به گزارش خبرنگار شهر، اين منتقد در يادداشتي كه به « شهر » ارايه كرده چنين آورده است:
من فکر نميکنم اختصاص سينمايي به نمايش فيلم مستند دردي از سينماي مستند ما درمان کند. به نظر من جاي اصلي نمايش فيلم مستند تلويزيون است و بعد از آن، پخش از طريق شبکههاي توزيع دي وي دي و ويدئو و سرانجام ترتيب دادن برنامههاي نمايش براي تماشاگران خاصي که به خاطر تخصص خود (مثلاً مسئولان شهرداريها و معماران شهرسازي، صادرکنندگان فرش، و ...) يا به خاطر فعاليتهاي اجتماعي معين (مثلاً محيط زيست، دفاع از حقوق کودکان، و ...) به تماشاي فيلمهاي مرتبط با موضوع تخصص يا فعاليتشان، علاقه نشان خواهند داد. امّا دلايلم براي اين ادعا کدامند؟
يک: بدون آمار دقيق هم ميتوان ديد که در سراسر جهان سهم اندکي از اکران به فيلمهاي مستند اختصاص دارد.
دو: فيلمهايي که اکران ميشوند بيشتر فيلمهايي هستند به لحاظ تکنيک بسيار جذابند و بسيار گران. بضاعت سينماي مستند ما براي توليد چنين فيلمهايي بسيار اندک است و در صورت داشتن اين بضاعت هم صرف هزينههاي هنگفت براي توليد يک فيلم از اين دست، به جاي صرف اين هزينه براي توليد دهها فيلم مستند با بودجه معقول، چندان عاقلانه به نظر نميرسد.
سه: دسته ديگري از فيلمهايي که به پرده سينماها ميرسند آنهايي هستند که انگشت روي موضوعات سياسي و اجتماعي حساس ميگذارند که اين هم در شرايط امروز ما، به خاطر مميزي، خط قرمزها يا به عبارت روشنتر سانسور گسترده، شدني نيست.
چهار: با توجه به استقبال اندکي که از نمايش فيلمهاي مستند در برنامههاي هفتگي انجمن تهيهکنندگان، انجمن مستندسازان، مرکز گسترش سينماي مستند و تجربي و فرهنگسراي ارسباران به عمل ميآيد، و همين طور استقبالي که از چند فيلم مستند اکران شده در سال گذشته به عمل آمده است، ميتوان حدس زد که جلب بيننده به سينمايي که همه سئانسهايش را فيلم مستند نمايش ميدهد، چقدر دشوار خواهد بود. به اين دلايل فکر ميکنم که اختصاص يک سينماي به نمايش فيلم مستند واقعبينانه و مفيد نيست.
تنها يک دليل به نفع اين پيشنهاد وجود دارد، اين که يک بار اين طرح به آزمايش گذاشته شود تا در عمل معلوم شود که شدني است يا نه. منطق ميگويد اين طرح شدني نيست، امّا بهترين راه پايان دادن به اين بحث عمل کردن به اين پيشنهاد است.