اهم مطالب مطرح شده توسط وي را که در مصاحبه با روزنامه رسالت بيان شده است ، ميخوانيد:
اصل انتقاد و موضعگيري من در برابر آقاي موسوي به دليل اختلافات اصولي با ايشان است. برخيها به بنده اعتراض ميکردند که شما خصومت شخصي با آقاي موسوي داريد و دليل موضعگيري شما در قبال ايشان به همين دليل است اما بايد گفت انتقادات ما از موسوي در جريان انتخابات ربطي به آن موضوع نداشت بلکه يک وظيفه بود.
رهبر معظم انقلاب در مسائل کشور بسيار دقيق برخورد ميکنند. ايشان برخورد مدبرانهاي با فتنه 18 تير داشت و فتنه سبز را نيز که عظيمترين فتنه در نوع خود بود، با صبر، شجاعت و تواضع با شکست مواجه کرد.
ما بايد گوش به زنگ باشيم. دشمنان در حال تدوين و پيريزي موج دوم فتنه هستند اما بايد مراقب باشيم و ديگر غافلگير نشويم.
حوادث پس از انتخابات مرحله حساسي براي نظام اسلامي بود. البته در اين حادثه جمهوري اسلامي به پيروزي بزرگي دست يافت و غرب نيز شکست سختي خورد ولي فهم اين حادثه مهم است. ما بايد ابعاد اين فتنه را از هم جدا کنيم.
کساني که فکر ميکنند غربيها در فتنه اخير اصلا کاري نکردند خيلي ساده انگار هستند.
غرب براي هيچ کدام از کشورهاي اسلامي نظام دموکراسي ليبرال را به ارمغان نياورده است. در ترکيه خشنترين اسلام زدايي صورت گرفت اما زماني که به مردم اندکي فضا داده ميشود آنان به گروههاي اسلامگرا راي ميدهند.
هم اکنون اصلاحات در تلاش است تا نظام اسلامي را با نظام سکولار جايگزين کند. امروزا ين ايده با عنوانهايي همچون نو انديشي ديني و تساهل و تسامح پيگيري ميشود.
وقتي آقاي خاتمي به قدرت دست يافت، بمب ادبيات سکولاري در ايران منفجر شد. مسئله بعدي آنکه در توسعه سياسي ما بايد دنبال صداقت باشيم. هيچ حزبي براساس قانون اساسي حق ندارد در پي سکولاريسم باشد چرا که اين موضوع نافي ارکان رکين اسلام است.لذا يک راهبرد تدوين شد که در آن سعي بود تا از ظاهر قانوني استفاده شود و پس از دست يافتن به قدرت نظام اسلامي را با رفراندم و يا به زور سرنگون کنند. دوم خرداد يک رفراندوم براي اين کار بود اما با هوشياري مردم و رهبري داهيانه مقام معظم رهبري ما از آن مقطع نيز به سلامت عبور کرديم.
در فتنه اخير اصل قضيه کودتاي سياسي بود. اگر آنها برنده ميشدند به آخر خط ميرسيدند و اگر ميباختند نيز به آخر خط ميرسيدند. کج راهه تئوريک اصلاحطلبي در ايران منجر به نفاق سياسي شد و نفاق نيز آنان را به خروج از حکومت کشاند.
نظام ما نميخواهد براساس تقلب راه خويش را ادامه دهد. ما سعي داريم تا از آراي مردم صيانت کنيم. پس حال که ما در مظان اتهام قرار گرفتيم دچار يک اشتباه شدهايم. ما در انجام کارهايمان به کارآمدي توجه نداريم. بايد طوري کار را پيش ببريم که اساسا احتمال تقلب به صفر برسد. مردم بايد از جزئيات برگزاري انتخابات کاملا باخبر باشند. انتخابات بايد به نقطه قوت نظام تبديل شود. ما با کارآمدي ميتوانيم اين نقطه نوراني نظام را قوت ببخشيم ما بايد مکانيسمهاي حل اختلاف پديد آوريم. من نميگويم اگر کارآمدي بود اين اتفاقات رخ نميداد ولي بايد گفت مي شد جلوي برخي بهانه جويي ها را گرفت. اين يک توطئه بود.
پيچيدگي کار سکولاريسم در اين است که ويترين سکولاريسم ميتواند کاملا ديني باشد شما در اين حوادث اخير ديديد حسين حسين ميکنند، از رنگ سبز اهل بيت استفاده ميکنند. البته اين چيز تازهاي نيست. ما بايد در مقابل اين دين دروغين موضعگيري کنيم. زماني علامه طباطبايي اصول فلسفه و روش رئاليسم را نوشتهاند. اين کتاب براي پاسخ به مارکسيسم است. امروز ما بايد مظاهر اين دين را بشناسيم و به مردم آگاهي دهيم. امروز ما بايد لايههاي دفاعي و انتقادي را در دانشگاهها پديد آوريم. ما بايد نشان دهيم که چرا عقلانيت اسلامي غنيتر است. چرا بايد تنها يک تجربه اجازه حيات داشته باشد؟! روشنفکر کسي است که به دنبال تجربههاي تازه است.