به گزارش خبرنگار «شهر» فرهنگسازي و فرهنگ استفاده از وسايل و تکنولوزي روزمره، اصلي است که در واقع از سوي بعضي شهروندان تهراني به فراموشي سپرده شده است.در واقع فرهنگ استفاده از تکنولوژي کليد بهرهوري مفيد از اين وسايل است تا مايه آرامش و رفاه شهروندان شود به جاي اينکه سرآغاز رنجش و زحمت بشود.
استفاده نکردن از خودروي شخصي در ساعتهاي پرترافيک شهر و يا استفاده بيمورد تنها براي وقت گذراني از نمونههاي فرهنگ غلط استفاده از ماشينهاي شخصي است که ميتواند در ترافيک کلافه کننده تهران نقش بسزايي ايفا کند.
در واقع اگر از تكنولوژي به درستي استفاده شود بسيار مناسب بوده و به بهبود زندگي بشر كمك ميكنند، اما چنانچه از آن بصورت غلط استفاده شود، ميتوانند بجاي سود، مايه زيان فرد و جامعه شوند. همانند ماهواره و اينترنت که هيچكدام في نفسه مضر نيستند اما چنانچه از آنها بصورت نادرست استفاده شود ميتوانند باعث بروز مشكلات فرهنگي و اجتماعي فراوان در جامعه شوند.
مترو نيز از جمله تكنولوژيهاي جديد در حوزه حمل و نقل درون شهري کشورمان است که به نظر ميرسد، ترويج فرهنگ استفاده از اين سامانه حملونقلي کمتر مورد توجه قرار گرفته است.نپرداختن به اين موضوع ميتواند به يک معضل حل نشدني به مانند ترافيک خودرو در سطح شهر شود.
از هل دادن تا دعوا
اين روزها هنگامي كه خسته از کار روزانه قصد داشته باشيد تا با مترو راهي منزل و يا هر جاي ديگر کلانشهر تهران شويد معضلات و فقر فرهنگي استفاده از آن بشدت شما را آزار ميدهد ، عدم رعايت نوبت، هل دادن ديگران هنگام سوارشدن، لگد كردن و گاه نزاع و دعوا و فحاشي نمونههايي از مشكلاتي است كه در ايستگاهها و واگنهاي مترو به چشم ميخورد.
البته مشکلاتي که بهطورقطع يکي از علل اصلي بروز آن درکنار مباحث فرهنگي، کمبود واگن و روند کند توسعه مترو در پي سياسي عمل کردن و بيمهريهاي دولت نسبت به مترو است که موجب شده است تا شاهد ازدحام بسيار زياد مسافران و خرابي قطارها و عدم توسعه مناسب خطوط مترو باشيم.
وقتي کرامت انساني له ميشود
بهنظر ميرسد دولتمردان که برحفظ عدالت و کرامت انساني دارند، چندان دغدغهاي نسبت به مشکلات مردم در مترو ندارند و همچنان بايد شاهد له شدن کرامت انساني مردم که بيشتر از قشر پايين دست جامعه هستند، باشيم.
بيشک در صورت رفع معضل کمبود واگن مترو و توسعه مناسب خطوط مترو و درپي آن کاهش ازدحام مسافران در ايستگاهها، بخش زيادي اين معضلات فرهنگي و ناهنجاريهاي اجتماعي در مترو کاسته خواهد شد اما همچنان در همين شرايط نيز مسئولان شهري بايد سعي کنند،فرهنگ استفاده از مترو را نهادينه کرده تا شرايط بهتري براي استفاده از اين سامانه فراهم شود.
ايستادن لب به لب سکو و گوشهايي که شنوا نيستند
براي لمس کردن آنچه به عنوان فقر فرهنگي در اعماق تهران ميتوان از آن ياد کرد، تنها کافي است تا پلههاي برقي يکي از ايستگاههاي مترو را دنبال کنيد.لحظه ورود به مترو و احساس اين که تهران نيز در زمره شهرهايي از جهان است که از اين تکنولوژي بهرهمند شده بسيار مسرتبخش است.
اما اين احساس غرور و خوشحالي زياد به طول نميانجامد، تنها پس از چند ثانيه صدايي به گوش شما ميرسد که مي گويد:«از مسافرين محترم خواهشمنديم به منظور رعايت ايمني پشت خط زرد بايستيد» جمله اي واضح اما غريبه براي مسافران مترو که گويي به زباني غير از فارسي بيان ميشود و کسي آن را رعايت نميکند.
تنها 3 ثانيه فرصت داريد
پس از آن به هنگام ورود قطار به سکو حضور مردم مماس با لبه سکو ميشود و تنها اشاره اي کوچک از سمت عقب ميتواند باعث افتادن مسافر به زير قطار شود بدون اينکه مقصري بتوان يافت.در کمتر از چهار ثانيه به طور شگفت آوري قطار پر ميشود به نظر ميرسد در اين 3 ثانيه کساني ميتوانند سوار قطار شوند که بتوانند تحمل هل دادن و زير دست و پا ماندن را به جان بخرند.
