به گزارش شهر، روز سهشنبه 21 دي ماه نشست نقد دانشنامه دانشگستر در شهر كتاب مركزي با حضور دكتر نوشآفرين انصاري (منتقد)، كامران فاني (يكي از سرويراستاران) و علي اصغر محمدخاني (مجري) برگزار شد. در ابتدا محمدخاني معاون فرهنگي شهر كتاب، ضمن تبريك به توليدكنندگان دانشنامه، برخي ويژگيهاي آن را برشمرد و به صورت مصداقي مواردي از مراجعات شخصي خويش به اين دانشنامه را عنوان كرد.
وي افزود: اين دانشنامه به راحتي در حدود 80 تا 85 درصد جست و جوها را بيپاسخ نميگذارد و اين عدد براي هر كتاب مرجعي يك نقطه قوت محسوب ميشود. وي سپس به ضرورت چاپ دانشنامههاي كاغذي با وجود پيدايش رسانههاي نوين و اينترنتي پرداخت و نتيجه گرفت كه جهان غرب به عنوان پيشتاز رسانههاي نوين، هنوز به چاپ كاغذي اعتقاد دارد و تجربه بيست سال اخير اينترنت نشان داده است كاغذ همچنان اعتبار و محبوبيت خود را در جوامع فرهنگي حفظ كرده است.
دكتر نوشآفرين انصاري به عنوان منتقد اين نشست در آغاز صحبتهايش برخي ويژگيهاي جالب توجه دانشنامه دانشگستر را برشمرد و گفت اين دانشنامه يك دريچهاي براي گفت و گوي فرهنگي ميان افراد جامعه ماست؛ دريچهاي براي گفت و گوي تمدنها. وي بخش ترجمه اين دانشنامه را از اين جهت قوي و كارآمد عنوان كرد كه در اين خصوص به يك منبع اكتفا نشده و از منابع متعدد و معتبر بهره گرفته اند تا بهترين مطلب براي خوانندگان فارسي زبان توليد شود.
انصاري در خصوص نوع برخورد جامعه فرهنگي ايران با آثار جديد گفت: من به عنوان يك كتابدار وقتي يك اثر تازه به بازار بيايد، فوري ذهنم درگير ميشود كه چگونه ميتوان اين كتاب را به سراسر ايران برد. ما خيلي تهران زده هستيم. ايران فقط تهران نيست. ايران كشور بزرگي است. چگونه ميتوان اين دانش را به سرتاسر كشور هدايت كرد؟
وي ضمن ريشهيابي توليد اين دانشنامه و خاستگاه فكري آن پرسيد: دانشنامه دانشگستر به كدامين ريشه ما باز ميگردد؟ آيا به لغتنامه دهخدا؟ يا به دائرةالمعارف مصاحب؟ به نظر من دانشنامه دانشگستر فرزند موج نوين كتابداري ايران است كه از سال 1340 وارد اين سرزمين شد.
انصاري با لحن انتقادي از نوع نگاه نخبگان به كتابهايي نظير دانشنامه را به چالش كشيد و گفت: جامعه امروزي ما با كتابهاي مرجع بيگانه است و اساساً نميشناسد. گاهي وقتي من دانشجويانم را به فرهنگنامه كودك و نوجوان ارجاع ميدهم، ميپرسند آن كه ويژه كودكان است! چرا بايد به آن مراجعه كنيم؟ اين نگرش دقيقاً ريشه در جهل دارد.
وي افزود: يعني دانشجو نميداند كه توليد يك فرهنگ ويژه كودكان چه حجمي از دانش و معرفت را در پي داشته است. نميداند توليدكندگان چنين كتابي چقدر در شكلگيري هويت ملي كوشيدهاند. بنابراين ما بايد غربت كتابهاي مرجع در جامعه را به آشنايي تبديل كنيم و اين كار ميبايد از مدرسه و دانشگاه آغاز شود. از همان مراكز آموزشي، دانشآموز و دانشجوي ما بايد درگير كتاب مرجع باشد و متأسفانه ميبينيم كه آموزش و پرورش درك درستي از نقش كتابهاي مرجع در آگاهي بخشيهاي عمومي ندارد.
در ادامه نشست، كامران فاني يكي از سه سرويراستار دانشنامه دانشگستر در خصوص ضرورت وجودي کتاب هاي مرجع گفت: اين گونه كتابها تلاش دارند پرسشهاي مراجعه کنندگان را پاسخ بدهند. وجود كتابهاي مرجع نشانگر اين است که جامعه ما جامعه کنجکاوي است. جامعه اي که پرسش داشته باشد و به دنبال پاسخ براي آن بگردد، يک جامعه پوياست. جامعه اي که پرسش نداشته باشد و يا براي هر پرسش از قبل پاسخي آماده داشته باشد، طبعاً جامعه راکدي است و بنابراين پيشرفت نمي کند. بنابراين لازم است كه ما ابزار پاسخگويي را در اختيار مردماني قرار دهيم كه مدام پرسشگرند و همواره كنجكاو.
