به گزارش خبرنگار شهر، عليزاده در اين نشست خبري درباره ثابت بودن يا نبودن برديا كيارس در سمت رهبري اركستر ملي، از استاد فخرالديني ياد كرد و گفت: من به عنوان شاگرد، دوست و همكار ايشان احترام بسياري برايشان قائلم و به هر دليلي كه در اركستر شركت نميكنند، به انتخاب ايشان احترام ميگذارم. ولي از آنجا كه اركستر بايد ادامه حيات ميداد و هر چيز كه از موسيقي حذف شود به ضرر موسيقي است، تصميم گرفتيم از چهرههاي جوان و با استعداد در اين مقام استفاه كنيم. وي ادامه داد: برديا كيارس رهبر دائم اركستر ملي خواهد بود. البته در صورتيكه يك آهنگساز اثري براي اركستر بسازد كه بتواند خود اجراي آنرا رهبري كند، مي ـواند به عنوان رهبر مهمان براي اجراي اثر خود حضور يابد. برالي اركستر ملي رهبر خارجي نخواهيم داشت؛ مگر بهصورت نمادين و مناسبتي. اين آهنگساز درباره روند آهنگسازي براي اركستر ملي تاكيد كرد: كار اركستر ملي صرفا تداعي خاطره نيست و ما بايد ياد بگيريم كه جوانگرايي را با مفهوم درست آن در اركستر ملي داشته باشيم. ما بايد در رويكردمان ريشهها را حفظ كنيم و اركستر ملي در ايران ريشهدار است.
عليزاده گفت: طبعا امروز نگاه اركستر ملي بايد با زمانه هماهنگ باشد و بايد موسيقي كاملا ايراني داشته باشد و يكي از نكات بسيار مهم درباره آن اين است كه خواننده محور نباشد. كار اركستر ملي اين نيست كه تصنيفهاي ايراني را اجرا كند، برخي از اين تصنيفها با چند نوازنده كيفيت بالاتري در اجرا خواهند داشت تا اينكه با اركستر اجرا شوند. موسيقي سازي بسيار در اينجا اهميت دارد. آهنگسازان جوان نيز ميتوانند آثارشان را ارائه كنند. وي در ارتباط با تعداد نوازندگان انتخابي براي اركستر با تاكيد بر اينكه شوراي فني اركستر سياستهاي خاص خود را در اعلام اطلاعات به مطبوعات دارد، يادآور شد: اركستر ملي در شرايط ايران تشكيل شده است. چه خوب بود كه نوازنده، امكانات و حمايت بيشتري را داشتيم. ولي متاسفانه در ايران نميتوان امور مربوط به موسيقي را خيلي پيشبيني كرد. ما با اميد و اعتقادي كه به كار اركستر ملي داريم اين كار را شروع كرديم و اين اركستر متعلق به ما چهار تن نيست و به همه ملت ايران تعلق دارد. اين آهنگساز افزود: نبايد مشكلات اركستر ملي را به رخ خود اركستر كشيد، بلكه ما بايد از امكانات كشوري خود بخواهيم كه شرايط مطلوب از لحاظ بودجه و فرهنگ و وظايف غالب اركستر را مهيا كند. بايد خواستهها را از كساني بخواهيم كه جزء وظايفشان است. ما تنها تلاش ميكنيم تشكيلاتي را كه قبلا بوده و شنوندههاي بسياري داشته، دوباره براي شنوندگان احيا كنيم. در كنار كشورهاي همسايه، براي ما خفت و عار است كه حتي يك اركستر ملي نداشته باشيم.
عليزاده همچنين درباره پذيرفتن حضورش در شوراي فني اركستر ملي توضيح داد: من و استادم آقاس ظريف در شوراي قبلي اركستر ملي هم بوديم؛ ولي شايد بيش از يكيدوبار جلسه شورا در آن دوره تشكيل نشد و اركستر مدتي بود كه از سيستم شورايي خارج شده بود. هدف و انگيزه اصلي من تنها موسيقي است، نه با مسائل اداري كاري دارم و نه استخدامي وزارت ارشاد هستم و تنها كاري را بر اساس وظيفه و علاقه شخصيام پذيرفتهام و اگر روزي روند كار اركستر با انگيزهةا و اهداف من مغايرت داشته باشد، عضو اين شورا باقي نميمانم. اين نوازنده برجسته گفت: بيتوجهي به موسيقي باعث خارج شدن آن از مسير خود در جنبههاي مختلف شده است. اركستر زماني اركستر ميشود كه بتواند از لحاظ نوازنده با مهارت و فرهنگ، در سطح بالايي باشد و اين بايد توسط هنرستانها تامين شود. كشوري كه دلش براي موسيقي بسوزد و اهميت آنرا بداند بايد بهترين امكانات را به تنها اركستري كه وجود خواهد داشت بدهد.
