يکشنبه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۳
ساعت : ۰۷:۰۴
کد خبر: ۳۸۷۱۶
|
تاریخ انتشار: ۰۲ خرداد ۱۳۹۰ - ۱۲:۴۶
تابناك به نقل از بي‌بي‌سي نوشت:
فيلم هاي ملانکوليا ساخته لارس فون تريه، لو آور ساخته آکي کوريسماکي، هنرمند (بازيگر) ساخته ميشل هازاناويسيوس، ما يک پاپ داريم ساخته ناني مورتي و پوستي که در آن زندگي مي کنم ساخته پدرو آلمادوار از فيلم هايي بود که اميد دريافت نخل طلاي کن امسال را داشتند اما هيئت داوران بخش مسابقه اصلي کن به رياست رابرت دونيرو، اين جايزه را به سينماگر نخبه گرا و کم کار آمريکا که تنها پنج فيلم ساخته است، يعني ترنس ماليک و شعر سينمايي او "درخت زندگي" اهدا کرد.

شصت و چهارمين جشنواره سينمايي کن، جايزه نخل طلاي خود را به فيلم "درخت زندگي" ساخته سينماگر برجسته آمريکايي، ترنس ماليک اهدا کرد.

 

ترنس ماليک هنگام دريافت اين جايزه در کن حضور نداشت و بيل پوهلد و دد گاردنر تهيه کنندگان فيلم اين جايزه را از دست رابرت دونيرو دريافت کردند.

 

فيلم هاي ملانکوليا ساخته لارس فون تريه، لو آور ساخته آکي کوريسماکي، هنرمند (بازيگر) ساخته ميشل هازاناويسيوس، ما يک پاپ داريم ساخته ناني مورتي و پوستي که در آن زندگي مي کنم ساخته پدرو آلمادوار از فيلم هايي بود که اميد دريافت نخل طلاي کن امسال را داشتند اما هيئت داوران بخش مسابقه اصلي کن به رياست رابرت دونيرو، اين جايزه را به سينماگر نخبه گرا و کم کار آمريکا که تنها پنج فيلم ساخته است، يعني ترنس ماليک و شعر سينمايي او "درخت زندگي" اهدا کرد.

 

"درخت زندگي"، روايت امپرسيونيستي و متافيزيکي ماليک به جهان و جايگاه انسان در اين جهان است.

 

ترنس ماليک داستان يک خانواده آمريکايي (خانواده اوبراين) در دهه شصت در شهر کوچکي در تگزاس را بهانه مي کند تا شعر سينمايي اش را درباره هستي و آفرينش جهان، بسازد. در اين فيلم که آن را بايد در حقيقت وصيت نامه سينمايي ماليک دانست، دو روايت داستاني و مستند به موازات هم پيش مي روند و در آخر به نقطه واحدي مي رسند. فيلم تقريبا بدون ديالوگ است و در قسمت هاي مربوط به خانواده آمريکايي، با صداي فرزند بزرگ خانواده (شان پن) و يا مادر سوگوار آنها روايت مي شود که با لحن اندوهناکي و شکوه انگيزي، درباره مرگ يکي از کودکان خانواده و فقدان او حرف مي زنند.

 

چهل سال پس از استانلي کوبريک، اينک ترنس ماليک، با استفاده از تکنولوژي جديد، داستان پيدايش جهان را به شگفت انگيزترين شکلي بيان مي کند. تصاوير مربوط به آسمان و کهکشان ها که آميزه اي از رنگ ها و نورهاي کريستالي است، خارق العاده و حيرت انگيز است. ساختن اين فيلم سه سال طول کشيده و پنج نفر تدوين آن را انجام داده اند.

 

"درخت زندگي" آخرين ساخته ترنس ماليک آمريکايي، منتقدان سينمايي را در کن به دو دسته تقسيم کرد. دسته اي آن را فيلمي "دوپاره و بي سرو ته" دانسته که نمي تواند بين قسمت هاي داستاني و مستند گونه اش، ارتباط ايجاد کند و برخي ديگر نيز آن را "سمفوني و شعري سينمايي" درباره خلقت ارزيابي کرده اند.

 

جايزه بهترين بازيگر مرد را ژان دو ژاردن فرانسوي براي بازي در فيلم "هنرمند" (بازيگر) ساخته ميشل هازاناويسيوس دريافت کرد.

