به گزارش خبرنگار شهر، در اين نشست که عصر ديروز سهشنبه 27 ارديبهشتماه در پرديس سينمايي با حضور منوچهر شاهسواري کارگردان و تهيهکننده، سيدرضا ميرکريمي کارگردان، مهرزاد دانش نويسنده سينمايي و ابراهيم داروغهزاده ملت برگزار شد، شاهسواري در مقدمه اظهار داشت: قصد سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران از برگزاري اين نشست بررسي تکنيکي اين اثر نيست؛ بلکه ميخواهيم به محتواي اثر بپردازيم؛ زيرا اساسا جشنواره فيلم شهر يک جشنواره موضوعي است.
وي ادامه داد: پرداختن به لايههاي پنهان آثار براي ما که در شرايط ويژهاي زندگي ميکنيم شايد مهمتر باشد. يکي از مهمترين نيازهاي ما امروز اين است که بدانيم حلقه مفقوده زندگي شهري چيست.
در ادامه دانش با نگاهي اجمالي به تصوير شهر در سينماي ايران و با اشاره به تعريف شهر از ديدگاه جامعهشناسان گفت: در سينماي ما که آغاز آن از اواخر دوران قاجار و اوايل دوران پهلوي بود، شهر چندان نمود خاصي نداشت؛ با وجود اينکه گفتمان غالب حکومت در آن مقطع مدرنيزه شدن و شهرنشيني بود.
وي افزود: در زمان پهلوي دوم باز هم بحث شهر و انعکاس آن در سينما بسيار کمرنگ بود و به جز برخي فيلمها که بر زندگي روستايي تاکيد داشتند، سينماي شهري وضعيت چندان جالبي نداشت و در لمپنيسم خلاصه شده بود.
دانش ادامه داد: بعد از پيرزوي انقلاب انتظار ميرفت اين فضا تغيير کند و با توجه به وجود فضاي ايدئولوژيک در اين مقطع، بحث بازگشت به روستا و انتقاد از فئوداليسم مطرح شد. بعدها، رفته رفته نمودهاي شهري در سينماي ما جا افتاد؛ اگرچه شهر بازهم بيشتر لوکيشن بود تا بستري براي روابط واقعي شهري. ولي بعدتر در آثار کساني چون ميرکريمي و اصغر فرهادي بود که روابط شهري در فيلمها جايگاه خود را يافت.
در ادامه نشست رضا ميرکريمي با اشاره به تعريف بيروح جغرافيدانان از شهر و تاکيد بر هويت فرهنگي و روابط خاص موجود در يک شهر گفت: کلانشهرهاي ما عموما حاصل مهاجرتهايي هستند که اکثر خردهفرهنگها را در خود جاي دادهاند؛ بدون اين که بازتعريفي از آنها ارائه شود و شهروندان بتوانند نسبت به شهري که به آن مهاجرت کردهاند، احساس وابستگي و مالکيت بيابند.
ميرکريمي ادامه داد: تا وقتيکه علقه فرهنگي وجود نداشته باشد، پيوندهاي اجتماعي بهوجود نميآيد. کلانشهرها فقط توسعه پيدا کردهاند و مفهوم پيشرفت در آنها اتفاق نيفتاده است. شريان اصلي ارتباطي شهرخيابانها نيستند؛ بلکه مکانهاي فرهنگي و اتفاقات فرهنگي است. بزرگترين خطر براي يک شهر اين است که مردمش در آن احساس غربت کنند.
وي گفت: در شهرهاي کوچک انسانها کمتر دست به بزه و رفتارهاي ناهنجار اجتماعي ميزنند؛ زيرا مردم همديگر را ميشناسند، احترام متقابل وجود دارد و تعلق خاطر به آنها حق حاکميت ميدهد و باعث ميشود شعار «شهر ما خانه ما» تحقق يابد.
اين کارگردان تاکيد کرد: سينما به عنوان ابزاري فرهنگي ميتواند در ايجاد اين علقه عاطفي براي خردهفرهنگها و ايجاد فضاي مشترک براي مهاجران موثر باشد و قواعد زندگي مدني را به آنها ياد دهد تا ما به عنون يک موجود زنده منسجم آنها را ببينيم و فقط تعريف زيستي از شهر نداشته باشيم.
ميرکريمي سپس با ارائه توضيحاتي درباره زاويه نگاه خود در فيلم «يه حبه قند» به امکان انتقاد از وضعيت اجتماعي و فرهنگي از دو ديگاه انتقادي سلبي و ايجابي اشاره کرد و گفت: با نگاه سلبي ميتوانم بگويم در بهترين حالت اثر هنري ميتواند يک آينه باشد که کژرفتاريهايمان را به رخمان بکشد. اين يک راه است که ميتواند باعث شود مخاطب پس از ديدن فيلم متنبه شود و خود را بخشي از اين گناه بزرگ و جمعي ببيند.
وي ادامه داد: در نگاه ايجابي، ما ظرفيتهاي جامعه و آنچه جامعه و روابط اجتماعي ميتواند باشد را به مخاطب نشان ميدهيم و ميگوييم در همين شرايط، شما ظرفيتي داريد که من مي توانم آنرا به شما نشان دهم. فيلم «يه حبه قند» اين کار را ميکند.
در اين نشست همچنين داروغهزاده که دبيري چهارمين جشنواره فيلم شهر را بر عهده دارد، با اشاره به رويکر اين جشنواره گفت: شهر بايد بتواند در تمامي ابعاد وجودي و نيازهاي ذاتي انسان زمينه رشد او را فراهم کند در جزئيترين مسائل به انسان کمک کند تا بتواند مسئوليتهايش را در شهري که دوستش دارد برعهده بگيرد و به آن تعلق خاطر و وابستگي داشته باشد.
وي سپس اين سوال را از ميرکريمي مطرح کرد که چرا در فيلم «يه حبه قند» لوکيشن يزد انتخاب شده که هنوز بافت سنتي دارد و چرا نميتوانيم اين ارزشها را در همين زندگي که بيشترمان مجبوريم در آن آپارتماننشين باشيم، نشان دهيم.
ميرکريمي به سوال داروغه زاده اينگونه پاسخ داد: زماني هست که شما ميخواهيد يک خاطره و يک پتانسيل غبارگرفته را بازآفريني کنيد و يک نوستاژي را در مخاطب ايجاد کنيد تا به روشي که خود ميخواهد آنرا در زندگي اش پياده کند. گاهي هم ميخواهيم يک راهکار ارائه بدهيم. در شرايط شهري امروز، ساختن يک زندگي مثالي که بتواند موتور محرکي را براي مخاطب ايجاد کند، مي ?واند تاثير مناسبي در زندگي او داشته باشد.