویسندگانی که یک ناشر مشترک دارند، گم میشوند.
گروهی در فضای مجازی اینگونه گلایههایشان را بیان میکنند که «بیلبورد کسی را نویسنده نمیکند، هدایت، خانلری، آدمیت و مسکوب با بیلبورد نویسنده نشدند». بااینحال چهره 70 نویسنده همراه آثارشان در سطح شهر اکران شده است.
کتابهایی از وحید یامینپور، محسن کاظمی تا محمدرضا سرشار و مرتضی سرهنگی بیشتر فضاهای تبلیغاتی بزرگراههای تهران را پوشانده است. بررسی نام ۷۰ نویسندهای که آثارشان اکران شده نشان میدهد ناشر کتابهای این نویسندگان انتشارات وابسته به حوزه هنری است.
از علیرضا قزوه و فاضل نظری، محمد مددپور، امید مهدینژاد، تا یوسفعلی میرشکاک. محسن کاظمی نویسنده کتابی دربار متهم دادگاه میکونوس یا هدایتالله بهبودی و سعید بیابانکی و علیمحمد مؤدب، فارغالتحصیل دانشگاه امام صادق.
نویسندگان زندگینامهها یا نویسندگان مذهبی کودکان. معصومه آباد، عضو اصولگرای شورای شهر سوم و چهارم. در این میان اسم حسین پناهی، سهراب سپهری، سیمین دانشور، بلقیس سلیمانی، نادر ابراهیمی و محمد صالحعلا و افشین علاء هم به چشم میخورد.
رضا صیادی، مدیرعامل سازمان زیباسازی، درباره این بیلبوردها به سایت روابط عمومی این سازمان توضیح میدهد: امسال به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی تبلیغات فرهنگی اکرانشده در سطح شهر با همکاری و مشارکت معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، حوزه هنری، نهاد کتابخانههای عمومی کشور و خانه کتاب، انتخاب شد و به نمایش درآمد.
به گفته او امسال طرحهای متفاوتتری نسبت به سالهای گذشته اکران شده و در طرحها بیش از 300 عنوان کتاب همراه با نام و تصویر نویسنده و همچنین تصویر مجلد کتاب طراحی و اکران شده است.
اما نادیدهگرفتن بخشی زیادی از چهرههای ادبی و فرهنگی در فضاهای عمومی شهر گلایههای زیادی را به دنبال داشت. محمدجواد حقشناس، رئیس کمیسیون فرهنگی اجتماعی شورای شهر پنجم تهران، با اشاره به کاهش سرانه مطالعه در کشور به «شرق» میگوید: یکی از نگرانیهایی که داریم فاصلهگرفتن جامعه بهخصوص جوانان و نوجوانان با مطالعه است که باید جدی گرفته شد، نرخ مطالعه در کشور بهشدت پایین است و آمارها درخصوص کاهش تیراژ مطبوعات و نشریات همین واقعیت را تأیید میکند و کاهش تیراژ کتابها متأسفانه با وجود افزایش جمعیت و باسوادی آنها نسبتی باهم ندارند و در روزگاری که جمعیت کشور 36 میلیون نفر بود و نرخ باسوادی جامعه کمتر از 50 درصد، تیراژ کتابها به بیشتر از سههزار نسخه میرسید و تجدیدچاپ کتابها دورقمی بود اما حالا که جمعیت دوبرابر شده و نرخ باسوادی به بالای 90 درصد رسیده، متأسفانه تیراژ کتاب زیر 500 نسخه است و این فاجعه است.
او با اشاره به رسم کتابگردی در هفته کتاب که به پیشنهاد احمد مسجدجامعی شکل گرفت، یادآوری میکند: در این هفته تلاش میشد توجه جامعه را به کتاب و کتابخوانی افزایش داده و کتابفروشیها رونقی پیدا کنند. فرصت دیدار مخاطبان با صاحبان اثر در کتابفروشیها فراهم میشد و حالوهوای شهر هم تغییر میکرد.
