يکشنبه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۳
ساعت : ۰۵:۱۵
کد خبر: ۳۶۲۱۵
|
تاریخ انتشار: ۲۸ فروردين ۱۳۹۰ - ۱۰:۵۱
آثار عباس کيارستمي،چن کايگه و ساتياجت راي در بخش اساتيد سينماي شرق جشنواره بين‌المللي فيلم کيش به نمايش گذاشته مي‌شود.
به گزارش شهر، يزدان عشيري  مدير روابط عمومي جشنواره بين‌المللي فيلم کيش با اعلام اين خبر گفت: در اين بخش نمايش آثار سه فيلمساز مطرح و اساتيد سينماي شرق در جشنواره پيش بيني شده که عباس کيارستمي با فيلم سينمايي «زندگي و ديگر هيچ» از ايران، چن کايگه با فيلم «قول» از چين و ساتيا جيت راي با فيلم «غريبه» از کشور هند در بخش اساتيد سينماي شرق جشنواره بين‌المللي فيلم کيش حضور دارند.

وي ادامه داد: 4 تا 8 ارديبهشت ايران ميزبان ضيافتي بزرگ و جشن فراگير هنرمندان، سينماگران و مديران فرهنگي و سينمايي منطقه خاورميانه، آسياي ميانه و جهان اسلام است و قطعاً اين گردهمايي و اجتماع فيلمسازان داخلي و خارجي در اين رويداد بين‌المللي منطقه‌اي در آستانه روز ملي خليج فارس دستاوردهاي بسياري در پي دارد.
کيارستمي فيلم سينمايي «زندگي و ديگر هيچ» را قبل از فيلم زير درختان زيتون ساخت و اين فيلم برنده جايزه بخش نوعي نگاه در چهل و پنجمين جشنواره فيلم کن، فرانسه 1992 و برنده جايزه ويژه منتقدان در هفدهمين جشنواره بين‌المللي فيلم سائوپولو، برزيل 1993 شد. «زندگي و ديگر هيچ» به تهيه کنندگي عليرضا زرين دست درباره سه روز پس از زلزله ويرانگر خردادماه 1369 در استان گيلان است.

از عوامل فيلم مي‌توان به فيلمنامه: عباس کيارستمي، فيلمبردار: همايون پايور،صدابردار: حسن زاهدي و بهروز زاهدي، طراح صحنه و لباس: فرهاد مهرانفر، صداگذار: چنگيز صياد، تدوين: عباس کيارستمي و چنگيز صياد، بازيگران: فرهاد خردمند، پويا پايور، حسين رضايي، فرخنده،فيضي، محرم فيضي و بهروز عابديني اشاره کرد.

همچنين فيلم «قول» به کارگرداني چن كايگه هم از فيلم‌هاي مطرحي است که جايزه‌هاي متعددي را به دست آورده است. در خلاصه داستان آن آمده است: كي دختر يتيم فقير و گرسنه به نام ژيكنگ چنگ است كه با كي الهه به نام مانشن ملاقات مي‌كند، او در اين ملاقات مي‌پذيرد كه زيباترين و ثروتمندترين دختر شود اما اين نفرين هم همراه او باشد كه هر مردي را كه عاشقش مي‌شود از دست بدهد ، مگر آنكه سه اتفاق بيافتد برف در بهارببارد، زمان به عقب حرکت کند و مرده به زندگي بازگردد و....
فيلم «غريبه» به کارگرداني ساتياجيت راي، است که در خلاصه داستان آن آمده است :آنيلا نامه‌اي از مردي دريافت مي‌كند که ادعا ميكند،دايي اوست. اين دايي، 35 سال پيش ناپديد شده بود.
نظر شما