اما همين جامعه ما در اين خصوص دچار يك دوگانگي است. از يك سو كنجكاو است از پيرامون خويش بدانند و در نتيجه اين ميل به دانستن منجر به شكلگيري دهها دانشنامه و دائرةالمعارف در كشور ميشود و از سوي ديگر ملاحظه ميكنيم وقتي يك اثر مرجع به هر قيمتي آماده شد و به بازار آمد،آن طور كه بايد در دسترس مردم قرار نميگيرد. در واقع هيچ نوع استفاده جدي و گسترده از اين ابزار پاسخگويي صورت نميگيرد. اين واقعاً اين يك معضل بنيادي است و تا زماني كه بر طرف نشود، چنين كوششهايي ثمر آنچناني ندارد.
فاني بحث دانشنامههاي عمومي و تخصصي را پيش كشيد و گفت: برخي گمان ميكنند دانشنامه عمومي ويژه عوام است و لزومي ندارد افراد متخصص به سوي آن بروند در حالي كه هر كسي در حوزهاي خارج از تخصص خود، يك عامي محسوب ميشود. براي مثال هيچ ضرورت ندارد يك فرد پزشك براي دانستن چند و چون بيماريها به يك دانشنامه عمومي مراجعه كند زيرا خودش در اين حوزه به اندازه كافي دانش لازم را دارد ولي همين پزشك چنانچه در خصوص ادبيات به پرسشي برخورد كند، ديگر متخصص محسوب نميشود و همانند يك فرد عامي است.
وي افزود:بنابراين وجود دانشنامههاي عمومي در واقع پاسخگوي همه قشرهاي جامعه هستند و كسي نميتواند ادعا كند از دانش موجود در اين گونه كتابها بي نياز است. پس ترديدي نيست كه وجود دانشنامههاي عمومي ارتقاء فرهنگ عمومي را تضمين مي كند ولي دانشنامههاي تخصصي براي افزايش معرفت عمومي چندان مناسب نيستند.
فاني سپس به مقايسه دانشنامه دانشگستر با نمونههاي مشابه از جمله دائرةالمعارف مصاحب پرداخت و گفت: زمان يكي از آفتهاي هر دانشنامهاي است كه مطالب آن را به سوي بياثري يا كم اثري سوق ميدهد. دانشنامه دانشگستر اين ويژگي را دارد كه روزآمد است و فاصله نگارش تا انتشارش حداكثر به يك سال مي رسد. يعني همه مطالب تهيه شده پيش از انتشار مورد بازبيني قرار گرفتهاند تا چنان چه تغيير در اطلاعات پيش آمده باشد، فوري در دانشنامه لحاظ بشود.
اين پژوهشگر ادامه داد:اما در خصنوص دائرةالمعارف مصاحب و حتي دانشنامههاي خارجي ملاحظه ميكنيم زمان تأليف با انتشار آن قدر طولاني است كه برخي مطالب اعتبار خود را از دست ميدهند. البته اين مشكل فقط در خصوص اطلاعات چند دهه اخير است وگرنه هر آنچه ييرامون سعدي و حافظ در دائرةالمعارف مصاحب نوشتهاند، اعتبار خود را همچنان دارد.
فاني در پايان اعتراف كرد: اين دانشنامه كامل نيست همچنان كه هيچ دانشنامهاي نميتواند كامل باشد. اين گونه كتابها مجموعهاي از اطلاعات و دانش رنگارنگ بشري هستند. همه چيزي در اين دانشنامه وجود دارد از جمله غلط و اشتباه. نزديك به 300 نفر در كار توليد آن نقش داشتهاند كه مسئوليت درستي مطالب طبيعتاً بر عهده سرويراستاران است.
وي افزود:اساساً دانشنامه را با نام سرويراستاران ميشناسند نه نويسندگان و مترجمان. بنابراين بنده و آقاي سادات مسئول نهايي همه اغلاط اين دانشنامه هستيم. حتي اگر اين اشتباهات از زير دست نويسنده و مترجم و حروفچين بيرون آمده باشد. آخرين حرف من اين است كه شما بيشتر به آن نيمه پر ليوان نگاه كنيد و حتي درشتتر هم ببينيد. بر كاستيها و ناردستيها انگشت نگذاريد. چون آن بخش پر و درشت اين دانشنامه است كه فرهنگسازي خواهد كرد.
دكتر مهدي محقق يكي از پيشكسوتان دانشنامه نگاري در ايران كه مهمان برنامه بود ضمن اظهار خوشحالي از انتشار همزمان همه 18 جلد دانشنامه دانشگستر لحظاتي به سخن پرداخت و گفت: اين دانشنامه كه با حمايت خانواده سودآور تولد يافته، واقعاً نعمتي است و مرا خوشحال كرد. زيرا در رشد فرهنگ عمومي خيلي اثر گذار است. به ويژه آن كه در اين دانشنامه افراد معاصر و بعضاً در قيد حيات را آورده اند.
اين پژوهشگر در پايان گفت: دانشمندان و فاضلان حوزههاي مختلف علوم اسلامي و غير اسلامي معرفي شدهاند. البته برخي از اين نامها در ديگر فرهنگها و دانشنامههاي جهاني هم آمدهاند ولي آوردن نام آنها در يك دانشنامه كاملاً ايراني حكايت ديگري دارد. چرا كه بيشتر علوم اسلامي توسط ايرانيان نوشته شده است. از صرف و نحو گرفته تا تاريخ اسلام و تفسير قرآن و غيره.