دوشنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۳
ساعت : ۲۳:۰۶
کد خبر: ۲۳۹۹۱
|
تاریخ انتشار: ۱۱ مهر ۱۳۸۹ - ۱۱:۴۹
حميد بقايي در جديدترين گفت‎وگويش، اظهارات جالبي درباره بي‏مخاطب بودن رسانه ملي براي انتشار تبليغات ميراث فرهنگي و دورکاري در اين سازمان داشته است.

رييس سازمان ميراث فرهنگي در گفت‎وگو با هفته‎نامه پنجره، با بيان اينکه تنها در 4، 5 سال گذشته به موضوع جذب گردشگر به ايران پرداخته است، اجراي برنامه‏هاي ميراث فرهنگي را نيازمند حداقل 10 سال زمان دانست و گفت: ترکيه نزديک به 30 سال است که شروع کرده و به اين‎جا رسيده است. در حاليکه ما بخشي از اين زمان را در جنگ بوديم. الان همه کشور‎هاي اطراف شروع کرده‎اند که ما مي‎خواهيم گردشگر بياوريم. همه مي‎گويند چرا ما مثل ترکيه و استراليا نشده‎ايم؟! آخر عزيز من آيا رسانه‎هاي ما به رسانه‎هاي آن‎‎ها شبيه شده است که شما انتظار داريد گردشگري ما هم مثل آن‌ها بشود؟! آن‎طوري شود!؟ اتفاقا همه‎چيزمان به همه‎چيزمان مي‎آيد!؟

 

گزيده سخنان وي را در ادامه مي‎خوانيد:

 

*راجع به ميراث فرهنگي بايد بگوييم که اولا ساختار مديريتي و تشکيلاتي نيروي انساني و محتوايي اين سازمان مشکل دارد. چون افکار موجود در آن به‎روز نبوده. مشکل ديگر ما بحث اعتبارات است. ميراث فرهنگي برخلاف اسم بزرگش، بودجه کمي دارد. کل بودجه سازمان 100 ميليارد تومان است که از اين مقدار 60 ميليارد تومان آن به ميراث تخصيص يافته و شايد به هر استاني 2 ميليارد تومان بيشتر نرسد.

 

*هر از گاهي هم وقتي تمام مسئولان ميراث فرهنگي را متهم به تخريب آثار مي‎کنند، در پاسخ مي‎گوييم که بودجه نداريم؛ آن‌وقت ما را ضعيف و بي‎عرضه خطاب مي‎کنند. در چنين شرايطي ما آمده‎ايم مشکل را به اين ترتيب حل کرده‌ايم که گفته‎ايم: سازمان ميراث فرهنگي سازماني‎ست که نقش حاکميتي داشته و قرار نيست که همه امور را خود انجام دهد.

 

*گاهي برخي از مسئولان دولتي در سازمان ميراث قرار مي‎گذارند و در طي جلسه‎اي اعلام مي‎کنند که ساختمان اداري ما تاريخي است، پول بدهيد تعميرش کنيم! ما هم مي‎گوييم که به اين سازمان ارتباطي ندارد. سازمان ميراث فرهنگي مثل سازمان ثبت احوال مي‎ماند. ما فقط شناسنامه صادر مي‎کنيم. هزينه نگهداري بچه، ديگر به ما ارتباطي ندارد! دستگاه‎‎هاي ديگر و افراد ديگر متولي‎اند.

 

*يکي ديگر از بزرگ‎ترين مشکلات ما حجم نيروي انساني بالاي اين سازمان است. چيزي حدود 3 هزار نفر در ستاد تهران داشتيم. اين تعداد پرسنل رقمي است براي خود! يعني سالي 46 ميليارد تومان، هزينه جاري هست و سالي 41 ميليارد تومان، حقوق و هزينه پشتيباني آن‎هاست. آن‎وقت در چنين شرايطي از ما انتظار دارند که در حوزه گردشگري تبليغ کنيم. آخر با 5 ميليارد تومان مي‎توان اين کار را کرد؟ فقط يک‎بار بخواهيم در صدا و سيماي خودمان تبليغ کنيم، رقم‎‎هاي بسياري را از ما طلب مي‎کنند. در حالي که وزير گردشگري ترکيه به من مي‎گفت که هزينه تبليغات ساليانه‎شان چيزي حدود 300 ميليارد تومان است که 250 ميليارد تومان آن را بخش خصوصي مي‎دهد و 50 ميليارد تومان را دولت! در حال حاضر، اگر به بخش خصوصي ايراني بگوييم که غرفه زده‎ايم بياييد شرکت کنيد، مي‎گويند نمي‎شود و...؟!

 

*براي انجام تبليغات در شبکه الجزيره يا رسانه‎‎هاي معتبر جهاني 4 - 3 ميليارد تومان پول نياز است. تازه بعد از آن هم صدا و سيماي خودمان اعتراض مي‌کند که چرا به ما تبليغ نمي‎دهيد؟! خوب آخر چه کسي اين صدا وسيما را تماشا مي‎کند که ما در آن تبليغ کنيم! آيا بايد تبليغ معرفي ايران براي کشور‎هاي اروپايي، در صدا و سيماي ايران صورت بگيرد؛ ضمن اين‎که وظيفه ذاتي صدا و سيماست که ايران را تبليغ کند. اين‎که مي‎گوييم برون‎سپاري، يکي از سياست‎هايش همين است. کار وقتي که برون‎سپاري مي‎شود، قابل‎کنترل و اندازه‎گيري است.

