دكتر غلامعلي افروز در گفتوگو با خبرنگار "شهر" افزود: در اين صورت، هزينههاي اطاله دادرسيها، كلانتريها، بزهكاريها و زندانها بطور قطع كاهش مييابد.
وي با بيان اين كه «آدمهاي عاقل هميشه پيشگيري ميكنند تا درمان»، اظهار كرد: خدمات مشاوره و روانشناسي بايد از قبل از ازدواج تا زمان فرزندپروري و حتي پس از آن، تربيت، تحصيل و ازدواج فرزندان بايد انجام شود.
دكتر افروز با تأكيد بر اين كه «مشاوره بموقع از اضطراب، احساس خانهگريزي، بياشتهايي تحصيلي، ستيز خانوادگي، خروج نابهنگام فرزندان از مدرسه پيشگيري ميكند»، اذعان كرد: اگر بتوانيم خدمات بطور موثر ارايه دهيم، مصونيت فرهنگي بالا ميرود، امنيت رواني به اوج ميرسد.
وي گفت: از نظر ما، خيلي از مشاغل در شرايط كنوني ضروري است، اما شايد مدتي بعد كاذب باشد؛ تعداد معلمان متعهد كم هستند، اما وقتي ما هزينه تعليم و تربيت نكنيم، در واقع وارونه هزينه كردهايم. ميليارد ميليارد بودجه هزينه ارشاد، زندان و كلانتريهاي ماست؛ در حالي كه حاضر نيستيم به اصل موضوع و واقعيت انكارناپذير توجه كنيم. بايد در اين دنياي پيچيده و فرايند جهاني شدن از بسياري آسيبها پيشگيري كنيم.
رييس دانشكده روانشناسي دانشگاه تهران درباره وضعيت اختلالات رواني در كشور تصريح كرد: آمار اختلالات 25 درصدي را در بين افراد جامعه تاييد نميكنيم، اما بايد گفت: اضطراب، افسردگي و بياشتهايي تحصيلي تقريبا در دنيا فراگير شده است و بيشتر افراد به درجاتي از اين 3 نوع اختلال گرفتار هستند، اما ميزان آن فرق ميكند.
وي ادامه داد: در مجموع بحث مشكلات و آسيبهاي رواني بطور جدي در همهجاي دنيا مطرح است. بيش از هر چيز احساس امنيت رواني و آرامش دروني براي مردم ضرورت دارد؛ ما بايد در انديشه تضمين اين دو اصل مهم در خانوادههاي ايراني باشيم، چرا كه معتقديم ريشه بيشتر آسيبها، احساس ناامني دروني و كلافگي ذهني و خلاء عاطفي است و بررسيهاي علمي ما حاكي از آنست كه برخلاف انتظار، مولفههاي اقتصادي كمتر موثر هستند.
دكتر افروز تأكيد كرد: ما بايد بپذيريم كه به هزينههاي سرمايهاي بيشتر بها دهيم تا از بروز اختلالات پيشگيري كنيم.
وي گفت: متأسفانه نظام آموزش و پرورش ما فاقد خدمات تخصصي روانشناسي و مشاوره است و از سويي ديگر برنامههاي درسي ما چندان عمومي، كاربردي و مهارتمحور نيست؛ براي نمونه در دوره متوسطه (دبيرستان) همه آموزشها بايد اين 3 جنبه مهم را در خود داشته باشند، در حالي كه تمام رشتهبنديهاي ما در اين دوره مربوط به 70 سال قبل است و همين امر موجب شده كه متاسفانه مغازههاي كنكور با درآمدهاي آنچناني رونق بگيرد.
رييس سازمان نظام مشاوره و روانشناسي كشور اظهار كرد: در چنين شرايطي، پسرها به لحاظ ويژگيهاي شخصيتي و رواني زود خسته ميشوند و احساس ناامني بر آنها غلبه ميكند و اضطراب بر زندگيشان حاكم ميشود، زود ميخواهند وارد بازار كار شوند و همواره نسبت به آينده خود نگران هستند.
وي تصريح كرد: بايد به نظام تعليم و تربيت بطور جد نگاه دوباره و بازنگري داشته باشيم، نگرش ناخوشايند به وضعيت تحصيلي، فرايند شغلي و ... موجب فقر انگيزه تلاش ميشود.
به گفته وي، وقتي جواني دچار اين معضل شود، مبتلا به بياشتهايي تحصيلي ميشود كه ميتواند مقدمه بروز افسردگي باشد؛ شركت 70 درصدي دختران در كنكور به معني كمهوش بودن پسرها نيست. پديده ديپلمزدگي پديده ناميموني است كه وارد نهادهاي اجتماعي مانند دانشگاه شود.
دكتر افروز همچنين به اين نكته اشاره كرد كه: به ازاي هر يكهزار دختر در آستانه ازدواج، 118 پسر داريم كه اين آمار را برخي كارشناسان كم سواد باور ندارند و از اين رو اطلاعات نادرست به مردم ميدهند كه بهداشت رواني را مختل ميكند؛ غافل از اين كه پسرهاي ما مسايل خاص خود را دارند و نگرانيهاي متعدد نسبت به آينده تحصيلي، شغلي و معيشتي موجب شده كه آنها خيلي راحت تن به ازدواج ندهند كه البته يك روانشناس حاذق بايد زمينه رشد تحول مطلوب را فراهم كند.