بوي بهار بشنو
اينجا شهر من است . اينجا شهر ماست . شهر خانه ماست . خانه ما به پيشباز بهار آمده است . لحظه هاي بهار را مي توانيم تا هميشه ، همسايه ديوار به ديوار شهرمان داشته باشيم .
در کوچه هاي شهر ، بهار باز خاطر شيرين ِ شادي را روايت مي کند . بر سر کوي و برزن ، شادي ، ترانه خوان فرداست .
از بهار تا شادي هايي که در کوچه کوچه وُ خانه خانه ء شهر ما مي تپد راهي نيست . قدم به قدم با بوي خوش نوروز آمديم و ُ خوانديم : بهار آمده است .
با هم به استقبال اين جادوي جاودانه ، اين هميشه سبز بر مي خاسته ايم . دست هاي دعا را بر مي آورده ا يم تا باري ديگر ، در سالي ديگر آرزوهامي آسماني مان را بر آستان جانان زمزمه شويم :
يا مقلب القلوب و البصار
يا مدبر اليل و النهار
يا محول الحول و الحوال
حول حالنا الي احسن الحال