محمدحسين جعفريان، شاعر، مستندساز و رايزن فرهنگي سابق ايران در افغانستان به خبرنگار فارس گفت:من وقتي خبر طرح ارائه گواهينامه تخصصي ازدواج را شنيدم گمان كردم يك شوخي لوس رسانهاي است و هرگز تصور نميكردم كه اين مسئله ميتواند صحت داشته باشد.
وي با ابراز نارضايتي شديد از سياستگذاريهاي نادرست فرهنگي و اجتماعي، عنوان كرد: دوستان ما در سازمان ملي جوانان عرصه توليد اتومبيل را با مديريت جوانان كشور اشتباه گرفتهاند و نميدانند كه با اين قبيل تصميم گيريها چه لطمهاي به حيثيت كشور وارد ميكنند.
وي افزود: اگر هزينههاي كلاني كه صرف نهاد عريض و طويلي مثل سازمان ملي جوانان ميشود نتيجهاش رسيدن به طرحهايي مثل ارائه گواهينامه ازدواج باشد پس چه بهتر آنكه اساسا چنين سازمانهايي را تطعيل كنيم و بيش از اين موجب هتك حيثيت كشور و مردم نشويم.
وي با بيان اينكه وظيفه دولت اين است كه به مباحث زيربنايي بپردازد و زيرساختها را براي تسهيل ازدواج اصلاح كند، اضافه كرد: اساسا مسئله ازدواج و انتخاب همسر حوزهاي صد در صد شخصي و خصوصي است و هيچ فرد يا نهادي حق ندارد با مداخله در اين زمينه ديگران را از حق قانوني و اختيارات شخصيشان محروم كند.
كارگردان مستند «بوي جوي موليان» درباره سفر رهبر معظم انقلاب به سيستان و بلوچستان، خاطرنشان كرد: من احساس ميكنم كه با ارائه چنين طرحهايي دارند به شعور مخاطبان توهين ميكنند و با ادامه اين روند ديگر هيچ عرصهاي، حتي حوزههاي شخصي از تصديگري دولت در امان نيست.
جعفريان با اشاره به سابقه جانبازي خودش يادآور شد: وقتي مسئولان و طراحان اين شاهكار فرهنگي! درباره ملاكها و معيارهاي انتخاب همسر ميگويند كه مرد در وهله اول بايد چهارشانه و با قدرت بدني مناسب باشد تكليف كساني همچون من جانباز چيست؟!
وي افزود: من كه امروز با يك پاي معلول آنقدر قواي بدنيام ضعيف است كه اگر يك بچه كودكستاني هم هلام بدهد ميميرم، بايد زنم را طلاق بدهم؟! آيا واقعا عنوان كردن چنين برنامههايي در شآن كشوري مثل ايران است؟
جعفريان با بيان اينكه من از فكر كردن درباره آينده اين روند هولناك، وحشت ميكنم، متذكر شد: اين همه بودجه و هزينهاي كه صرف نهادي مثل سازمان ملي جوانان ميشود بايد حاصلش اين باشد؟ آيا اين موجب وهن كشور و انقلاب ما نيست؟
وي اضافه كرد: آقايان متولي حالا بايد جواب بدهند كه تكليف تمام جانبازاني كه در طي هشت سال دفاع مقدس تمام قدرتهاي هجومي دنيا را به زانو درآوردند چيست كه امروز قواي بدنيشان به تحليل رفته و چهارشانه نيستند.
سراينده كتاب «در حاشيه شط» با بيان اينكه ما شايسته مديران فرهنگي داناتر و لايقتري هستيم گفت: متأسفانه سواد عمده مديران فرهنگي ما شفاهي است و گاهي رهنمودهايي ميدهند كه واقعا انسان را متحير ميكند.
وي اضافه كرد: به خدا قسم ما در اين مملكت مجتهد فرهنگي كم نداريم، همين آقاي علي معلم كه امروز رئيس فرهنگستان هم هستند اگر مورد مشورت آقاي رئيس جمهور قرار بگيرد اين قبيل خطاهاي فرهنگي نشر پيدا نميكند.
وي اضافه كرد: سوال من از آقاي رئيس جمهور اين است كه آقاي بذرپاش در عرصه خودروسازي مدير موفقي هستند يا در عرصه فرهنگي و مديريت جوانان؟ چون به هر حال نميشود كه يك فرد در هر دو عرصه آنقدر توانمند و خبره باشد كه تا سطح معاونت رئيس جمهور ارتقا پيدا كند.
جعفريان در پايان خاطرنشان كرد: چهرههاي فرهنگي بنا به روحيات خاصي كه دارند اهل اين نيستند كه خودشان را نقل محافل كنند و سراغ اهالي قدرت بروند بلكه اين مسئولان و كارگزاران كشور هستند كه بايد به آنها رجوع كنند و از آنها كمك بخواهند و من اميدوارم كه بالاخره شاهد روزي باشم كه اين اتفاق خجسته بيفتد.