حقشناس با اشاره به فعالیتهای فرهنگی دوره گذشته شورای شهر تهران میگوید: شورای شهر تلاش کرد فضای عمومی شهر را بهگونهای هدایت کند که توجه جامعه به حوزه فرهنگ جلب شود اما در فعالیتهای فرهنگی هیچگونه دستهبندی سیاسی نباشد و هر فردی در جامعه به نسبت علاقهمندی، تحصیلات و نگاهی که داشت، میتوانست از این جریان فرهنگی استفاده کند. به همین دلیل اعتمادسازی خوبی در آن دوره انجام شد اینکه از امکانات عمومی در جهت تبلیغ یک ایده استفاده کنیم و ایدههای دیگر را کنار بگذاریم امری پسندیده نیست و موجب بیاعتمادی میشود.
علیرضا نادعلی، سخنگوی شورای شهر تهران، معتقد است: نخستین فعالیت گسترده تیم جدید زیباسازی در شهر تهران بهعنوان اولین کار فعالیت خوبی بوده و جا دارد که تکمیل و اصلاح شود.
او این را که بیشتر کتابها گرایش فرهنگی در حوزه انقلاب و اسلامی ایرادی دارد، نقص کار نمیداند و میگوید: نباید در عرصه فرهنگ نگاه خنثی داشت. اما به او تقسیمبندیهای سیاست در حوزه فرهنگ هم اعتقادی ندارد.
مهدی عباسی، عضو شورای شهر تهران، مخالف نگاه حذفی در عرصه فرهنگ است. او در پاسخ به این پرسش که برداشت برخی منتقدان به این طرح این بوده که مدیریت شهری جدید میخواهد پیروزی نگاه خودش را اعلام کند به «شرق» میگوید: حتما این موضوع و این برداشت اشتباه است. من خیلی وارد موضوع نشدم، ولی قطعا هدف این نبوده است. شاید در یک فرجه زمانی کوتاهی میخواستند یک تعداد کتاب معرفی بکنند با یک بخشی از کسانی که تولید این کتاب را بر عهده داشتند، نشستند با آنها این کار را پیش بردند، ولی باید برای آینده در این رویکرد تغییر ایجاد شود و رویه اصلاح شود.
به گفته عباسی برای معرفی کتاب در شهر تهران باید سلایق مختلف و انتشارات مختلف را در نظر گرفت و اگر هم میخواهند شهروندان را به کتابخوانی تشویق کنند، کتابهای خوب از انتشارات مختلف باید در اکران عمومی قرار بگیرد.
حسن خلیلآبادی نیز با انتقاد از دوقطبیسازیهای اینچنینی میگوید: نگاه انحصارگرایانه و بسته در حوزه فرهنگی و بیتوجهی به بخش عظیمی از علاقهمندیهای مردم باعث فاصله بدنه جامعه و نخبگان فرهنگی از بدنه تصمیمگیر برای کشور و شهر میشود، باید تمام سلیقهها در انجام چنین اموری مشارکت داشته باشند، زیرا در طولانیمدت دوری این افراد عمق جریانهای فرهنگی در شهر را کم میکند و دیگر حرکتهای فرهنگی تأثیرگذار نخواهد بود.
وقتی نام یک کوچه یا یک خیابان نام هنرمندی باشد که تعداد زیادی از مردم به آن علاقهمندند، بین شهروندان و مدیریت شهری نزدیکی ایجاد میشود؛ بنابراین برای کاهش فاصله بین مدیریت شهری و مردم باید به همه سلیقهها توجه شود و تنوع و فراوانی مورد تأکید قرار گیرد.
ما در دوره گذشته فرهنگ را مانند رنگینکمانی میدیدیم که همه زبانها و فرهنگهایی که در تهران هستند، در آن دیده شوند.