دوشنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۳
ساعت : ۲۰:۵۴
کد خبر: ۴۹۲۰۸
|
تاریخ انتشار: ۲۵ بهمن ۱۳۹۰ - ۱۶:۲۹
پري ملكي، سرپرست و خواننده گروه موسيقي خنيا در بيست‌وهفتمين جشنواره بين‌المللي موسيقي فجر برنامه‌اي با عنوان «تهران 1330»، به بازخواني تصنيف‌هاي قديمي مي‌پردازد. او معتقد است آن دوره تهران قديم نقطه عطفي در موسيقي ما به‌شمار مي‌آيد، چرا كه بهترين تصنيف‌ها و بزرگ‌ترين آهنگسازان در آن زمان حضور داشتند.

گروه خنيا، 24 بهمن ساعت 16 در فرهنگسراي نياوران به اجراي برنامه پرداخت. در اين كنسرت مينو اصحابي (كمانچه)، آزاده احمدي (عود)، گلشن دانش (تار)، مرضيه رحيم‌زاده (سنتور) و مريم ملا (تنبك) همراه پري ملكي به روي صحنه رفتند.





شما در دوره آهنگسازان خوبي كارتان را شروع كرديد و از نظر احساسي و هنري مي‌توانستيد بده بستان خوبي با هم داشته باشيد. چرا با آهنگسازهاي معروف كار نكرديد؟


ياد استاد تجويدي گرامي باد. هميشه به من مي‌گفتند: دوست داشتم با تو كار كنم، ولي خب، حيف كه اين صدا نمي‌تواند روي آنتن برود.





اين را چه سالي مي‌گفتند؟

تقريبا سال‌هاي 74، 75. دوست داشتند كه كارهايشان روي آنتن برود، آهنگساز هم‌دوره من مي‌خواهد تا زماني كه هست كار خود را عرضه كند و بازتاب كارش را ببيند، يعني يكي از علل بزرگي كه آهنگسازهاي دوره ما و آهنگسازهاي بزرگ نمي‌خواهند با بانوان كار كنند همين محدوديت اجراي كنسرت‌هاي بانوان است. از اين‌رو متاسفانه كارهايشان را به خواننده‌هاي مرد مي‌دهند.





همه مي‌گويند مميزي. ولي واقعيت اين است كه هنرمندان ما خيلي كم‌كاري كرده‌اند.
مهمترين آنها اين است كه با هم همكاري نداشتند. وقتي كه ما خودمان با هم همدل نيستيم، چه انتظاري از ديگران داريم؟ وقتي خودمان به هم احترام نمي‌گذاريم و پشتيبان هم نيستيم و هر كدام مي‌خواهيم زير پاي آن يكي را خالي كنيم كه با كله برود روي زمين، چه انتظاري از ديگران داريم. كدام جمعي از اهالي موسيقي را ديده‌ايد كه بنشينند با هم به تعامل برسند و براي اينكه جريان موسيقي را جلو ببرند با هم همراه شوند؟ من گله‌ام اين است كه فقط دارم مي‌بينم هر كسي ببيند كجا به نفعش است و كجا از نظر مادي برايش قوي‌تر است دنبالش را مي‌گيرد. با وجود اينكه زن بودم و شرايط برايم خيلي مشكل‌تر بود الان 20 سال است كه به طور مدام كار مي‌كنم.






فكر مي‌كنيد مهجور بودن موسيقي بانوان هم، دست خود اهالي موسيقي است؟

بله. اگر اهالي موسيقي از خانم‌ها حمايت مي‌كردند شايد وضع فرق مي‌كرد. من معتقدم موسيقي ما مردسالارانه است؛ آقايان به نفع‌شان نيست خانم‌ها در ميدان باشند.







چرا؟

چون قابليت و رنگ صداي زن خيلي متفاوت است. شما فكر كنيد كه بايد يك مادر براي بچه‌اش لالايي بخواند يا يك پدر، كدام دوست‌داشتني است؟ اين از شروع به وجود آمدن يك انسان كه با صداي مادرش رشد مي‌كند، طبيعي است كه صداي مادر مي‌تواند تاثيرگذار باشد و آرامش ايجاد كند. صداي زن خيلي قابليت‌هاي ديگري هم دارد، به اضافه اينكه صداي زن گوناگوني زيادي دارد، يعني اگر بگوييم در 10 نفر مرد شش ‌نفر صداي مثل هم دارند ولي در 10 نفر زن 10 شكل صداي مختلف به گوش مي‌خورد حرف بي‌ربطي نزده‌ايم. اينها، ويژگي‌هاي صداي زنانه است و طبيعي است كه وقتي خانم‌ها در عرصه موسيقي نباشند براي آقايانِ خواننده خيلي بهتر است.







در اين 20 سالي كه كنسرت برگزار كرده‌ايد در سبك موسيقي شما چه تغييراتي اتفاق افتاده؟

خيلي زياد. در اولين برنامه‌ها بايد با خانم‌ها كار مي‌كردم. نوازنده خوبِ خانم، خيلي كم داشتيم. من به سختي توانستم چهار، پنج نفر را جمع كنم كه بتوانيم كار كنيم. الان نوازنده‌هاي خوب زياد داريم چه بين خانم‌ها، چه در بين آقايان، به خصوص در آقايان، خانم‌ها هميشه به دليل شرايط زندگي كندتر حركت كرده‌اند ولي به هر حال طي اين سال‌ها هميشه سعي كردم كه هر دفعه پايم را محكم‌تر بگذارم و كار محكم‌تر و متفاوتي ارايه بدهم.








در يكي از مصاحبه‌هاي شما خواندم كه گفته بوديد خانم‌ها به شما مي‌گويند آهنگ شاد بخوان و من اين را يك توهين مي‌دانم و من داشتم فكر مي‌كردم كه اين توهين نيست.

