دوشنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۳
ساعت : ۲۲:۵۰
کد خبر: ۴۶۰۵۰
|
تاریخ انتشار: ۱۵ آبان ۱۳۹۰ - ۱۴:۰۹
گزارش«شهر» از كارگاه صهيونيسم‌شناسي(2)
سخنران ديگر کارگاه صهيونيسم‌شناسي، حسين علايي بود که پيرامون آسيب‌شناسي رژيم صهيونيستي سخن گفت.

به گزارش خبرنگار شهر،‌ علايي مساله نحوه تشکيل اسراييل و بقاي اين رژيم پس از تشکيل آن را به عنوان مساله اساسي مطرح کرد و گفت: 65 سال پيش حکومت اسرائيل وجود خاصي نداشته و دولت هاي آن زمان شعار ملت بدون سرزمين و سرزمين بدون ملت را مطرح ميکردند. بنابراين از 1948 اين سرزمين را به وجود آورندو متفکران وجود اسرائيل را معضل خاورميانه مي دانند. اولين آسيب نحوه تشکيل خود دولت يهود در فلسطين است. چراکه تشکيل جمعيت يهودي کافي نبود. بنابراين يهوديهاي ساير جهان بايد قانع مي کردند تا به اسراييل بيايند. در حال حاضر 5 ميلوين يهود در اسراييل است.



اين كارشناس مسايل فلسطين عدم مشروعيت دولت و جمعيت لازم را از مشکلات نحوه تشکيل دولت اسراييل برشمرد و گفت: هنوز بقاي اسراييل وجود ندارد. به همين دليل اولين حرفي که با فلسطينيها مي زنند اين است که ما را به رسميت بشناسيد .اين موضوع، خود، مساله دومي را ايجاد کرده که آن امنيت است چراکه هنوز رژيم صهيونيستي به رسميت شناخته نمي شود و امنيت هم وجود ندارد.



وي آسيب پذيري رژيم صهيونيستي را با نحوه تشکيل اين رژيم مرتبط دانسته و گفت: حجم و ترکيب جمعيت از مقوله‌هايي است که براي کنکاش ريشه هاي آسيب پذيري رژيم صهونيستي کاربرد دارد. در کرانه باختري دو ميليون و 500 هزار نفر و در غزه يک ميليون و نيم زندگي مي کنند . در کل 4 ميليون نفر از آنان زندگي مي کنند و آنها که در اسرائيل زندگي مي کنند شهروند درجه دو هستند.آوارگان بين 5 تا 6 ميليون نفر هستند. مثلا در اردن اکثريت جمعيت فلسطيني اند. وقتي آوارگان برگردند جمعيت فلسطين دو برابر اسرائيل مي شود و اسرائيل اين را نمي خواهد. از نظر کلي راي مردم را مبناي تشکيل دولت مي داند. براين اساس حکومت فلسطيني خواهد شد.



علايي سپس به تجربه جمهوري اسلامي اشاره کرد که اساس شکل گيري آن، مبني بر يک دولت با راي مردم بود و تصريح کرد: غربيها مي گويند دو دولت در اسرائيل داشته باشند: مثل طرحي که محمود عباس به سازمان ملل برد. باطن اين کار علاوه بر ظاهرش اين بود که آنان دولت جعلي يهود را پذيرفته اند و اين درگيرها تا ابد ادامه دارد. براين اساس اسرائيل مخالف بازگشت آوراگان است. برنامه غرب نيز مهاجرت يهود به اسرائيل است. باوجود دين واحد يهود، فرهنگ و آداب و رسوم و زبان آنان مشترک است. بنابراين يک ملت تلقي نمي شوند.


وي ادامه داد: مقوله بعدي سرزمين است. اسرائيل کوچک نيست. ساکنان در کنار مديترانه، لبنان و سوريه هستند و در سمت اردن و مصر جمعيت آنان کم مي شود. نوار غزه و کرانه باختري در دل اسرائيل است. اين باعث آسيب پذيري است.