 

فيلم "هنرمند"، اثري نوستالژيک در ستايش سينماي صامت است و بازي ژان دو ژاردن در نقش جرج والنتاين يادآور بازيگر بزرگ سينماي عصر صامت داگلاس فربنکس (پدر) است. هنرمندي موفق که با ورود صدا به سينما، انگيزه خود را براي ادامه کار از دست مي دهد و دچار سرخوردگي مي شود اما در نهايت چاره اي جز سازش ندارد.

 

برد پيت براي بازي قابل توجهش در فيلم درخت زندگي ساخته ترنس ماليک، شان پن براي بازي در نقش يک خواننده راک سابق و ميشل پيکولي براي بازي در نقش پاپ در فيلم ما يک پاپ داريم ساخته ناني مورتي، هم شانس زيادي براي دريافت اين جايزه داشتند.

 

برنده جايزه بهترين بازيگر زن جشنواره کن، بازيگر آمريکايي کريستن دانست شد که بازي تاثير گذاري در نقش جاستين در فيلم ملانکوليا ساخته لارس فون تريه ارائه کرده بود.

 

وي بعد از دريافت جايزه اش گفت: من از فستيوال کن به خاطر نگه داشتن اين فيلم در بخش مسابقه واقعا متشکرم و از لارس فون تريه نيز که به من اجازه داد با آزادي کامل نقش ام را بازي کنم، سپاسگذارم.

 

اشاره کريستن دانست به جنجالي است که سخنان تحريک آميز لارس فون تريه در کنفرانس مطبوعاتي فيلم ملانکوليا در مورد نازيسم و همدردي او با هيتلر به پا کرد. جشنواره کن در واکنش به سخنان غير متعارف فون تريه، او را "عنصر نامطلوب" جشنواره کن خواند و اعلام کرد که فون تريه نمي تواند در صورت برنده شدن نخل طلا، شخصا آن را دريافت کند.

 

جايزه بزرگ جشنواره کن نيز به طور مشترک به فيلم هاي پسري با دوچرخه ساخته برادران داردن و روزي روزگاري در آناتولي ساخته نوري بيلگه جيلان تعلق گرفت.

 

برادران داردن دو بار به خاطر فيلم هاي روزتا (1999) و پسربچه (2005) نخل طلاي کن را دريافت کردند و پيش بيني مي شد که امسال نيز براي سومين بار برنده اين جايزه باشند.

 

پسري روي دوچرخه، همانند آثار قبلي برادران داردن در مورد افراد طرد شده جامعه است. اين فيلم که با رويکرد نئورئاليستي برادران داردن ساخته شده، داستان پسربچه دوازده ساله اي به نام سيريل است که در يک يتيم خانه زندگي مي کند. او به دنبال پدرش که او را طرد کرده و حاضر به نگهداري او نيست برمي آيد اما مايوس و نا اميد به زن جوان و تنهايي به نام سامانتا پناه مي برد که سرپرستي او را قبول کرده است.

 

نوري بيلگه جيلان که در حال حاضر مطرح ترين فيلمساز سينماي ترکيه در عرصه بين المللي است، سال گذشته جايزه بهترين کارگرداني را براي فيلم سه ميمون دريافت کرد. وي تا کنون بخت دريافت نخل طلا را نداشته است.

 

نوري بيلگه جيلان که جايزه اش را از دست امير کاستاريکا دريافت کرد، هنگام دريافت اين جايزه گفت:از اينکه فيلم مرا در کن پذيرفتيد، متشکرم. اما فيلم من در آخرين روز جشنواره نشان داده شد و بعيد مي دانم کسي آن را ديده باشد.

 

ژان لوک و پي ير داردن نيز از توماس دوره براي بازي در نقش سيريل و سيسيل دو فرانس در نقش سامانتا تشکر کردند.

 

جايزه بهترين کارگرداني نيز توسط نيکول گارسيا ستاره فرانسوي به نيکولاس ويندينگ رفن کارگردان دانمارکي به خاطر فيلم "بران" (Drive) اهدا شد. اين فيلم داستان يک بدل کار فيلم هاي اکشن هاليوودي است که بعد از اينکه قبول مي کند به شوهر ايرنه، زن زيبايي که در همسايگي او زندگي مي کند، کمک کند، وارد دنياي خطرناک دسته اي از جنايتکاران لوس آنجلس مي شود.