بله، همين‌طور كه شما مي‌گوييد توهين نيست. ببينيد شايد اين توهم را بعضي از خانم‌هاي خواننده در مردم ايجاد كرده‌اند، يعني وقتي كه خواننده‌اي هميشه مي‌آيد چهار، پنج تا قطعه‌اي را كه مردم دوست دارند و از آن خاطره دارند، اجرا مي‌كنند اين سطح سليقه در همان حد مي‌ماند و درجا مي‌زند و از آن فضا لذت مي‌برد و به آن فضا عادت مي‌كند. بعد نمي‌خواهد يك فضاي جدي‌تر را قبول كند.







چون گوش دادن به موسيقي خوب آموزش مي‌خواهد.

آفرين، دقيقا و اين اول از هر چيز وظيفه ما هنرمندان است كه سطح سليقه مردم را بالا ببريم. ببينيد موسيقي ما غم‌انگيز نيست و ما مي‌توانيم از تمام فضاي موسيقي به اشكال و رنگ‌هاي مختلف بهره و استفاده ببريم و اجرا كنيم. من اين تعصب را هم ندارم كه نبايد قطعات شاد اجرا كرد؛ برنامه‌اي كه الان من براي جشنواره دارم اجرا مي‌كنم بسياري از آن قطعات، قطعات زنده و شاد هستند.








خانم ملكي، مشكلات مالي چقدر در کار دخيل است؟

هنرمندان ما ياد گرفتند قيمت بليت‌ها را بالا ببرند. ببينيد مثلا ما در سوييس يا كشورهاي ديگر فستيوال مي‌رويم. اين فستيوال‌ها را شهرداري ترتيب مي‌دهد. هر روز سه سانس برنامه اجرا مي‌كنيم در سه نقطه‌ شهر و مردم آزاد هستند كه بيايند، يعني شهرداري هزينه مي‌كند و تمام هزينه‌هاي هنرمندان را مي‌دهد، حتي يك سري امكانات رايگان ديگر در كنار آن مي‌گذارد كه مردم تشويق شوند و بچه‌هاي خود را بياورند و بهره ببرند ولي اينجا از اين خبرها نيست. بليت‌ها هم در اجراها و هم در فستيوال‌ها ‌گران است. سال‌هاي پيش در جشنواره فجر براي ما كه برنامه‌ اجرا مي‌كرديم اين امكان بود كه برنامه‌هاي ديگران را هم ببينيم.


خودتان؟

براي خودم و گروهم كه بقيه‌ برنامه‌ها را ببيند ولي الان اين امكان وجود ندارد.


يعني شما كار ديگر همكاران‌تان را هم نمي‌توانيد ببينيد؟

نه، الان سه تا خانم ديگر هم هستند كه برنامه دارند و وظيفه من اين است كه برنامه‌هاي آنها را ببينم، ولي براي من سخت است، چون اولا كه برنامه‌ بانوان را گذاشتند يك جاي دور از شهر؛ فرهنگسراي نياوران. براي به آنجا رفتن بايد آژانس بگيرم چون زمان بدي هم هست. چهار تا شش عصر يك زمان مرده است و بسياري از مخاطبان سر كار هستند. ساعت چهار بعدازظهر چه كسي به كنسرت مي‌رود؟ من اگر بخواهم به ديدن برنامه‌هاي همكاران خودم بروم بايد كلاس‌هايم را تعطيل كنم. اين جشنواره در واقع براي مردم اجرا مي‌شود و نفس جشنواره اين است مردمي كه اين امكان را ندارند كه در مواقع ديگر در كنسرت‌ها شركت كنند، بروند و شركت كنند يا بهترين فرصتي كه مردم مثلا پنج روز زمان خود را تنظيم كنند كه چند تا برنامه‌ را در يك مقطع زماني ببينند.








اينكه خود هنرمندان با كاري كه در يك سال انجام دادند از دهه‌ فجر گذشته تا الان با هم آشنا شوند و ببينند كه كي چه‌كار كرده است.


ولي اين اتفاق نمي‌افتد يعني به طور مثال من برنامه‌ خودم را اجرا مي‌كنم و نمي‌توانم ديگر برنامه‌ها را ببينم.







اين چه تفاوتي با كنسرت دارد؟


هيچي.






بخش رقابتي هم كه وجود ندارد؟


من اطلاعي ندارم شايد براي جوانان وجود داشته باشد.


براي موسيقي خانم‌‌ها چطور؟

نه. در جشنواره‌هاي اين چندساله اخير اصلا اسمي از آنها برده نمي‌شد، نه در افتتاحيه نه در اختتاميه. اميدوارم امسال حرف و سخني از كنسرت بانوان بشود.







يعني يك جايزه هم در كار وجود ندارد؟

نه. من نمي‌دانم گنجاندن اين بخش در جشنواره، اگر انعكاسي نداشته باشد چه ضرورت دارد. در سال‌هاي پيش اين توجه در بخش بانوان بود. چنانكه من خود در جشنواره هجدهم مورد تشويق و تقدير قرار گرفتم.

 
آيا در تنظيمات اتفاقي افتاده كه اين كارها مقداري به‌روز شود البته با حفظ اصالت اوليه‌اش؟

به نوعي بله البته در اجراي اوليه سازهايي استفاده شده بود. مثلا آكاردئون كه براي ما مقدور نبود از آن ساز استفاده كنيم.








در اصل مي‌خواستم بدانم هدف شما از اجراي موسيقي 1330 در جشنواره حفظ اين موسيقي است يا شما با اين موسيقي مخاطب جذب مي‌كنيد؟

در واقع حفظ اين موسيقي است.

منبع: شرق

نظر شما