وي تاكيد كرد: اركستر ملي يك مسئله ملي است و فقط دغدغه موسيقي ملي نيست. اگر بخواهيم در عرصههاي مختلف سرفراز باشيم بايد با دنيا رقابت كنيم. اگر ايران اركستر ملي نداشته باشد، بار ننگي براي ملت ايران است و بايد همه كمك كنيم كه اين اركستر ادامه حيات دهد.
عليزاده درباره كيارس اظهار داشت: در سي سالي كه كيارس كار ميكند، در تمام ضبطهايي كه از آثار بسيار خوب موسيقي در ايران هست، حتي در موسيقي تيتراژها، نام كيارس به عنوان آهنگسازو يا مشاور ديده ميشود. شخصا معتقدم كه وقتي استادي چون فرهاد فخرالديني يك عمر كار كردهاند، بالاخره يك روز كار را به جوانترها ميسپارند و ما بايد از اين جوانان حمايت كنيم. وي همچنين گفت: بهطور كلي خيلي مانده كه درك و نقد از هنر معناي واقعي خود را در ايران پيدا كند. دقيقا مثل تفاوت رقابت و تنگنظري. جامعه مطبوعات ما در يك دوره رشد بسيار خوبي كرده است؛ ولي بايد از جو مردمسالاري كه به غلط در موسيقي باب شده است، دور شويم. اين به معناي عامهپسندي در موسيقي است و ابار و گزارشات گيشهاي خبرنگاران از رويادهاي موسيقي، اهالي موسيقي را دلسرد ميكند. اين آهنگساز گفت: شنونده اركستر ملي طيفهاي مختلفي را در بر خواهد گرفت و آنچه اثار خوبي براي اركستر بهوجود خواهد آورد، شور و انگيزه است. انتظار يك هنرمند اين است كه حداقل اهالي قلم به عنوان شنوندههايي براي اركستر باشند و اركستر را ارتقا دهند و اين ارتقا هر لحضه بايد وجود داشته باشد. متاسفانه من تا به حال نقد واقعي موسيقي در ايران نخواندهام و خبرنگاران اين حوزه تنها به فروش يك كنسرت وميزان استقبال مردم از يك خواننده بسنده ميكنند.
عليزاده درباره برنامهريزي يكساله اركستر ملي گفت: روشن نبودن برخي چيزها به دليل برنامهريزي كلان موسيقي در كشور است. من و باقي اعضاي شورا قول ميدهيم كه در آيندهاي نه چندان دور برنامه سالانه داشته باشيم. ضمن اينكه اين اركستر تهران نيست؛ بلكه اركستر ملي است و بايد در سراسر ايران كنسرت داشته باشد.
وي درباره تامين نبودن اعضاي اركسترها و اهالي موسيقي از لحاظ مالي گفت: يكي از چيزهايي كه تيشه به ريشه همه چيز ميزند اين است كه نوازنده تامين نباشد. ولي تامين اقتصادي مي ـواند بسيار كارگشا باشد و البته در كنار آن بايد مديريت خوب، احترام و نقد واقعي و درست صورت بگيرد.
عليزاده گفت: اين چه اركستر ملياي است كه ساز ايراني در آن نيست. اگر اهل موسيقي به اين نتيجه ميرسند كه اركستر ضروري است، بايد روي هنرستانها كار كنند و وزارت فرهنگ بايد بودجه بگذارد تا سازهاي خوب براي اركستر تهيه شود. اما با اين حال هيچكس نميتواند تضمين كند كه عمر اين اركستر چقدر خواهد بود.
نشست خبري تشكيل مجدد اركستر ملي امروز يكشنبه 28 آذر در محل تالار وحدت و با حضور اعضاي شوراي فني اركستر ملي، رهبر اركستر ملي، رييس دفتر موسيقي و جمعي از خبرنگاران برگزار شد.