به گزارش خبرنگار شهر،در اين مراسم که به منظور گراميداشت مقام علمي و عرفاني آيت الله علامه سيد محمد حسين طباطبايي در راستاي گراميداشت و تجليل مفاخر بزرگ شهر تهران و بر اساس سياست كلي سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران در فرهنگسراي ابن سينا برگزار شد،دكتر «محمدجواد شوشتري» سرپرست سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران،اهل بيت معظم علامه طباطبايي و بيت معظم شهيد آيت الله قدوسي و جمعي از دوستان وعلاقه مندان اين فيلسوف و قران پژوه معاصر حاضر بودند.
در مراسم «ياد استاد»، همچنين حضرت آيت الله العظمي گرامي،استاد حوزه علميه قم و انديشمند تفسير،فقه و فلسفه،حضرت ايت الله مصطفي محقق داماد استاد دانشگاه و رييس گروه معارف اسلامي فرهنگستان علوم دكتر احمد احمدي، مدير گروه فلسفه دانشگاه تربيت مدرس و همچنين دكتر غلامحسين ابراهيمي ديناني،استاد دانشگاه تهران و عضو پيوسته فرهنگستان علوم ،دکتر رضا داوري اردکاني استاد فلسفه دانشگاه تهران و رييس فرهنگستان به ايراد سخنراني پرداختند.
آيتالله محمدعلي گرامي،شاگرد علامه طباطبايي در اين مراسم گفت:شخصيت انسانها يك منش ذاتي و منشي اعتباري و اجتماعي دارد و اگرچه اعتباريات هم به نوعي به ذاتيات برميگردد، اما به هر حال آنها هم ارزش دارد.
وي تأكيد كرد:علامه طباطبايي هم از يك منش ذاتي و اجتماعي برخوردار بود و مهمتر از آن از شخصيت و عزتي، كه داراي منش ذاتي بود تشكيل شده بود.
اين استاد حوزه علميه قم با بيان اينكه دنيا عالم تضادهاست، افزود: اما در اين عالم متضاد كمتر كسي ميتواند راه درست را به خوبي انتخاب كند و علامه از كساني بود كه اين راه را شناخته و به نوعي تضادها را در خود به خوبي داشت.
گرامي تصريح كرد: اين استاد فرزانه خصوصياتي مثل تواضع، محبت به خدا و خلق او، صفا و صميميت را به وضوح در خود داشت، اما ويژگي مهم او استقامتش بود كه در كمتر كسي به اين شكل وجود داشت.
اين شاگرد علامه طباطبايي گفت: علامه در قم، تدريس خود را با فقه و اصول آغاز ميكند، اما پس از مدتي احساس كرد كه رنگ فلسفه و تفسير در اين شهر بيرونق است. به همين دليل به سراغ تدريس اين رشته ميرود.
وي اظهار داشت: اگر استقامت بالاي علامه طباطبايي نبود، نميتوانست درس، تفسير و فلسفه خود را ادامه دهد، چرا كه فشارهاي زياد كه از اطراف به آيتالله بروجردي ميآوردند، موجب شد علامه طباطبايي را متقاعد كند كه درس اسفار ملاصدرا را رها كند و به تدريس شفاي ابن سينا بپردازد.
اين استاد تفسير، فقه و فلسفه گفت: عمده فشارها و اشكالاتي كه در آن زمان به مرحوم طباطبايي ميگرفتند، اين بود كه او از مرحله واقعي تفسير خارج شده و اينكه اساساً تفسير قرآن به عهده امامان است، اما با تمام اين فشارها علامه حدود 20 سال به تفسير قرآن و تدوين الميزان پرداخت.
گرامي با بيان اينكه علامه انساني آزادانديش بود كه با سعه صدر فراوان، سخن و انتقادات را ميپذيرفت، افزود: او استقامتي همراه با صفا، صميميت و عشق ذاتي به مبدأ و خلق مبدأ داشت كه در شخصيت او جمع شده بود.
وي گفت: علامه در تفسير به مسأله مهم فلسفي با عنوان لايتناهي بودن آدم از زمان و مكان ياد ميكند.
گرامي با بيان اينكه علامه روحيات همراه با معنويت، واقعيت، عشق نسبت به ذات خدا در خود داشت، خاطرنشان كرد: به نظر ميرسيد تمام اين صفات و عادات در علامه به مبدأ خلق مربوط ميشد.
در آيين بزرگداشت علامه طباطبايي در فرهنگسراي ابنسينا؛
***فرزند علامه طباطبايي از خصوصيلت اخلاقي و زندگي پدرش گفت
فرزند علامه طباطبايي با اشاره به اينكه درس مرحوم پدر بسيار فشرده و پرمحتوا بود، گفت: علامه به جز روز عاشورا در تمام ايام سال مشغول پژوهش و آموزش بود. به گزارش خبرنگار شهر، سيدعبدالباقي طباطبايي، فرزند مرحوم علامه طباطبايي در مراسم بزرگداشت اين فيلسوف و عالم شهير كه شامگاه شنبه در فرهنگسراي ابن سينا برگزار شد، با اشاره به اينكه مرحوم پدرش در سال 1281 شمسي در محله كبود تبريز به دنيا آمد، گفت: متاسفانه علامه طباطبايي در سالهاي كودكي پدر و مادر خود را از دست داد و توسط خدمتكاران كه از خيلي پيشتر در منزل پدري خدمت ميكردند، بزرگ شد.
