به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فرهنگ و هنر، مریم ابراهیمی در نشست «شعرانه» با عنوان «مقایسه اشعار سعدی و حافظ» که در خانه فرهنگ صدف برگزار شده بود در ابتدایصحبتهای خود گفت: حافظ و سعدی هر دو از جمله شاعران بزرگ ادب فارسی هستند که اشعار آنها از لحاظ مضمون و محتوا شباهت و تفاوتهایی با یکدیگر دارند. مقایسه اشعار حافظ و سعدی و آثاری همچون کتاب گلستان سعدی و دیوان حافظ، نشان میدهد این اشعار در برخی ابیات به یکدیگر شباهت داشته و یک مسیر را طی کردهاند و در برخی دیگر کاملاً متناقض هستند. هر دو شاعر، اشعار خود را با فرهنگ ایران اسلامی مکتوب کردهاند.
او اضافه کرد: سعدی در قرن هفتم هجری زندگی کرد و سراسر عمر حافظ در قرن هشتم گذشت، عهد جوانی حافظ فقط در حدود چهل سال با اواخر عمر سعدی فاصله دارد. سعدی از قبیله عالمان دین بود و سیر آفاق و انفس کرد و حافظ در شیراز ماند و ظاهرا تنها یک سفر به یزد و جزیره هرمز کرد که از سفر یزد خاطره خوشی هم نداشت.
وی ادامه داد: سعدی در نظامیه بغداد درس خواند که فلسفه در آن مطرح نبود، در محیط سنتی اسلام پرورش یافت هرچند در حاشیه با عرفا حشر و نشر داشت و حافظ در محیط کلامی و فلسفی پرورده شد، حتی در تفسیر با کشاف زمخشری و شرح آن، کشف کشاف، سروکار داشت که بیشتر بر جنبههای بلاغی قرآن منعطف است.
او با بیان اینکه شاعرانگی در غزل سعدی زلالتر و نابتر و در غزل حافظ صنعتگرانه است اظهار کرد: حافظ آنجا که میگوید «آن را که خواندی استاد گر بنگری به تحقیق / صنعتگر است اما لطف بیان ندارد» به صنعتگری نه تنها نظر خوش ابراز میکند آن را لازمه شعر هم میداند. به واقع، حافظ خود صنعتگر آن هم صنعتگری قهار است. نمونه آن را در دو بیت «روز در کسب هنر کوش که می خوردن روز / دل چون آینه در زنگ ظلام اندازد/ آن زمان وقت می صبح فروغ است که شب/ گرد خرگاه افق پرده شام اندازد» میتوان مشاهده کرد.
ابراهیمی ضمن تاکید بر متفاوت بودن تداعیها در اشعار حافظ و سعدی عنوان کرد: آفرینش یا انتخاب مضمون در شعر از راه تداعی صورت میگیرد. در سعدی، تداعی مستقیم و نزدیک به اذهان است و راه درازی را طی نمیکند؛ اما، در حافظ، راه درازی را میپیماید که دور از اذهان و مهجور است. حتی در غزل به مطلع «یاری اندر کس نمیبینم یاران را چه شد»، از غزلهای معدودی که حافظ در آنها احوال عاطفی و درونی خود را نسبتا زلالتر بیان کرده؛ تداعیها متکلفانه است. میتوان گفت به این اعتبار، حافظ پیشتاز و مبشر سبک هندی جلوه میکند.
وی درباره شباهتها و تفاوتهای غزلهای حافظ و سعدی بیان کرد: شمار غزلها در سعدی و حافظ به هم نزدیکاند. سعدی و حافظ در انتخاب اوزان نیز همسلیقهاند. وزن به اصطلاح نامطبوع در غزلهای آنان وجود ندارد. غزلها، در هر دو، ردیف دارند اما ردیف عموما ساده و آسان است و از نوعی نیست که فیالمثل در قصاید خاقانی مییابیم. فرق بارز غزلهای این دو شاعر در آن است که در سعدی ابیات بیانگر یک حال و یک تجربه عاطفی و هنریاند. به تعبیری، غزلهای سعدی تکبیتی نیست حال آنکه در حافظ هرچند حال و هوای واحد بر سراسر غزل حاکم است، ابیات در بسیاری از حالات به هم ربط محسوس ندارند.
مریم ابراهیمی با بیان اینکه اشعار حافظ به نوعی مرتبط با سبک زندگی اوست ادامه داد: حافظ درباره امرار معاش، حرفه و زندگی خود نیز در اشعار خود صحبت میکند. در واقع میتوان گفت معیشت و معنویت هر دو در اشعار حافظ کاملاً مشهود است و در عین حال حافظ دقیقاً میداند چگونه از سبک زندگی به سمت عرفان و خداشناسی حرکت کند؛ اما غزلیات سعدی از این لحاظ به نوعی با حافظ متفاوت است. زیرا گویی سعدی تنها میخواهد درباره کنج تنهایی و خلوت در اشعار خود سخن بگوید و معمولاً از امرار معاش یا سبک زندگی در اشعار خود سخن نمیگوید.