«منصور دارش» جوان 35 سالهاي است که با حوصلهتر از بقيه مسافران به نظر ميرسد اما با صدايي آرام و اعتراض آميز ميگويد:« خارج از مترو همه ادعاي داشتن فرهنگ و شخصيت دارند اينجا که مي رسند زور ميزنند تا اولين نفر سوار شوند هر وقت که همه پشت خط زرد منتظر شدند تازه ميتونيم ادعا کنيم فرهنگ استفاده از مترو را داريم.»
حميد يکي ديگر از مسافران مترو که موفق به سوار شدن نشده بود گفت:«اي آقا خط قرمز يعني چي؟ بعضي وقت ها هم که اينجا خلوته باز همه جلو خط مي ايستند به نظر من بايد نرده کشي کنند تا بفهمند.»
روزي هم موي تو سپيد ميشود
پيرمردي به همراه خانواده اش خستهتر از آن بودند كه بتوانند بايستند، روي صندليهاي انتظار ايستگاه در کنار ما نشستند و منتظر ماندند. ايستگاه در آن لحظه خلوت بود، اما چيزي نگذشت كه سكوي قطار پر از مسافر شد وقتي قطار ايستاد، پيرمرد و خانوادهاش بلند شدند تا سوار شوند، اما جمعيت آنچنان بيتوجه و با فشار آنها را هل داد كه نزديك بود زير قطار بروند.
واگن قطار پر شد و آنها به سختي توانستند سوار شوند، توان ايستادن در پيرمرد و خانواده مسافرش نبود، پس همانجا و بر كف واگن نشستند از لهجه آنان به نظر ميرسيد که مقيم تهران نباشند.
من در كنار اين مسافران غريب ايستاده بودم و انتظار مي كشيدم تا جواني جايش را به پيرمرد بدهد. اما اين اتفاق كه نيفتاد هيچ، موجي از تمسخر در اطراف پيرمرد و خانواده اش ظاهر شد و چند جوان با فريادزدن اينكه «بلند شويد اينجا كه خانه نيست»، «اينجا جاي نشستن نيست» سعي مي كردند تا قوانين شهرشان را به پيرمرد و خانواده خسته اش بياموزند.
نگاهي به چهره خسته و درمانده پيرمرد انداختم و با خود انديشيدم كه اين مسافران هنگامي كه از پايتخت بسوي ديار و سرزمين خويش برگردند، از فرهنگ و مهرباني مردمان پايتخت كشورشان چه خاطراتي را براي دوستان و خانوادهشان بازگو ميکنند.
چگونه است كه مردم ما، كساني كه در رفتار شورانگيزي چون جشن عاطفهها و اهداء خون، كمك به افراد جنگ زده، سيل زده و زلزله زده و انتخابات هميشه پيش قدم هستند، گاه چنين خودخواهانه عمل کرده و در مقابل اين ناهنجاريها بيمسئوليت و بيتفاوت از كنار آن مي گذرند و بجاي رفتار پسنديده، به ديدن بسنده ميكنند، گويي كه اتفاقات در حال انجام، كاملا طبيعي است و خودداري از ظلم و تجاوز به حقوق انساني و شهروندي در فرهنگ غني اسلامي و ملي ما جايي ندارد.
نيم نگاهي به فرهنگ و آموزش
آنچه مسلم است فرهنگ هر جامعهاي رابطهاي مستقيم با آموزش دارد و هر چه آموزش مسائل فرهنگي در جامعهاي بيشتر باشد فرهنگ آن جامعه نيز در سطح بالاتري قرار مي گيرد.
يكي از مسائل كه در جامعه هاي صنعتي و پيشرفته نياز به آموزش خاصي را به وجود ميآورد چگونگي بهرهمندي از تكنولوژي است.
با پيشرفت علم و تكنولوژي و پيدايش ابزارهاي نو كه براي بهبود زندگي بشر وارد جامعه ميشوند، جامعه نيازمند نوع خاصي از فرهنگ، به نام فرهنگ استفاده ميشود.
به عبارت ديگر هر يك از ابزارهاي جديد علاوه بر آموزش چگونه استفاده كردن، نيازمند آموزش فرهنگ استفاده نيز هستند، يعني علاوه بر آموزش نحوه كار با وسيله كه معمولاً توسط شركتهاي سازنده و بصورت كاتالوگ ارائه ميشوند، آموزش رفتار مناسب در حين استفاده از آن ابزار نيز ضروري است.
يكي از صاحبنظران جوامع صنعتي ميگويد: «با ورود تكنولوژي به هر جامعه، فرهنگ آن تكنولوژي نيز به نوبه خود شكل ميگيرد و در واقع تكنولوژي ابزاري ميشود براي ساخت و شكل دهي فرهنگ، به عبارت ديگر مساله فرهنگ و تكنولوژي از يكديگر جدا نبوده و نيستند.»