فرزند علامه طباطبايي تصريح كرد:به گفته مرحوم پدرم، وي در دوران جواني خيلي از درس معلم سرخانه خيلي لذت نميبرد كه موجب اعتراض معلم وي شده و او تحت تاثير اين اعتراض به راز و نياز با خدا ميپردازد، و از خداوند ميخواهد كه شوق درس را در وجود او بيندازد.
وي ادامه داد: بعد از چند صباحي همينطور ميشود؛ طوري كه علامه ميگفت آنچنان اشتياق درس خواندن در من افتاد كه تا پاسي از شب به مطالعه ميپرداختم.
عبدالباقي طباطبايي با بيان اينكه علامه در سال 1302 همسري اختيار ميكند، افزود: وي 2 سال بعد يعني در سال 1304 به همراه همسر و برادر خود براي ادامه تحصيل به نجف ميرود كه در آنجا با آقاسيدعلي قاضي آشنا ميشود و تا 10 سال قاضي به تربيت وي در سير و سلوك ميپردازد.
وي خاطرنشان كرد: در سال 1314 وقتي رضا شاه صدور ارز از كشور را ممنوع ميكند، به دنبال آن ارسال پول از ايران براي علامه غيرممكن شد، و در اين زمان بود كه علامه دچار مشكل بسيار ميشود و به گفته خودش، مجبور به فروش تمام اثاثيه منزل شد و در نهايت به تبريز باز ميگردد.
او با بيان اينكه علامه بعد از بازگشت از تبريز به خاطر مخروبه شدن املاك پدري مجبور به بازسازي آنها ميشود، افزود: مرحوم پدرم، حدود 10 سال از عمر خود را صرف بازسازي املاك و باغهاي پدري ميكند كه از اين دوران به عنوان دوران بطالت ياد ميكند، چرا كه كمترين يافتههاي علمي در اين دوران براي او شكل گرفت.
فرزند ارشد علامه طباطبايي اظهار داشت: پدر در سال 1324 در سفري كه به قم و مشهد ميرود در راه از حوزه علميه قم ديدن ميكند و اظهار علاقهمندي براي حضور در حوزه علميه قم موجب شد تا در اسفند همان سال به قم عزيمت و تا پايان عمر در آنجا اقامت كند.
طباطبايي ادامه داد: علامه در قم ابتدا به تدريس فقه و اصول پرداخت، اما به فاصله كوتاهي متوجه شد كه زمينه فقه و اصول در اين شهر بالاست و بر خلاف آن دروس تفسير قرآن و فلسفه ضعيف تدريس ميشد. به همين دليل شرح دروس خود را تغيير داد و مشغول به تدريس فلسفه و تفسير در قم شد.
وي گفت: مرحوم پدر بسيار فشرده و پرمحتوا درس ميگفت و هيچ گاه حاضر نميشد با بلندگو صحبت كند و به جز روز عاشورا در تمام ايام سال مشغول پژوهش و آموزش بود.
***سخنراني دكتر اردكاني و آيتالله محقق داماد
آيت الله دکتر سيد مصطفي محقق داماد و دکتر رضا داوري اردکاني نيز دو نفر ديگر از شاگردان علامه طباطبايي بودند که با بيان خاطراتشان از دوران شاگردي وآموزش اخلاق و درس،از فضايل اخلاقي و ويژگيهاي اين فيلسوف معاصر سخن گفتند.
آيت الله دکتر «مصطفي محقق داماد» گفت:حب محبت به خداوند است و حب الله محور و گوهر اخلاق اسلامي است.
وي افزود:علامه طباطبايي ترييت اسلامي ، محبت و عشق به خداوند را گوهر وجودي انسان ميداند و همين گوهر ميتواند انسان را به سمت كمال و حقيقت و تربيت هدايت كند..
محقق داماد همچنين تصريح كرد:هرکسي که تدريس علوم فلسفه ميكند،فرد محبوبي نيست و حتي بسياري با او بد ميشوند.تا جايي که در جريان هستم ، سختي علامه از دشمن ضدمعقولي ها نبود ، سختي که ايشان کشيد از دست يک عده مفرط و حاد و بي ادب و تندرو بود.
شاگرد علامه طباطبايي اظهار داشت:بزرگداشت علامه هم محلي براي درس و يادگيريست.
وي با انتقاد از فضاي نامناسب اخلاقي موجود در کشور گفت: به نام امر به معروف و نهي از منکر، به بزرگان دين توهين ميكنند،انان را آزار ميدهند،که همه اينها خلاف دين است.
دکتر «رضا داوري اردکاني» نيز در بخشي از اين مراسم به عنوان سخنران به روي صحنه آمد و تاكيد كرد:علامه طباطبايي مرد حکمت و اخلاق و دين و معنويت زمان خود بودند و هستند و بزرگي متعلق به گذشته نيست.
وي با بيان اينکه اگر اين مجلس و مجالس ديگر هم منعقد شود دليلش بزرگي شخصيت ايشان است که ماندگار است، گفت: اينکه کسي به ساحت علامه اهانت کند ، اين خود اوست که کوچک مي شود و علامه کوچک نمي شود.