به گزارش شهر، اين عکاس در بخشي از يک يادداشت که نسخهاي از آن در اختيار بخش تجسمي شهر قرار گرفته، در اينباره نوشته است: «در يکي دو سه سال قبل، پروژهاي داشتم که مي خواستم تمدان ايران زمين را در خارج از مرزهاي امروزياش عکاسي و کار کنم. بودجه اي هم برايش در نظر گرفته شد. ولي به خاطر جرياناتي که در کشور پيش آمد، اين پروژه مسکوت ماند و آهسته آهسته از مغزم محو شد. سپس، بعد از موفقيت کتاب معماري مدرنيست مارتينيک، که بعد از دو ماه ناياب شد، به فکر آن افتادم که از معماري استعماري فرانسه در کشورهاي مختلف عکاسي کنم. اولين کشوري را که در نظر گرفتم، کشور ويتنام بود. اين را همه ميدانند. متاسفانه حتا با کمک سفارت فرانسه در ويتنام، موفق نشدم که ويزاي کاري بگيرم.»
در بخشي ديگر از اين يادداشت آمده است: «جريان برايم کمي نا اميد کننده بود، در اين ميان آقاي دکتر ناخوتسريشويلي که رايزن سفارت گرجستان در ايران است، از من خواست که به گرجستان بروم و از معماري ايراني گرجستان عکاسي کنم. حقيقتاش را ميخواهيد، من اصلاً اطلاع نداشتم که در گرجستان، يک معماري ايراني وجود دارد و در ليستي که دو سه سال قبل تهيه کرده بودم، نامي از گرجستان در آن نبود. وقتي خوب به موضوع توجه کردم، ديدم که کليساهاي گرجستان، بسيار با کليساهاي شمال غرب ايران در يک خط معماري هستند. و حتماً ميدانيد که برادرم، آقاي دکتر شهريار عدل، کليساهاي ايراني را ثبت ميراث فرهنگي يونسکو کرده است.»
عدل يادداشت خود را اينگونه به پايان رسانده است: «به اين ترتيب، حس عکاسي از تمدن ايران در خارج مرزهاي کنوني در من زنده شد. و به اين ترتيب روز ششم ارديبهشت به گرجستان خواهم رفت تا اولين سنگ بناي اين پروژه را بگذارم. بودجهاي هم براي اين سري کتابها در نظر گرفتهام و در سالهاي آينده، به آن خواهم پرداخت.»