علايي افزود: يکي از ملاحظات ديگر اين است که هرگز عليه اسراييل کاري انجام نشود. مساله ديگر اين است که فقط اسرائيل مي تواند بمب هسته اي داشته باشد. بنابراين تکيه بر قدرت نظامي هم نقطه قوت و هم نقطه ضعف است. ضعف بزرگ اين است که اسراييل هميشه بايد هزينه سنگيني را براي نيروي نظامي داشته باشد.



تغيير ساختار نظامي اسرائيل مقوله پاياني سخنراني علايي در کارگاه صهيونيسم شناسي بود. وي دراين باره خاطرنشان کرد: طبق شرايط جنگ اسرائيل، جنگ کلاسيک است. بنابراين روش را حزب الله عوض کرده و اين ساختار نظامي تغيير کرده است.چرا که در اين ميان آسيب پذيري ديگري مطرح است و آن همسايگان اسرائيل نظير مصر، سوريه ، لبنان و اردن هستند که آنها را هرگز معتمد نمي داند. اکنون نيز ايران، براي آنان ايران اکنون مهمترين تهديد است.



احمدرضا روح‌الله زاد: چرا ما از آرمان‌هاي فلسطين دفاع مي‌کنيم؟


روح الله زاد در کارگاه دو روزه صهيونيسم شناسي كه در فرهنگسراي سرو برگزار شد، گفت: يکي از مهمترين سوالاتي که اکثر قريب به اتفاق اطرافيان مان مطرح مي کنند اين است که چرا جمهوري اسلامي بايد از آرمانهاي فلسطين دفاع کند ودر سطح منطقه و بين الملل بايد هزينه بپردازد؟ آيا اين هزينه به مساله فلسطين و با منافع امنيت ملي و اسلامي همره است يا منافات دارد؟


وي که در اين کارگاه پيرامون «ايران و مساله فلسطين» سخن مي گفت، شبهه هايي اين چنيني را سوالاتي دانست که در سطح اجتماعي هم مطرح است. وي براي پاسخ به اين سوال به سه دوره تاريخي اشاره کرد و گفت اين سه دوره را به قبل از سال 1948، دوره 1948 تا 1357 و نيز پس از پيروزي انقلاب اسلامي تقسيم مي کنم. در دوره اول، ايرانيها به دليل نبود سيستم اطلاعات و آگاهي نداشتن تحول و تحرکي ندارند و ساکت هستند. اين درحالي بود که در غرب بسيار قابل توجه بود. در روزنامه ها و مجلات عرب بسيار بوده است و فعاليت در حوزه مردمي پس از بحران فلطسين، قوي بوده است.



زاد افزود: در دوران اشغال، نماينده ايران، با بحث تقسيم سرزمين فلسطين مخالفت کرد.اما سوال اين است که چرا مخالفت؟ پاسخ به آنرا بايد در حساسيت جامعه ايراني نسبت به مساله سطله کفار بر سرزمين اسلامي جست. بويژه که توده مردم ،علما و روحانيون و جريانات اسلام گرا با دولت ايران مخالفت داشتند. دولت محمدرضا هم که ضعيف بود. بنابراين اين احتمال که اگر دولت پهلوي با طرح تقسيم موافقت مي کرد اين نخبگان ديني و مردمي مي توانستند جمعيت را به صحنه بکشانند چنانکه حوزه ديني و علمايي تنها به نوع رابطه و مطالعاتي که داشتند حساس بوده و اولويت جريان مقابله با حکومت استبدادي بودند. اما در همان زمان جريان ديني و روحانيون به فلسطين علاقه داشتند.



وي ادامه داد: پس از روي کار آمدن مصدق فشار جريانات ديني بر مصدق سبب شد تا کنسولي ايران تعطيل شود. آيت الله کاشاني هم اين موضوع را به عنوان مطالبه مهم ازدولت مي خواست. از سوي ديگر مصدق طي نامه اي به وزير خارجه اسرائيل مي خواهد تا سفارت ما در آنکارا تماس بگيرد و اعلام کندکه همه کارهايي که کنسول ما در آنجا انجام مي داده و سفير ما در آنکارا انجام ميدهد آنها موافقت نمي کنند و آشکارا ستاد کنسولگري در اسرائيل مي شود.



