اين منتقد و كارگردان سينما، درباره مجموعه تلويزيوني «درچشم باد» در گفت و گو با خبرنگار شهر گفت: در اين مجموعه تلويزيوني پارادوكس خاصي جريان دارد. توليد اين سريال از يك پروژه عظيم خبر ميداد اما خروجي سريال در زمان پخش آن از آنتن تلويزيون ضعيف بود و انتظارات را برآورده نكرد. اين منتقد سينما در ادامه گفت: اين مجموعه سرشار از كج سليقهگيهاي كارگردان و تدوينگر بود كه نميگذاشت سرفصلهاي آن به يكديگر پيوند بخورد. در واقع مجموعهاي بي سرو ته از اتفاقاتي بود كه شاهد آن بوديم. درستكار درباره مضمون و استفاده از دوران هاي تاريخي اين مجموعه عنوان كرد: چيزي به نام عنصر مهم در فيلمنامه نويسي و درام داريم به نام منطق روايي داستان؛ البته منطق روايي در توليدات مجموعه ها و فيلم هاي ايراني معمولا نقاط ضعف به شمار ميرود. ولي به هرحال اين مجموعه هم منطق روايي نداشت و عناصر نمايشي آن به مضمون داستان غلبه ميكرد.
وي در ادامه افزود: فكر ميكنم تدوين ضعيف مجموعه «در چشم باد» هم در طول پخش آن بي تاثير نبوده است. يك مجموعه تلويزيوني بايد بيننده را جذب كند، سه جنگ در اين مجموعه اتفاق افتاد كه به طور پراكنده و سردرگم در طول داستان كنار هم چيده شده بود و زمان در اين مجموعه واقعا تلف شد. با شناختي كه از عوامل اين مجموعه داشتم و پخش آن از تلويزيون انتظار بيشتري از كارگردان آن بود!
درستكار درباره مجموعه سريال هاي موفق تلويزيون گفت: سريال سازهاي بزرگي در تلويزيون داشتهايم. ناصر تقوايي با مجموعه تلويزيوني« دائي جان ناپلئون»، علي حاتمي با مجموعه تاريخي «هزاردستان» و حسن فتحي با مجموعه قوي «مدارصفر درجه»، جز كساني هستند كه مجموعه تلويزيونيهاي به يادماندني را ساختهاند كه قابليت هاي فراموش نشدني در ذهن همه دارد. اما متاسفانه ساخت مجموعه هاي تلويزيوني در اين دوران، بدون تدابير فكري و با عجله ساخته ميشوند و باعث پيوند نخوردن سكانسها و فصلهاي مجموعه است و قصه اصلي يك مجموعه به دليل سردرگمي سكانس ها گم ميشود.
اين منتقد سينما درباره بازيگران اين مجموعه گفت: اكثر بازيهاي بازيگران اغراق شده و بدور از واقعيت بود. يك مجموعه بايد جذابيت هاي خاص خود را داشته باشد، بستن قاب هاي رنگي زيبا نميتواند همه جذابيتهاي يك مجموعه را دربرگيرد.