سه‌شنبه ۰۱ خرداد ۱۴۰۳
ساعت : ۱۰:۲۴
کد خبر: ۲۲۸۳۰
|
تاریخ انتشار: ۱۸ مرداد ۱۳۸۹ - ۱۲:۵۱
پرويز كلانتري نقاش و تصويرساز، از آغاز دوره‌اي جديد در خلق آثارش خبر داد كه تحت تاثير كاشي‌هاي فيروزه در معماري ايراني، رنگ فيروزه‌اي را در سطحي وسيع به آثار كاه‌گلي خود اضافه كرده است.

كلانتري در گفت‌و‌گو با خبرنگار شهر پيرامون اين موضوع گفت: نمايشگاه من در گالري ساربان، كه تا 21 مرداد نيز افتتاح شده است، نقطه شروعي بود تا من را متوجه رنگ فيروزه كرده و دوره‌اي تازه و متفاوت از كار برايم آغاز شود. در كارهاي جديدم ذهنم به شدت درگير اين رنگ است و در سراسر تابلو تسري يافته است.
وي توضيح داد: در كارهايي كه در گالري ساربان به نمايش گذاشتم، دوره‌اي بود كه «فيروزه بر خاك» نام داشت. در اين كارها همان خاكي كه در كارهاي گذشته‌ام بوده هست و رنگ فيروزه نيز به آن اضافه شده است. استقبال از همين كارها بود كه باعث شد توجه من بيشتر و بيشتر به رنگ فيروزه‌اي جلب شود.


اين نقاش دوران مدرن ادامه داد: رنگ دوره‌هايي از معماري ايران كه در آن از كاشي‌هاي فيروزه‌اي استفاده شده است، در كارم تسري پيدا كرده و هم‌اكنون كاري به نام «اصفهان» در دستم هست كه سرآغاز يك مجموعه است. نا اين كار به اين دليل اصفهان است كه تنوع عجيبي در معماري و رنگ اين شهر وجود دارد و بسياري از بناهاي تاريخي آن با كاشي فيروزه‌اي تزيين شده‌اند.


وي افزود: حالا يك كتاب از زنده‌ياد ميرفندرسكي درباره اصفهان به زبان ايتاليايي كنار دست خود گذاشته‌ام و اولين اطلاعات را با يك برداشت زيبايي بصري از آن دريافت مي‌كنم و اصلا لازم نيست مطالب آن‌را بخوانم؛ زيرا اين كتاب پر از ديتيل‌هاي كاشي‌هاي فيروزه‌اي در عصر صفوي در اصفهان است. همين‌طور اين كتاب را ورق مي‌زنم و زيبايي بصري آن بر كارم تاثير مي‌گذارد.


كلانتري اظهار داشت: اين بازي با رنگ فيروزه در معماري ايران بسيار جذاب است. از صفويه شروع مي‌شود و در دوره قاجار، زرد كادميم نيز به آن اضافه مي‌شود. فيروزه رنگ ايران است. هرچند نام علمي آن توركوآز است؛ ولي يك رنگ ايراني است و من به شدت تحت تاثير تسري اين رنگ فيروزه‌اي قرار گرفته‌ام و خيلي به هيجان آمده‌ام.
وي در ادامه درباره برگزاري نمايشگاهش در گالري ساربان و تمديد آن تا پايان هفته، تصريح كرد: به اين دليل كه پنج‌شنبه جمعيت زيادي به گالري آمده بودند، نمايشگاه تا هفته بعد تمديد شد. از فروش آثارم در اين نمايشگاه راضي هستم؛ البته خيلي به فروش فكر نمي‌كردم و دغدغه اصلي‌ام اين بود كه مخاطب با كار من چه برخوردي دارد. من مي‌خواستم بفهمم واكنش‌ها چگونه است.
اين نقاش و تصويرگر افزود: ابعاد كارها بزرگ بود و براي نصب در خانه‌‌ها مناسب نبود و بسياري از بازديدكنندگان، نمونه‌هاي كوچك‌تري از آن‌ها را مي‌خواستند. مردم كارها را پسنديده بودند.
وي توضيح داد: آثاري كه در اين گالري به نمايش درآمد، 2.40 متري و يا 2 متري بودند. من براي خانه فكر نكرده بودم و فكر مي‌كردم بيشتر با استقبال مجموعه‌داران مواجه شوم؛ ولي وقتي درخواست مردم را براي كارهاي كوچك‌ و قابل مصب بر ديوار خانه‌ها را ديدم، تصميم گرفتم در همان سبك و سياق، كارهايي را در ابعاد كوچك‌تر انجام دهم. ولي ناگهان يك موضوع جديدي به خاطرم رسيد و آن گسترش رنگ فيروزه‌اي در كارهاي تازه‌ام بود.
كلانتري تاكيد كرد: اين مجموعه را فعلا در ابعاد مختلف كار مي‌كنم؛ ولي فراموش نمي‌كنم كه مخاطبي كه از من كار مي‌خواهد، قصد دارد آن‌را در خانه نصب كند. من در هر دو بعد كوچك و بزرگ اين مجموعه تازه را كار مي‌كنم. در حدود 2 در 1.5 براي مجموعه‌داران و كوچك‌تر از آن براي خانه‌ها.


