به گزارش خبرنگار «شهر» محمدرضا لطفي طي سخناني در اين مراسم اظهار داشت: از اين که در جمع دوستداران موسيقي و استاد حسن کسايي هستم بسيار خوشحالم و بايد اشاره کنم که حرف آخر را 60 سال است که استاد کسايي با ني زده و من به خود يا کسي ديگر اجازه نميدهم انتقادي و حتي بررسي نسبت به آثار وي داشته باشد.
لطفي در ادامه افزود: صحبت من براي استاد کسايي به خاطر عشق من به او نيست، بلکه به خاطر عظمت، بينش، معرفت و عشق استاد به ايران و فرهنگ ايران زمين است. هنرمندي که 60 سال نواي ني او در جان ايرانيان نشسته است. از مردم كوچه بازار تا عرفا، علما و انديشمندان همه آن را يك صدا و بدون تبليغ پذيرفتن. نقد آثار استاد كسايي کار سختي است.
نخستين رديف مدون براي نينوازها
لطفي با اشاره به اين که ساخت مجموعه آلبوم موسيقي استاد کسايي کار بسيار ارزندهاي است، يادآور شد: مجموعه آثار استاد کسايي در دو بخش تقسيم ميشود که يک بخش آن براي نخستين بار با موضوع آموزش مدون براي نينوازها ارائه شده و با توجه به اين که استاد کسايي در سن کهولت آن را نواخته اما از نظر عمق هنر موسيقايي و حالت معنوي بينظير است و جاي تشکر و خوشحالي دارد که يک صدابردار قديمي، آثار استاد کسايي را در استوديو با فرکانس طبيعي ضبط کرده است.
كتاب مجموعه ميتوانست موجزتر، مستندترو دقيقتر باشد
اين نوازنده برجسته کشورمان اضافه کرد: بخش ديگر آثار استاد کسايي در کتابچهاي گردآوري شده است که فرزندش با داشتن شور و حس قوي به موسيقي آن را به نگارش درآورده است. اما تنها نقدي كه بنده دارم به همين كتاب است چرا که اگر کار نوشتن كتاب به يک نفر ديگر محول ميشد، كه تاريخدان موسيقي و رديف بود ارزش استاد کسايي بيشتر نمايان ميشد. به نظر من فرزندي که بخواهد براي پدرش کتاب بنويسد، نميتواند همه مطالب واجب را بگويد همچنين رابطه پدر و پسري از زمينه تحقيقات ما ميكاهد. ميشد كتابي موجزتر، مستندتر و دقيقتري از رديف تهيه كرد.
استاد کسايي هنرمند کاملي است
لطفي با بيان اين که استاد کسايي هنرمند کاملي است، گفت: زندگي استاد کسايي داراي دو بخش در نينوازي است به همين علت استاد كسايي را هنرمند كاملي ميدانيم. هم ساز سلو ميزند و هم در جواب مراقب آواز است. در هر دو بخش استاد بينظيرند.
كسايي با موسيقي ظاهري مخالف است
استاد با رديفي مخالف است كه ظاهر امر است يك موسيقي بايد داراي باطن امر باشد. در رديف ني استاد كسايي به باطن امر توجه دارند.
استاد در اين رديف تنها جوهر رديف را نواخته است. بعضي گوشهها را خيلي مختصر زدهاند. اين مجموعه براي آموزش بسيار عالي است. در رديف ني استاد كسايي شما ميتوانيد يك سوم نغمات ايشان را بشنويد و ديگر نغمهها را بايد در ديگر كارهاي استاد جستجو كرد.
زندگي هنرمندان ثبت نميشود
اين هنرمند پيشکسوت کشورمان همچنين گفت: 100 موسيقيدان برجسته از انقلاب تا اکنون از بين رفتهاند كه ما از هيچكدام حتي يك فيلم مستند نداريم.
استاداني مانند اديب، تاج اصفهاني و ... که اين يک فاجعه است.
وي در ادامه افزود: تهيه فيلم استاد کسايي که به همت «مهرداد دفتري» انجام شده است، کار بسيار بزرگي است که ساخت آن 8 سال زمان برده و وي به صورت رايگان آن را انجام داده است. اميدواريم اين اثر در بازار داخلي و بينالمللي تأثيرگذار باشد.
لطفي با اشاره به همراه بودن خانواده کسايي در موفقيتش گفت: پشت موفقيت هر مرد يک زن توانمند وجود دارد که همسر استاد کسايي اين کار را با ايثار و عشق فراوان به سرانجام رساند.
محمدرضا لطفي پس از پايان سخنراني با شرکت در جلسه پرسش و پاسخ در پاسخ به اين پرسش كه چرا استاد كسايي را موسس مكتب ني مينامد گفت: مکتب مربوط به يك فرد نيست. ما مكتب امپرسيونيسم داريم و نه «وانگوك». مكتب يا دورهاي است يا که به نام جغرافياي فرهنگي اسمگذاري ميشود همانند شعر خراسان يا هرات و در نهايت يك مكتب عموميت پيدا ميكند و تا حد ظرفيت خود گسترش پيدا ميكند و ممكن است چند صده عمر كند تا جاي خود را به مكتب ديگري بدهد.
امضاي هنرمند به منزله مکتب نيست
وي در ادامه افزود: امضاي فرد هنرمند به منزله مکتب نيست و مکتب بايد توسط تعدادي موسيقيدان و افراد بارز و گروه عظيمي دنبال شود. همانند مکتب رديف «ميرزا عبدالله» که سرآمد مکتب موسيقي قاجار است که دهها نفر کار کردند و مکتب قاجار شکل گرفت. اعتقادم بر اين است که استاد حسن کسائي موسس مکتب ني ايران است. شاهديم كه 70 درصد نينوازان امروز تقليد رديف ني استاد کسائي ميکنند. بايد توجه داشت در رديف ما مكتب داريم ولي در ساز خير.
«جليل شهناز» و «حسن کسائي» را نميتوان در يک کفه قرار داد
اين آهنگساز کشورمان با مقايسه آثار «جليل شهناز» و حسن کسايي تصريح کرد: من عاشقساز استاد جليل شهناز هستم، اما دو سنخيت متفاوت در موسيقي وجود دارد. کسائي اهل تفکر، تحقيق و بررسي بوده و در سازش هم اين بعد و انضباط طولاني را ميبينيم و معتقدم که نميتوان اين دو استاد را در يک کفه قرار داد، چرا که ساز شهناز در قبل از او هم وجود داشته ولي ساز حسن کسايي فقط خود او است و قبلي از او وجود ندارد، چرا که وي آن را تکامل داده است و در مورد شهناز ميتوان گفت، وي يک هنرمند باذوق سليقه است.
وي در ادامه افزود: کسائي کاري با ني کرد که ني را در کنار ساز قرار داد و با قدرت جليل شهناز و ديگر نوازندگان همنوا شد.