دوشنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۳
ساعت : ۰۹:۵۵
کد خبر: ۳۲۷۵
|
تاریخ انتشار: ۲۹ مهر ۱۳۸۸ - ۱۴:۰۴
در نخستين نشست تخصصي «آسيب شناسي تئاتر ديني» مطرح شد؛
نشست تخصصي «آسيب شناسي تئاتر ديني»، با حضور نصرالله قادري و سعيد شاپوري در حاشيه هفتمين جشنواره بين‌المللي تئاتر رضوي برگزار شد.
به گزارش خبرنگار شهر،در اين نشست سعيد شاپوري، نويسنده و کارگردان تئاتر، با اشاره به اينکه بر اساس تعاليم فلسفي و عرفاني، دو استنباط ظاهري و باطني وجود دارد، گفت: در نگاه باطني به آيات و کلمات قرآن مجيد،‌ سعي مي‌شود به مفاهيم موجود در وراي کلمات پرداخته شود. وي افزود: ارتباط چنين مسائلي با هنرهاي نمايشي، در سينما به بيراهه رفته است زيرا هنرمندان و مسوولين، به اين مباحث نگاه عميقي نداشتند و قبله آمال خود را در جايي به جز دين و فرهنگ حودمان جستجو مي‌کردند و همين باعث شد که در سينما اصطلاحاتي نظير «سينماي معناگرا»، «سينماي ديني»، «سينماي ماورايي» و... به وجود آيد زيرا ما اين مفاهيم را از خودمان دور کرديم. وي به سه بينش مبتني بر «شريعت»، «طريقت» و «حقيقت» اشاره کرد و گفت: اين سه بينش در ادبيات نيز سه شيوه ارائه اثر را با خود به همراه آورده است. براساس گفته شاپوري، دسته اول متوني هستند که بيشتر به انتقال شريعت و معاني کلامي نظر دارند، اين دسته شکل منطقي دارند و همه آن را مي‌فهمند؛ دسته دوم متوني هستند که مفاهيم و رازي را بيان مي‌کند که تنها کساني‌که به اين راز آشنا هستند، آن را مي‌فهمند مانند بسياري از متون عرفاني و دسته سوم نيز متوني هستند که نه گوينده مي‌داند که چه مي‌گويد و نه مخاطب متوجه ان مي‌شود. وي با بيان اينکه دين ما مبتني بر کلام و کلمه است، اظهار کرد: نگاه به کلام خدا و قصه‌‌هايي که تعريف مي‌شود، مبتني بر فرهنگ شفاهي و کلمه است برخلاف مسيحيت که بر اساس تجسد و تصوير است. شاپوري با بيان اين سوال که آيا مفاهيمي را که در دين خود داريم، مي‌توان در حيطه درام به اجرا درآورد، گفت: درک متفاوتي از اجراي فرامين ديني در ما وجود دارد و دو نگاه شخصي و اجتماعي را بايد در آن جستجو کرد که صحبت درباره مفاهيم اجتماعي راجع به بدي، خوبي، دوري از محرمات و ... در حوزه مفاهيم اجتماعي است و به ويژه موضوع ديني دارد. وي با بيان اينکه آثار نمايشي مي‌تواند از يک حرکت ظاهري تا دروني‌ترين مفاهيم ديني مي‌تواند گسترده باشد گفت: بايد با وسعت بخشيدن به حيطه نگاه ديني، شاهد موضوعاتي در آثار نمايشي ديني کشور باشيم که مبتني بر کلام خدا و پيرامون آن باشد. شاپوري تصريح کرد: چنين مفاهيمي در تئاتر، بايد با شيوه‌اي معقولانه ارائه ‌شود لذا آن دسته از مفاهيم که نه صادرکننده و نه گيرنده، آن را درنمي‌يابد، نمي‌تواند در تئاتر به اجرا درآيد زيرا عوامل تئاتر بايد با شيوه‌اي معقولانه و منطقي فعاليت کنند. وي کليد اصلي ورود به تئاتر ديني را حضور ايمان و دعوت به دين در بطن موضوعات دانست و گفت: هر عملي ، رفتاري يا شخصيتي که در تئاتر وجود دارد، بايد ما را به ايمان دعوت و به سوي خدا راهنمايي کند. به عبارت ديگر نمي‌توانيم اثري را ارائه دهيم که ظاهرش درباره ائمه و بزرگان ديني و قصص قرآني باشد اما مخاطب را به هدف مورد نظر هدايت نکند. شاپوري رشد تئاتر ديني را در گرو توجه به متن دانست و با تاييد