وي درباره نمايش دوره تازه آثارش گفت: فعلا كاملا درگير كارهاي جديد هستم و بعدا به نمايش آن‌ها و واكنش‌ها و مشاوره‌ها و كارشناسي‌ها مي‌پردازم. همه اين‌ها مسائل بعدي هستند و آن‌چه مرا به سوي فيروزه مي‌كشاند در اولويت است. نمايشگاهم در گالري ساربان نقطه عطفي بود كه مرا به فيروزه هدايت كرد.


وي در پايان درباره گالري ساربان و تمديد نمايشگاهش اظهار داشت: خوشحالم كه اين نمايشگاه تمديد شد؛ زيرا بسياري از علاقمندان، اصلا آدرس گالري را بلد نبودند. اين گالري‌دار (آقاي ساربان) دوست داشت كه به من كمك كند و يك موقعيت استثنايي براي من پيش آمد. هميشه شيفته اين بودم كه اين كارها را در ابعاد بزرگ انجام دهم؛ زيرا ديوار هميشه مي‌خواهد وسعت خود را تحميل كند. خوشبختانه اين گالري برخلاف بسياري از ديگر گالري‌ها، امكان نمايش آثار بزرگ را دارد و همچنين مي‌تواند براي نقاشي معاصر ايران، فرصت حيات برون‌مرزي فراهم كند.
پرويز كلانتري طالقاني در سال 1310 شمسي متولد شد. وي در از دانشكده هنرهاي زيبا فارغ‌التحصيل شده است و در اين دانشكده با شيوه‌ كار امپرسيونيست‌ها و ديگر مكاتب قرن بيستم، به‌ويژه آثار بزرگاني چون پيكاسو، خوآن‌ميرو و مونش آشنايي يافت و چشم‌اندازهاي جديدي بر روي او گشوده شد. در دهه 1340 شمسي با تلاش مشترك كلانتري و گروهي از نقاشان آن دوره از جمله زنده‌رودي، تناولي و احصايي در خط-نقاشي و كاليوگرافي، شيوه‌اي با نام «سقاخانه» به عنوان يك رويداد مدرن در نقاشي ايران شكل گرفت. وي همچنين در تصويرگري كتاب كودك نيز مجرب و با سابقه است.


آثار كلانتري در 23 نمايشگاه داخلي و بين‌المللي عرضه شده و به موزه‌هاي جهان‌نما، سعدآباد، هنرهاي معاصر تهران و كرمان راه يافته است. «شهر ايراني از نگاه نقاش ايراني» عنوان اثري است از او كه در مقر سازمان ملل جاي گرفته است. اين نقاش هم‌اكنون كتابي تازه با عنوان «سر اين خط را بگير و بيا» را كه به تصويرگري از مشاهير و دانشمندان ايراني اختصاص يافته است در دست انتشار دارد.

نظر شما