به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فرهنگ و هنر، مهدی شکیبایی، کارشناس مسائل منطقه و رئیس فرهنگسرای رسانه، درباره اهمیت سفر امروز رئیس‌جمهور به سوریه گفت: این سفر از جهات بسیاری حائز اهمیت است؛ اول به لحاظ شکل و ظاهر اینکه بعد از ۱۳ سال یک رئیس‌جمهور از ایران به سوریه سفر می‌کند به خودی خود مهم است. چرا که وقتی ۱۳ سال پیش محور غربی ـ عبری ـ عربی بحران را بر سوریه تحمیل کردند، هدف این بود که نه نظامی به نام سوریه فعلی و نه نظامی به نام ایران به شکل موجود باقی مانده باشد اما پس از ۱۳ سال مشاهده می‌شود نه تنها این دو نظام سیاسی همچنان پابرجا هستند و دشمنان آنها در این صحنه حضور ندارند بلکه با اقتدار و به مراتب با دست برتر در منطقه و مناسبات بین‌المللی حاضر هستند.
وی افزود: لذا این سفر جدا از اینکه اولین سفر یک رئیس‌جمهور از جمهوری اسلامی ایران به سوریه پس از ۱۳ سال است، پیام‌آور شکست پروژه بزرگ غرب به رهبری آمریکا در سوریه است. در حقیقت همه طرح‌های آمریکا در خصوص تغییر رژیم در سوریه با شکست مواجه شده و این سفر مهر تأییدی بر این شکست‌ها است.
سوریه؛ برخورد آمریکا به صخره سخت مقاومت
شکیبایی اظهار کرد: به عبارتی آمریکایی‌ها که خود را قدرت اول دنیا می‌دانند و تصور می‌کنند وقتی اراده می‌کنند چیزی تغییر کند باید تغییر کند اما برای چندمین بار در یکی دو دهه اخیر به صخره سختی به نام محور مقاومت برخورد کردند که این محور با اراده و ابتکار عمل توانسته ایده خودش را به کرسی بنشاند و این ایده همان بود که جمهوری اسلامی ایران در سال ۲۰۱۳ مطرح کرد که بحران سوریه راهکار نظامی ندارد و تنها گزینه پیش رو برای حل و فصل بحران سوریه، راهکار سیاسی و گفت‌وگوهای سوری ـ سوری است.
وی یادآور شد: جمهوری اسلامی ایران این طرح را در سال ۲۰۱۳ در قالب یک سند حل و فصل بحران سوریه به دنیا ارائه کرد و امروز می‌بینیم حقانیت جمهوری اسلامی ایران در رابطه با مسئله سوریه به خوبی آشکار شده و اینکه الان همه کشورهای متخاصم با سوریه طی سال‌های اخیر برای بازگشایی مجدد سفارت خود در دمشق صف کشیده‌اند، مؤید همین حقانیت دیدگاه و راهکارهای جمهوری اسلامی ایران برای حل بحران سوریه است.
حل بحران سوریه، فاجعه‌ای بزرگ برای اسرائیل
این کارشناس مسائل منطقه بیان کرد: در کنار این شکست بزرگ آمریکا و غرب، این سفر نشانه شکست بزرگ‌تری برای رژیم صهیونیستی است. چرا که ۱۳ سال پیش با وقوع بیداری اسلامی در محیط پیرامونی فلسطین اشغالی این احتمال وجود داشت که مسیر یا امتداد این بیداری به سرزمین‌های اشغالی منتهی شود و لذا رژیم صهیونیستی از همه توان دیپلماتیک خودش استفاده کرد تا پای آمریکا را به منطقه باز کند و از این طریق از ارتباط‌گیری بین بیداری اسلامی رخ داده در مصر، تونس، یمن، لیبی و بحرین با محور مقاومت جلوگیری کند و لذا طراحی صهیونیسم بین‌الملل این بود که با ایجاد یک بحران ساختگی در سوریه مانع الگوگیری بیداری اسلامی در این کشورها از محور مقاومت شود.
وی ابراز کرد: در این راستا صهیونیست‌ها لشکر اروپاییان، آمریکا و ارتجاع منطقه را بسیج کردند و با سوء استفاده از موقعیت ترکیه، یک بحران را در سوریه رقم زدند که به تعبیر خود آنها جنگ جهانی سوم بود. همه این لشکرکشی‌ها از سوی رژیم صهیونیستی با این هدف صورت گرفت که امنیت اسرائیل بعد از بیداری اسلامی تأمین شود اما اکنون با گذشت ۱۳ سال از بحران سوریه و وقوع انواع و اقسام جنایات در این کشور و به رغم اینکه هنوز هم صهیونیست‌ها بعضی مواقع این منطقه را با هواپیما بمباران می‌کنند اما نه تنها امنیت رژیم صهیونیستی تأمین نشده بلکه محور مقاومت در منطقه از جایگاه کم‌نظیری برخوردار شده و در کنار آن، کشورهایی که تا چند وقت پیش، همراه با رژیم صهیونیستی علیه سوریه و محور مقاومت تعریف می‌شدند وارد مرحله عادی‌سازی با محور مقاومت شده‌اند.
رئیس فرهنگسرای رسانه اظهار کرد: این شکست برای آمریکایی‌ها به دلیل اینکه فرسنگ‌ها از این منطقه دور هستند شاید یک تلنگر محسوب شود اما برای صهیونیست‌ها یک فاجعه بزرگ است و موجودیت آنها امروز به طور مستقیم مورد تهدید قرار گرفته است.
لزوم پررنگ شدن بعد اقتصادی روابط ایران و سوریه
شکیبایی در ادامه با تأکید بر راهبردی بودن روابط جمهوری اسلامی ایران و سوریه گفت: این رابطه راهبردی تاکنون بیشتر در حوزه نظامی ـ سیاسی و کمتر در حوزه اقتصادی بوده است و لذا این روابط راهبردی، ناقص مانده است و تلاش دو کشور طی این همه سال‌ها در حوزه اقتصادی چندان چشمگیر نبوده است. از این منظر حضور یک هیئت بزرگ و بلندپایه اقتصادی در کنار رئیس‌جمهور کشورمان می‌تواند تکمیل‌کننده این رابطه راهبردی طولانی با سوریه باشد