 

جايزه ويژه هيئت داوران نيز به فيلم پليس ساخته مي ون لي بسکو از فرانسه تعلق گرفت.

 

پليس، فيلمي گرم و زنده درباره دسته اي از پليس فرانسه است که وظيفه آنها حمايت از کودکاني است که از سوي افراد خانواده خود، مورد سوء استفاده جنسي قرار مي گيرند.

 

رويکرد مستندگونه فيلمساز، هدايت مجموعه زيادي از بازيگران و کنترل ميزانسن هاي شلوغ و پيچيده از ويژگي هاي اين فيلم جالب بود. اما طولاني بودن فيلم، تعداد زياد شخصيت ها و سرگرداني فيلمساز بين نمايش مسائل خصوصي افراد پليس و بحران هاي دروني آنها و زندگي قربانيان سوء استفاده هاي جنسي، عواملي بود که آن را شايسته دريافت نخل طلاي کن نساخت.

 

مي ون کارگردان و بازيگر فيلم پليس که جايزه خود را از دست کايرا ماستروياني، ستاره فرانسوي و دختر مارچلو ماستروياني و کاترين دونوو دريافت کرد، هنگام دريافت اين جايزه گفت: دخترم به من گفت که من نمي توانم هنگام گرفتن جايزه، گريه نکنم. وي از بريگاد پليس حمايت از خردسالان فرانسه نيز به خاطر همکاري شان در ساختن اين فيلم تشکر کرد.

 

جايزه بهترين فيلمنامه نيز به فيلم "پانوشت" ساخته فيلمساز اسرائيلي جوزف سدار رسيد.

 

اين فيلم داستان کشمکش بين يک پدر و پسر دانشگاهي است که بر روي متون مذهبي و فرهنگي قوم يهود يا تلمود مطالعه و تحقيق مي کنند. اما آنها متعلق به دو نسل متفاوت با گرايش هاي متفاوت اند و هر کدام رويکرد متمايزي در تحقيقات تاريخي و علمي خود دارند. پدر که مقام علمي اش از سوي مراکز دانشگاهي و علمي اسرائيل ناديده گرفته شده و نتايج تحقيقاتش را همکار دانشگاهي اش سرقت کرده و به نام خود منتشر کرده، شخصيتي عصبي و تندخوست که از حضور در مجامع آکادميک اکراه دارد اما پسرش برخلاف او، فردي خوش مشرب و مورد احترام در نظام آکادميک است و به همين دليل از سوي پدر به سطحي نگري در تحقيقات تلمودي متهم مي شود. زماني که پدر از سوي آکادمي علوم اسرائيل، برنده جايزه بزرگ علمي اين کشور مي شود، اوج درگيري و کشمکش آکادميک و خانوادگي بين پدر و پسر است. رابطه اي پيچيده که با حسادت، بخل و تنگ نظري آميخته است. فيلم پانوشت، عليرغم تنش دراماتيک بين پدر و پسر که تنها عنصر جذاب و نيروي محرکه و پيش برنده داستان است، فيلمي معمولي و در حد ملودرام هاي تلويزيوني است و اهدا جايزه بهترين فيلمنامه جشنواره کن به آن کمي سوال برانگيز است.

 

نخل طلاي بهترين فيلم کوتاه جشنواره کن نيز به فيلم کوتاه 15 دقيقه اي صليب (Cross) ساخته فيلمساز فرانسوي مارينا ورودا رسيد.

 

جايزه منتقدان بين المللي فيلم (فيپرشي) نيز به فيلم لو آور ساخته آکي کوريسماکي فيلمساز فنلاندي اهدا شد. اين فيلم نگاه تازه اي به موقعيت مهاجران آفريقايي در سرزمين هاي اروپايي دارد که با سبک ويژه و غير رئاليستي کوريسماکي بيان شده است. برخي از منتقدان اين فيلم را شايسته دريافت نخل طلاي کن مي دانستند.

 

شصت و چهارمين جشنواره فيلم کن، روز چهارشنبه ?? مه (برابر با ??ارديبهشت) با فيلم کمدي رمانتيک نيمه شب در پاريس ساخته وودي آلن در شهر ساحلي کن در جنوب فرانسه آغاز شد و روز بيست و دوم مي با اهدا جايزه نخل طلا به فيلم درخت زندگي ساخته ترنس ماليک به کار خود پايان داد.

نظر شما