به گزارش«شهر»، در آستانه نوروز به ديدار دکتر ميرجلالالدين کزازي استاد دانشگاه علامه طباطبايي و پژوهنده بزرگ شاهنامه فردوسي رفتيم و با اودراين باره گفتوگو کرديم.
ايرانيان از چه زماني نوروز را جشن گرفتهاند؟
کمابيش نوروز به ديرينگي تاريخ ايران است؛ بزرگترين يادگاري که ازتاريخ ايران به جاي مانده. هرچند همانند جشن نوروز در کشورهاي ديگر هم (مانند آشور و بابل) با نام جشن بهار برگزار ميشده است اما اگر نوروز حتي در بن نيز جشني ايراني نبوده باشد اندکاندک به جشن و آييني يکسره ايراني دگرگوني يافته است؛ آنچنانکه ميتوان آن را برترين نشانه و نماد فرهنگ ايراني دانست. نوروز درفش فرهنگ ايراني است. در هر جاي جهان که نشاني از نوروز هست، ما ايرانيان ميتوانيم دلآسوده باشيم که فرهنگ ايران تا بدانجا گسترش يافته است.
درباره فلسفه هفتسين به ما بگوييد و اينکه اين سنت ديرينه از چه زماني شکل گرفته است؟
از ديد نمادشناسي و باورشناسي ميتوان بر آن بود که سنت هفتسين پيشينهاي بسيار کهنتر در ايرانزمين دارد. هرکدام از اين سينهاي هفتگانه نمادي است که با باوري باريک و انديشهاي نغز گوشهاي از اين جهانشناختي را آشکار ميدارد. پارهاي از اين نمادها با روشنايي و خورشيد در پيوند است؛ بهگونهاي ميتوان گفت نمادهاي مهري است. من به يک نمونه بسنده ميکنم؛ سيب يکي از نمادهاي هفتسين است؛ سيب شناور در کاسه پر آب. سيب در گونه نژاده و ايراني خود سرخ است يا آميزهاي از دو رنگ سرخ و سپيد است؛ دو رنگ بنيادين خورشيد. اين سيب يادآور خورشيد است که درآسمان ميگردد و از يکي از خانههاي دوازدهگان به خانهاي ديگر راه ميبرد.
آيا ايرانيان عناصري از هفتسين را از ديگر ملل وام گرفتهاند؟
پاسخي روشن به اين پرسش نميتوان داد. تا آنجا که من ميدانم نمادهاي هفتسين به باورهاي ناب ايراني برميگردد. اما اينکه گفته شده هفتسين در آغاز هفتشين بوده چندان پايور و پذيرفتني نيست زيرا واژگاني که در آن هفتشين برشمرده ميشود همه پارسي و ايراني نيست. واژهها چندان ارزشي ندارند چراکه در درازناي زمان ميتوانند دچار دگرگوني شوند. آنچه نژادگي اين نمادها را معلوم ميدارد چگونگي و کارکرد باورشناختي آنهاست که ريشه در باورهاي باستاني و آييني ايراني دارد.
درباره تعدادشان بفرماييد؛ چرا هفت سين؟ مثلا چرا شش يا هشت سين نيست؟
پاسخ به اين پرسش کمابيش روشن است زيرا «7»عددي است آييني. از ديد نمادشناسي، نماد رازآلود سرآمدگي و بوندگي(کمال) است زيرا 7 از 2شمار «3» و«4»ساخته شده است که در باورهاي باستاني، جهان بر اين دو استوار است. «يک»، نماد خداوند است؛ يگانگي و يکتايي.«2»، نماد جهان جز خداست. ويژگي بنيادين و ساختاري گيتي دوگانگي است. هر پديده در گيتي ناسازي در برابر خود دارد؛ روز و شب، جان و تن، خوبي و بدي و... . گيتي از آميختن ناسازها پديد آمده است. 2نشانه ساختاري و دروني گيتي است. 3 و 4 اين دوگانگي را آشکارتر ميسازد؛ يکي نشانه نرينگي يا نيروهاي کارا و ديگري نشانه مادينگي يا نيروهاي کارپذير است. 5 و6 کارکردي ويژه از ديد نمادشناختي ندارند و ميتوان گفت گسترش همين 3 و4 هستند چون با پيوند اين دو، نمودهاي گوناگون آفرينش پديدار ميشوند. سرانجام ميرسيم به عدد7. ميبينيم که در عدد 7، يک 3 و يک 4 نهفته است؛ بيهيچ فزود وکاست؛ از اينرو نماد رازآلود سرآمدگي و بوندگي(کمال) است. ما اين ويژگي را جز عدد 7 در12 ميبينيم. 12 هم از 3«چهار» يا 4«سه» تشکيل شده است. شما هر عدد ديگر را بنگريد چنين ويژگي را در آن نمييابيد. مثال، 5 از 2 و3 و6 از 4 و 2 تشکيل شده است.
صور آيينهاي نوروز در ادوار مختلف تاريخي چگونه بوده است؟
در اين چند سده دگرگوني بنيادين و اساسي در آيينهاي نوروزي رخ نداده و آنچه ميتوان گفت در پيوند است با جامعهشناسي نوروز؛ اين است که نوروز اندکاندک از جشني فراگير و اجتماعي به جشني خانوادگي دگرگون شده است.
منبع: همشهري آنلاين