وي در پايان به مبحث واکنش ايران پس از پيروزي انقلاب اشاره کرد و گفت: اما پس از انقلاب حوزه هاي نفوذ جمهوري اسلامي، حزب الله و حماس شدند. حوزه نفوذ ايران سبب شده است که نتوانند تاکنون به ايران حمله کنند. اصلا طرح خاورميانه بزرگ براي از بين بردن نفوذ ايران بود.


محمد جواد ايراني: لابي‌هاي صهيونيستي و تاثيرگذاري بر مجامع امريکا


استاد محمد جواد ايراني در ادامه گفت: در امريکا حدود 280 سازمان ثبت شده است که آيپاک قويترين آن است. حالا وقتي صحبت از آيپاک مي شود، يعني سازمان رسمي يهودي وصهيونيزم است . حتي همه اقدامي که در مورد ايران انجام مي شود برمبناي تصميم گيريِ کميته امور عمومي امريکا است. يکي از شاخص ترين چهره هاي آيپاک نيز برژنسکي است.



وي با طرح اين سوال که چگونه اقليت اين موسسه بر کنگره تاثير دارد؟ به تحليل دلايل و ريشه هاي نفوذ اعضاي آيپاک در کنگره امريکا پرداخت و  تصريح کرد: مهمترين علت آن بحث انتخابات است . باتوجه به دريافت هزينه و اعانه براي مطالعات اين موضوع، موضوع جديدي هم نيست.آنان از نظرات يهود حمايت مي کنند. بسياري از نمايندگان راه يافته به کنگره، در نيتجه حمايت از آيپاک به کنگره راه يافته اند. درواقع الزاما آنان يهودي نيستند امابه نوعي موفقيت خود را مديون حمايتهاي مالي ِ آيپاک مي دانند.معروف است حتي وقتي که قرار است لايحه اي وارد کنگره شود، آنان خلاصه اي ازلايحه را مي نويسند. روابط بين آمريکا و صهيونيست يک رابطه سه جانبه است. جانب سوم ان در داخل امريکا ولابي است.



ايراني يادآور شد: وجود رژيم صهيونيستي در منطقه سبب شده تا خريد سلاح توسط عربها را تامين کند.اين سلاح پيشرفته اعراب را تحريک مي کند. آنچه خودشان استفاده مي کنند و اشاره هم مي کنند استحکام بخشيدن هرچه بيشتر به روابط امريکا و اسراييل است و نفوذ در کانونهاي قدرت است. اما هدف اصلي کنترل روابط امريکا با روابط کشورهاي غيردوست با اسرائيل است.



وي تصريح کرد: بزرگترين دريافت کننده کمک خارجي امريکا، اسرائيل 5/2 ميليارد دلار دارد بلاعوض کمک مي کند به اسرائيل. وي جلوگيري از تصويب هر قطعنامه عليه اسرائيل را از ديگر شاخصهاي حمايت هاي امريکا از اسراييل بر شمرد وگفت:طبق آمارها طي 25 ساله اخير 32 قطعنامه در شوراي امنيت صادرشده که عليه رژيم بود.



تلاش براي خارج کردن اسراييل از انزوا هدف بعدي آيپاک بود. ايراني در اين زمينه به اقدام امريکا در سازمان ملل اشاره کرد و گفت: اولين جايي که امريکا براي اسرائيل فعال کرد، سازمان ملل بود. بعد هم منطقه و بعد هم چهره ها و افراد و چهره هاي سياسي که آيپاک تصميم گرفت تا در روابط با ساير کشورها از آنان استفاده کند. هدف بعدي هم کنترل خاورميانه امريکا در چارچوب بحث مذاکرات سازش بود.