 

*عزيزاني که بين مسافر و گردشگر تفاوت قائل نيستند، بايد بروند و خودشان را به‎روز کنند. گمرک اعلام مي‎کند که سالي 2 ميليون نفر مسافر وارد کشور شده است. اين‎‎ها مي‎گويند نه، چون اين 2 ميليون نفر از طريق آژانس نيامده‎اند، گردشگر نيستند. اين حرف درست است. هر گردويي گرد است، ولي هر گردي گردو نيست!

 

* 2 ميليون نفر به کشور آمده‎اند و بالاخره هرکدام 10 هزار دلار خرج کرده‎اند مي‎شود 2 ميليارد تومان! حالا ما يک قدم جلوتر مي‎آييم و مي‎گوييم چه‎کسي مي‎گويد که آن کسي که به ايران براي تجارت آمده، از موزه‎‎ها بازديد نکرده و سوغاتي نخريده است؟ چه‎کسي مي‎تواند اين مورد را اثبات کند. لذا تمام دنيا مبنايشان را بر ورودي‎ها مي‎گذارند. آمار ورودي‎‎ها کجاست؟ يکي دست نيروي انتظامي، يکي هم نزد گمرک. تازه ما ورودي را از نيروي انتظامي نمي‎گيريم، بلکه از گمرک مي‎گيريم، که عددش کمتر است. چرا؟ چون برخي از مسافران ما کالاي گمرکي ندارند يا از مسير‎هاي ويژه مي‎آيند که اصلا در ليست گمرک نمي‎روند. آن‎وقت خيلي‎‎ها اين آمارها را زير سئوال مي‎برند!

 

*رسانه‎‎هاي ما بايد اين‎جا حرفه‎اي برخورد کنند، منتها خيلي از آن‎‎ها سياسي‎اند و دنبال اين هستند که دولت را و آمار‎هاي دستگاه‎‎هاي دولتي را زير سئوال برده و منفي نشان‌دهند و بگويند که مثلا کاري انجام نمي‎شود! در حالي‎که مقام معظم رهبري گفتند که آمار دستگاه‎‎هاي دولتي را زير سئوال نبريد.

 

*وقتي اين مؤسسات گردشگري نمي‎توانند آن‎قدر مسافر بياورند که لااقل بخش عمده‎اي از هزينه‎‎هاي تبليغات گردشگري را تأمين کند (مثل همان ترکيه)، نشستن و غر زدن راحت است و من هم بلدم! اما راهکار بايد داد. راهکار عملياتي نه ايده‎آل ذهن خودت که شب بخوابي صبح بلند شوي و بگويي که اين ايده است!؟

 

* عملا روزنامه‎‎هاي همشهري و شرق ما شده‎اند بازارياب کشور‎هاي خارجي! عملا شده‎اند واحد‎هاي تبليغاتي آن‎ها!؟ روزنامه همشهري بيشتر از همه غر مي‎زند و منتقد است؛ چراکه بيشتر از همه درآمد کسب مي‌کند! يعني اگر آگهي‎‎ها را از او بگيرند، بيشتر از همه ضرر مي‎کند. ضمن اين‎که مراکزي را هم تبليغ مي‎کند که مفسده‎انگيز است! يعني حالا بگذريم که جايي مثل معبد بهايي‎‎ها را تبليغ مي‎کند، مواردي را درآورده‎ايم که از نظر ما منفي است و حق ندارند تبليغ کنند. اصلا براي‎شان مهم نيست، نظارتي بر آن‎‎ها نيست و خب آن‎‎ها هم فقط مي‎خواهند پول بگيرند.

 

* اجراي برنامه زمان نياز دارد و بايد اين زمان را طي کند تا بالاخره راه بيفتد. در زمان آقاي مشايي هم اين اتفاق افتاده بود و انتقاداتي به ايشان مي‎شد؛ چون فکر مي‎کردند که هتل‎سازي يک‎شبه است و يک‎شبه مي‎توان مناطق نمونه گردشگري راه انداخت.

 

*يادم مي‎آيد چند سال پيش مديرعامل يکي از شرکت‎‎هاي ما اعلام کرده بود که ظرف يک سال هزار دستگاه سرويس بهداشتي مي‎سازيم. اولين نفر يقه‎اش را خود بنده گرفتم و گفتم که چرا چنين گفت‎وگويي انجام داده‎اي؟! يا تو شمارش بلد نيستي يا عمدا اين کار را مي‎کني؟ اصلا در عمرت ساختمان نساخته‎اي؟! مگر مي‎شود در عرض يک سال هزار، سرويس بهداشتي ساخت و در اين‎خصوص بنده هم مصاحبه کردم، ولي مصاحبه بنده کار نشد، اما براي ايشان کار شد. حداقل براي ساخت اين هزار سرويس بهداشتي چهار تا پنج سال زمان نياز بود.

نظر شما