به گزارش شهر به نقل از روابط عمومي فرهنگسراي اخلاق؛ داستان من او مربوط به زندگى فردى به نام على فتاح است. که به عنوان قهرمان داستان، ماجراهاى زندگى خود را، از كودكى تا مرگ، روايت مىكند. على فتاح فرزند يك تاجر ثروتمند بوده که در جنوب شهر زندگى مىكند. در كودكى، پدر خود را از دست مىدهد و تحت نظر پدر بزرگش بزرگ مىشود. در نوجوانى به مهتاب، همبازى دوره كودكى خود، علاقمند ميشود. ولى اين علاقه به ازدواج نمىانجامد. سالها بعد، مهتاب با خواهر على به فرانسه مىروند. خواهر على با يك مبارز الجزايرى ازدواج مىكند. اين مبارز ترور مىشود و او و مهتاب به ايران برمىگردند. در زمان موشك باران تهران، خواهر على و مهتاب به شهادت مىرسند. على فتاح نيز بعد از بخشيدن آنچه از اموال پدرى مانده است، فوت مىكند.
اين سخن حقى است كه اگر بخواهيم ادبيات داستانى ما در دنيا مورد اعتنا واقع شود بايد به ريشهها برگرديم و از مضامين گنجينهادبيات كهن مدد بگيريم. مضمون اصلى اين رمان عشق است اما نهعشق به معناى رايج امروزى آن بلكه عشق به همان معنا كه بزرگان ادب و هنر ما در آثارشان مايه گرفتهاند.
علاقمندان براي شرکت در اين جلسه ميتوانند روز سه شنبه سوم خرداد ساعت 16 به سالن کانون پرورش فکري نوجوانان واقع در خيابان پيروزي، ميدان چهار صد دستگاه مراجعه كنند.