روزنامه مترو با روزي يك ميليون خواننده
هماکنون به جز ايران، كشورهاي ديگر هم به اين نتيجه رسيدهاند كه ميتوان از مترو استفادهاي غير از حمل و نقل كرد. اولين بار در سال 1995 بود كه روزنامهاي مخصوص مترو به صورت رايگان در استكهلم سوئيس توزيع شد. بعد از آن، كشورهايي مانند جمهوري چك(1996)، Hungary (1998)، هلند و فنلاند(1999)، شيلي، آمريكا، ايتاليا، كانادا، يونان، آرژانتين و سوئيس(2000)، اسپانيا، دانمارك(2001)، فرانسه، هنگكنگ و كره (2002) و پرتغال (2004) اين طرح را اجرا كردند به طوري كه اكنون در 63 شهر از 17كشور جهان اين روزنامه به 16 زبان چاپ ميشود.
اين روزنامه براي اولين بار در سال 1999 در لندن توزيع شد و اكنون در 12 شهر مركزي انگليس مانند بيرمنگام، منچستر، ليدز، ليورپول، نيوكاسل، شفيلد و... پيدا ميشود. اين روزنامه از دوشنبه تا جمعه هر هفته در متروهاي انگليس موجود است.
اين روزنامه براي خواندن در طول 20 دقيقه طراحي شده است و چيزي كه آن را از ديگر روزنامههاي انگليسي متمايز ميكند، مستقل بودنش از گزارشهاي سياسي است. مقالههايي در مورد مسافرت، خانه، سلامتي و... محتواي اين روزنامه را تشكيل ميدهند.
گزارش شده در 5 سال اول، روزنامه مترو روزي يك ميليون خواننده داشته و توانسته است چهارمين روزنامه بزرگ انگليس بشود. طبق آمار در سپتامبر 2005، روزانه يك ميليون از اين روزنامه چاپ ميشود و 7/1 ميليون خواننده دارد.
استفاده از اين روزنامه به اين صورت است كه هر مسافر بعد از خواندن، آن را روي صندلي مترو ميگذارد تا نفر بعدي كه روي صندلي مينشيند، از آن استفاده كند.
با اين وجود به خوبي مشخص است که در وهله اول بايد قادر باشيم فرهنگ استفاده از مترو و به دنبال آن آسايش لازم را فرهم کنيم تا مردم نيز ميل به خواندن کتاب و روزنامه را در خود تقويت کنند.
در همين رابطه و با توجه به اينكه چند سالي است از راه اندازي متروي تهران ميگذرد ، مسئولان فرهنگي مترو با نصب پلاكاردهايي در بالاي قطارها برخي نكات را گوشزد مي كنند و گاه با نمايش كليپهايي در تلويزيونهاي نصب شده در ايستگاههاي قطارها، به برخي مسائل اشاره ميکنند و در آموزش فرهنگ صحيح استفاده از مترو كوشيدهاند.
رعايت نوبت در هنگام سوارشدن ،رعايت حقوق ديگران، عدم استعمال دخانيات بر روي سكوهاي مترو و پرهيز از دويدن بر روي پله هاي برقي چند نمونه از نكاتي است كه مسئولان مترو مدام به مردم گوشزد ميكنند.اما متاسفانه با اين وجود هنوز هم فرهنگ استفاده، همان روش غلط و بد قديمي است. بلكه ناهنجاريهاي رفتاري در استفاده از مترو روز به روز تشديد ميشود.
البته آنچه بيش از هر تبليغ و آموزشي براي بهبود فرهنگ جامعه لازم است ، فرهنگسازي از درون خود مردم و رعايت اصول اخلاقي است .
اگر من و شما با وجود رفتار ناصحيح ديگران همواره مراقب رفتار خويش باشيم و به اصول اخلاقي پايبند بمانيم ، زمان زيادي نمي گذرد كه اين فرهنگ همه گير شده و توجه مردم به اين مساله بيشتر ميشود.
فرهنگ سازي حلقه گمشده رفتارهاي مردمي در مترو
همانطور که گفته شد ما در فرهنگ استفاده از تکنولوژي دچار معايبي هستيم که باعث شده تا آسايش جمعي را از دست بدهيم ولي به خوبي مشخص است که حضور تکنولوژي بايد در اختيار ما باشد نه اينکه ما در اختيار آن قرار بگيرم و پيشينه فرهنگي خود را به واسطه حضور آن از دست بدهيم.
چرا در كشور در حال توسعهاي مانند ايران رشد مسائل فرهنگي به مانند رشد علم و تكنولوژي سرعت مطلوب را ندارد؟در اينکه مشکلات فرهنگي يک شبه حل نمي شود شکي نيست ولي همه ما به خوبي مي دانيم مجموعه اي از ارزشهاي فرهنگي و اجتماعي در اين جامعه وجود دارد ولي تا کنون کمتر پرداخته شده است.
درواقع ما به نوعي گرفتار پيچيدگيهاي روزمره زندگي شدهايم. دراين حالت ناخواسته نوعي رفتار و گفتار ضدفرهنگي بر رفتار عمومي مردم در داخل مترو به هنگام سوار شدن حاكم شده است که اگر تصميم بگيريم تا نقش فرهنگ را در حل آن به حساب بياوريم از اعتماد به آن پشيمان نميشويم.