دوشنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۳
ساعت : ۲۱:۲۶
کد خبر: ۲۹۱۶۴
|
تاریخ انتشار: ۰۱ دی ۱۳۸۹ - ۱۳:۲۸
بي ترديد يکي از مهم ترين صحنه هاي نمايش قدرت يک تمدن ديرپا يا نوظهور، جلوه هاي فرهنگي و هنري آن است. امروزه ملتي در دنيا از اعتبار و اهميت خاص برخوردار است که توليد کننده و خالق ايده هاي نو و بکر باشد. بالعکس مردمي که تنها مصرف کننده هنر و فرهنگ ديگران به شمار آيند، هرچند در کلام و شعار خود را مبدع بنامند، در نهايت رازشان برملا مي شود. هنر و فرهنگ از چنان قدرت و صلابتي برخوردار است که مشت فريبکاران و دروغگويان فعالان عرصه خويش را به راحتي و با صراحت تمام باز مي کند.

 سال ها از انقلاب اسلامي مي گذرد. چيزي بيش از 3 دهه. انقلابي که با آرمان هاي تازه و حرف هايي جديد در نيمه دوم قرن گذشته پاي به جهان مدرن گذاشت. جهاني که در پيشرفت و تغيير چهره خود به شدت شتاب داشت. در اين ميان هنر نيز از اين قافله عقب نبود و همپاي دانش مدرن به حرکت رو به جلوي خود ادامه مي داد. تا جايي که امروز تغيير و تحولات فرهنگي و هنري دنيا را بايد به شکل روزانه و نه دوره اي دنبال کرد. در چنين شرايطي انقلاب ما شعارهايي را مطرح کرد و هنوز هم مي کند. شعارهايي که بيش از هرچيز فرهنگي و حتي هنرمندانه به نظر مي آيند. از تشکيل اولين حکومت اسلامي شيعه در تاريخ ايران تا به وجود آمدن ام القراي ممالک اسلامي. از کمک به تمام مظلومان گيتي تا ايستادگي در برابر ظلم و ستم زورگويان جهاني. اما آيا فرهنگ و هنر بيش از سي سال آرمان خواهي در شان و قد و قواره آن بوده است؟ و آيا اين تمدن 30 ساله که بر شانه هاي تمدني چند هزار ساله ايستاده است، توانسته بر صحنه هاي فرهنگي و هنري جهان عرض اندام کند؟ نگاهمان را بيشتر بر روي سال هاي اخير معطوف مي کنيم که مسئولان آن با انگيزه ها و آرمان هايي تازه تر و قوي تر وارد ميدان شدند و در بسياري مقاطع،عملکرد مسئولان قبلي را به زير سئوال برده اند.

 

براي تشريح اين وضعيت به دو حوزه اصلي هنر، وارد مي شويم و از اين عرصه ها مثال هايي مي زنيم: معماري و موسيقي.

 

سال هاي سال است که مصلي امام خميني (ره) در حال احداث است و گويي پاياني بر آن متصور نيست. سازه هايي در کمال بي سليقگي و خشونت بتن که هرگونه جنبه هاي الوهيت و حس روحاني را در مخاطب سرکوب مي کند. آيا واقعا برآيند فرهنگي آرمان هاي تمدن تازه ما در اين مجموعه خلاصه شده است؟ و آيا تماميت ذوق و هنر ايران اسلامي امروز ما بدين ترتيب مجال ظهور يافته است؟ نگاه کنيم به معماري عظيم مسجد امام يا مسجد شيخ لطف الله اصفهان که هنوز هم پس از بيش از 4 قرن از احداث، همچنان مخاطب را به چالش معنوي مي خواند و انگار دروازه هاي خود را بر روي بهشت گشوده است.

 

ايام سوگواري سيدالشهدا امام حسين (ع) را سپري کرديم و تلويزيون همچون چند سال اخير، بسياري از زمان هاي خود را به پخش موسيقي هايي اختصاص داد که کمتر ايراني بودند. از مسئولان سيما مي پرسم ، اگر فيلمي چون فتح بهشت 1492 يا همان کريستف کلمب خودمان(!) توسط ريدلي اسکات ساخته نمي شد ميان برنامه هاوموسيقي زير متن ايام سوگواري را با چه نوايي مي خواستيد پر کنيد؟! جالب آن که فيلم درباره فتح امريکا و به نوعي آغاز تمدن امپرياليستي است! حال در کشوري که داعيه کمک به مظلومان جهان و ايستادگي در برابر امريکا را دارد، موسيقي آن به کرات در سوگ بزرگ مردان عرصه عدالت و آزادگي استفاده مي شود! آيا واقعا مسئولان فرهنگي ما توان ساخت سمفوني عظيمي همچون موسيقي جاودان ونجليس را ندارند؟ در حالي که تمدني آرمان خواه و ايده آليست مي تواند و بايد چشمه فياض فرهنگ و هنر باشد.

 

با هرکه تعارف داشته باشيم؛ اشتباه محض است به خود نيز دروغ بگوئيم. امروز فرهنگ و هنر ما بيش از آن که زايا و خالق باشد به يک مصرف کننده شبيه شده است. درست مانند کارخانه اي که با تنها چند درصد ناچيز از ظرفيت خود توليد مي کند. توليد که نه! مونتاژي ناقص و بدون پشتوانه فکري و انگيزه خلق،در جهاني که به سرعت مي راند.

.

.

خبرهاي بيشتر در خبرخوان شهر

نظر شما