اقدامات آيپک عليه ايران، مقوله پاياني سخنراني ايراني در فرهنگسراي سرو بود. وي اين بحث را در دو مقوله سياسي و اقتصادي ارائه داد و گفت: قبل ازانقلاب روابط حسنه اي برقرار بوده است.آيپاک نقشي فعال داشته است. بعد ازانقلاب نيز همواره تلاش آيپاک اين بوده که در اقدامات عليه ايران نقش مهمي داشته باشد. دولت اسراييل را جلو مي اندازند.تمام تلاش اين بوده که هراقدام جدي عليه ايران را ساماندهي کنند. قانون طرح تحريم عليه ايران در دوره کلينتون مطرح بود که بعد هم ليبي وارد شد. بدين ترتيب مبناي شکل گيري قوانين تحريم عليه ايران درسال 1995 پايه گذاري شد.


سيدهادي اسدالهي: صهيونيسم‌هاي مسيحي افراطي‌تر از يهوديان

سيدهادي اللهي، آخرين سخنران کارگاه دو روزه صهيونيسم شناسي بود كه پيرامون انديشه‌هاي صهيونيسم‌هاي مسيحي سخن گفت. وي در ابتدا با اشاره به اينکه برخي ها گاه اين مفهوم را با مفهوم يهودي يکي مي دانند به تعريف واژه پرداخت و گفت: اين عبارت مربوط عده اي از افراد است که معتقدند در آخر زمان حضرت مسيح بعد از فرايندي از سلسله اي حوادث زمين عودت مي کند. در اين فرايند بازگشت»، معتقدند اينها که اسرائيل نقش مهمي دارد. ريشه هاي اين تفکر نيز به کتابهاي کتابهاي انجيل و تورات باز مي گردد . آنان بر اين باور بودند که همزمان با ظهور مسيح، دو سوم قوم يهود کشته خواهند شد.




وي با اشاره به اينکه اين مسيحيان صهيونيست حتي در کاخ سفيد و در کنگره و وزارت دفاع امريکا هم حضور دارند، به جنبه ديگري از تفکر آنان اشاره کرد و گفت: محور تفکر يهوديها، بازگشت يهوديان است که مبتني بر 5 محور است: بازگشت يهوديان به ارض موعود، نخستين محور تفکر اين گروه است. دوم آنکه معتقدند يهوديان بايد در قالب يک حکومت مستقر شود در سال 1948 کيان ايجاد شود. سازمان ملل نيز اين کيان را بايد به رسميت بشناسد. سوم آنکه معتقدند چون اسراييل بدون اورشليم معنايي ندارد پس بايد اورشليم را از دست اعراب نجات داد.



اسداللهي چهارمين محور تفکر صهيونيست‌هاي يهودي را نجات و بازسازي هيکل سليمان خواند گفت: اينان معتقدند که چون مشروعيت اورشليم برگفته از هيکل سليمان است. بايد ويرانه هاي آنرا از زير مسجد الاقصي نجات دهيم. پنجم هم آنکه معتقدند اعراب 7 سال درگير جنگ ميان خير و شر خواهند شد.

اسداللهي پس از نمايش فيلمهاي مستندي از گفتگوي يک مسيحي صهيونيسم با خاخام يهودي و تصاويري از اورشليم و مسجد الاقصي، در پايان به ضرورت تدريس صهيونيسم شناسي در دانشگاههاي ايران اشاره کرد و گفت: در دانشگاه تلاويو دپارتمان شيعه شناسي دارد. آنان ما را به خوبي ميشناسند ما چطور؟



کارگاه دو روزه صهيونيسم شناسي به منظور ارتقاي روحيه استکبارستيزي، دشمن شناسي و دفاع از قبله اول مسلمين طي روزهاي 12 و 13 آبان در فرهنگسراي سرو برگزار شد.

در اين زمينه بخوانيد:

گزارش«شهر» از كارگاه صهيونيسم‌شناسي(1) 

نظر شما