اهميت شيوه اجرايي، اظهار کرد: نام ديني داشتن يک اثر دليل ديني بودن آن نيست بلکه اگر قصد داريم چنين هدفي را دنبال کينم، منبع بايد قرآن باشد زيرا مباني و شيوه‌هاي روايي تنها در آنجا وجود دارد و بايد مراقب بود راهي که سينما طي کرد و به بن‌بست خورد، در تئاتر دنبال نشود. در ادامه اين نشست، نصرالله قادري، نويسنده و کارگردان تئاتر گفت: من بين تئاتر، نمايش، آيين و مراسم آيين تفاوت قائل هستم و دراينجا اختصاصا راجع به تئاتر صحبت مي‌کنم و معتقدم تئاتر اساسا دين است و من تئاتر غيرديني در جهان نمي‌شناسم البته ما مي‌توانيم راجع به تئاتر مذهبي مختص شيعه صحبت کنيم. وي افزود: نگاه ابزاري به تئاتر که بر اساس تعريف مارکس در ايران رايج شده است، در ايران، نزد مسوولين، هنرمندان، فلاسفه و جامعه‌شناسان حاکميت دارد. قادري با انتقاد از اين نگاه که هنر را در حد وسيله نازل مي‌کند، اظهار کرد: در چنين حالتي چون بايد به هدف برسيم، هنر را در مسلخ مصلت قرباني مي‌کنيم درحالي‌که بايد دانست هنر با صنعت فرق دارد زيرا هنر با احساس و تعقل مخاطب و هنرمند سر و کار دارد. وي با بيان اينکه اساس دين پرسشگري است و هنرمندي مي‌تواند به مسائل ديني بپردازد و پرسشگري کند که ديدگاه داشته باشد ادامه داد: وجود متوليان گسترده? تصميم‌گيرنده? قاضي، در تئاتر و به صورت مضاعف در تئاتر مذهبي، اولين مانع رشد اين گونه تئاتري شده است. کساني که در جايگاه مذهب نشسته‌اند و نظريه مي‌دهند و قضاوت مي‌کنند درحاليکه به دليل عدم اشراف به موضوع، نمي‌توانند اين کار را انجام دهند. قادري مانع دوم را مجاز نبودن هنرمند به پرسشگري برشمرد و تصريح کرد: هنرمند تئاتر بايد دربرابر کائنات و خداوند ايستادگي کند و شک کند. او درباره همه چيز سوال مي‌پرسد اما پاسخ نمي‌دهد زيرا مخاطب در هنر تئاتر مشارکت دارد و فعال و چالشگر است و اگر هنرمند بخواهد پاسخ قطعي و محکم به مسئله‌اي بدهد، از راه هنر دور شده است. وي اضافه کرد: وقتي به سمت هنر مذهبي مي‌رويم نيز هنرمند پرسشگري مي‌کند و اين مخاطب است که براساس دانش، نگرش و رفتار خود، پاسخي پيدا مي‌کند اما ايجاد چنين وضعيتي شرط دارد که آن ارائه هنر به صورت صحيح و درست است. قادري همچنين نگاه ابزاري به هنر را موجب دسته‌بندي در هنر دانست و گفت: در اين حالت، هرچه در نظر ما درست باشد، سفيد و هرچه مخالف ما باشد، سياه است و بر همين اساس نيز در درام قهرمان و ضد قهرمان درست مي‌کنيم و ديگر جايي براي ايجاد چالش باقي نمي‌گذاريم و از همان ابتدا حکم قطعي صادر مي‌کنيم. وي با اشاره به نقش خرافه‌هاي موجود در تعزيه اظهار کرد: برخي مجالس تعزيه، خرافه‌هايي دارد که به لحاظ ديني مشکل دارد و همين نيز وارد تئاتر شده و ما بعضا با نمايش‌هايي مواجه مي‌شويم که رويکرد سطحي و خرافي به مذهب دارد. قادري همچنين هنر را در نزد برخي هنرمندان، آميخته با ماديت عنوان کرد و ادامه داد: به محض انکه ماديت وارد دنياي هنر شد، اساس و بنيان هنر فرو مي‌ريزد و در مذهب اين خيانت مضاعف مي‌شود زيرا هنرمندان تبديل به مومنان معامله‌گر مي‌شوند ضمن آنکه براي ادامه فعاليت خود مجبور مي‌شوند پرسش‌گري را کنار بگذارند و باورها و انديشه‌ها را از ميان مي‌برند. وي راهکار رشد هنر ديني در هزاره سوم را برداشتن انديشه ابزاري از هنر مذهبي عنوان کرد.
نظر شما