به گزارش شهر، هر نسلي با چالشهاي جديدي روبرو است، گوش دادن به نظرات کودکان نيز يکي از چالشهاي نسل ماست. ما معمولاً از شکاف بين نسلي و نبود درک مشترک بين جوانان و والدينشان، معلمهايشان و ديگر بزرگترها شکايت ميکنيم. براي فائق آمدن بر اين مسئله و براي ساختن جامعهاي امن، مطمئن و سالم، روز کودک امسال بر مسئوليت بزرگترها براي جويا شدن نقطه نظرات و خطوط فکري کودکان و جدي گرفتن آنها تمرکز دارد. همچنين روز کودک امسال بر مسئوليت بزرگترها در کمک به کودکان و نوجوانان در جهت رشد شايستگيهايشان براي مشارکت درست و معنادار در جهان تاکيد دارد.
مشارکت کودکان شامل تشويق و توانمندسازي کودکان براي اظهار نظر در زمينههايي است که بر آنها اثر ميگذارد. در عمل، مشارکت به معني گوش دادن بزرگترها به کودکان است، به هر شکل مختلف و متنوع از ارتباط که برقرار ميکنند. اين مسئله حقوق کودکان را تضمين ميکند، به آنها آزادي ابراز عقيده ميدهد و در هنگام تصميمسازي در مورد مسائلي که بر آنها تاثيرگذار است نظراتشان را ، لحاظ مي کند. ارتباط دوطرفه با کودکان و تبادل آراء به آنها فرصت ميدهد تا راههايي سازنده براي تاثيرگذاري بر دنياي اطرافشان ياد بگيرند.
مشارکت کودکان بايد درست و معنادار باشد. بايد از خود کودکان و جوانان با شرايط خودشان، با واقعيتهاي خودشان و با توجه به چشماندازها، آرزوها، اميدها و نگرانيهاي خودشان آغاز شود. بيش از هر چيز، مشارکت معنادار و درست نيازمند يک تغيير اساسي در طرز تفکر و رفتار بزرگترهاست- تغيير از يک رويکرد دربسته به يک منش دربرگيرنده کودکان و تواناييهايشان.
مشاوره با کودکان در فرهنگها و پيشزمينههايي که معمولا کودکان فقط در آنها ديده ميشوند به جاي آن که صداي آنها شنيده شود، آسان نخواهد بود. اما يک دليل اصلي براي اين که چرا اين کار بيش از پيش مورد اقبال قرار ميگيرد اين است که وقتي خواسته هاي کودکان در نظر گرفته ميشود، نتايج آن باعث پيشرفت کل جامعه ميشود.
راهي که ما در آغاز آن هستيم تا دنيايي که در آن نظرات کودکان به طور روزمره مورد توجه قرار گيرد، راهي نيست که يک شبه طي شود. مانند همه فرآيندهاي عقلاني، اين فرآيند نيز وابسته به اندوختن دانايي جديد، بالابردن درک مشترک و فائق آمدن بر عادتهاي قديم و مقاومتهاست. در همان حين که کارهاي عقلاني مورد نياز انجام ميشود و درک مشترک جديدي به حوزه عمل وارد ميشود، کساني که درگير اين کارند نيازمند مهارتهاي جديدي نيز ميشوند- کودکان و بزرگترها، خانوادهها، جوامع محلي، شهرها و سازمانها.
براي انجام اين کار، بزرگترها بايد شايستگيهاي جديدي کسب کنند. ما بايد بياموزيم که چگونه به صورت موثر نظرات کودکان و جوانان را جويا شويم و صداهاي مختلف و متعدد آنها را که از طرق مختلفي ابراز ميشود، از هم باز بشناسيم و بياموزيم چگونه اين پيامهاي کلامي غير کلامي را تفسير کنيم.
به علاوه، ما بايد مطمئن شويم که فرصت، زمان و مکان امني براي شنيدن نظرات کودکان و جوانان وجود دارد و اين نظرات جدي گرفته ميشود. ما بايد ظرفيتهاي خودمان را نيز رشد دهيم تا به صورت متناسب به پيامها و نظرات کودکان و جوانان پاسخ دهيم.
يونيسف ايران با دولت ايران، جامعه مدني و ديگر فعالان مهم حوزه کودکان همکاري داشته و دارد تا بتواند مشارکت کودکان در حوزههاي مختلف توسعه را ارتقا دهد. به طور مثال، مشارکت کودکان عنصر مهمي در مدل آموزش روستايي دختران در نقطه آغاز آن در سال 2004 و 2005 بوده است. اين برنامه با مشاوره نزديک با کودکان در مناطق روستايي استان سيستان و بلوچستان و جوامع محلي مستقر در آنجا توسعه يافت. به همان شکل، مدل مديريت مدرسه جامعه-محور از راههاي خلاقانه به کودکان فرصت داد تا در فرآيند تصميمسازي در امور مربوط به مدرسه مشارکت کنند.
يک نمونه موفق ديگر مراکز دوستدار نوجوان است که در 7 شهر در 6 استان کشور برپا شد. اين مراکز به صورت مستقيم کودکان، جوانان و زنان در معرض خطر را در طراحي، هماهنگي و تحويل گستره متنوعي از خدمات درگير ميکند که خود آنها اولين ذينفعان اين خدمات هستند. در دو سال گذشته، آموزشدهندگان همسال، که در اين پروژه شرکت داشتند با بيش از 65.000 نفر از طرق مختلف ارتباطي، ارتباط برقرار کردند که 43? از آنها افراد در معرض خطر يا بسيار در معرض خطر بودند.
اين اعتقاد يونيسف است که اگر ميخواهيم به اهداف چشمانداز 20 ساله جمهوري اسلامي ايران برسيم و اهداف هزاره را متحقق کنيم، اگر ميخواهيم جهان را به واقع محلي مناسب براي زندگي همه مردم کنيم- در اين صورت بايد اين کار را با مشارکت همهجانبه کودکان و جوانان انجام دهيم.