به گزارش خبرنگار شهر ، بهرام بيضايي ،نويسنده و كارگردان سينما و تئاتر درنشست نمايشنامهخواني «از پشتشيشهها» كه روز گذشته در فرهنگسراي ارسباران برگزار شد،ضمن بيان اين مطلب گفت:درباره رادي پاياننامههاي بسياري نوشته شده اما نقطه كور اين قصه لحظه ورشكستهشدن خانواده رادي و عزيمت شان از رشت است كه او را به مساله زبان تغييرهاي ناگهاني، شناخت روابط اجتماعي علاقهمند كرد، نكتهاي كه درباره آثار رادي كار نشده است.
**كاش اين نشست در زمان حيات رادي بود
بيضايي با استقبال از نشستهاي نمايشنامه خواني رادي و تحليل آن گفت:كاش اين نشست در زمان حيات رادي ميافتاد و من اگر حرفي ميزدم در حضور او بود.ما هر كدام با عواطف و سليقههاي خودمان اين متن را خواندهايم و اين خود رادي است كه ميداند چقدر اين اجراها به متن او نزديك است.
بيضايي با اشاره به 3نمايشنامه محبوبش از ميان آثار رادي،گفت: از پشت شيشهها، ارثيهايراني و پلكان سه نمايشنامه رادي هستند كه هر سه آنها نمايشنامههايي تجربي هستند.اين آثار به سوي واقعيتگرايي و طبيعتگرايي حركت ميكند. هر چند طبيعت گرايي سليقه حاكم سالهاي 40 است و من سعي كردم با نوشتن نمايشنامههاي عروسكي از آن فرار كنم.
بهرام بيضايي درباره فضاي فكري اين نمايشنامه گفت: روشنفكري دهه 40 تحت تاثير اگزيستانسياليسم نيست. بلكه تحت تاثير تئاتر متعهد شكل پيدا كرده است و بزرگترين لطمه اين نمايشنامه از همين قضيه است.
بيضايي درباره نمايشنامه «از پشت شيشه ها»گفت:اين نمايشنامه ستايش مرا در همان زمان نگارشش برانگيخت.تجربه پا از خود بيرون نهادن در اين متن مشهود است. رادي احترامش را به اونيل در اين نمايشنامه ادا كرده است. «گذر روز آزگار به شب»نوشته يوجين اونيل نمايشنامه ايست كه سايهاش روي نمايشنامههاي من هم هست ، همانطور كه روي نمايشنامههاي رادي هم تاثير گذاشته است. نمايشنامه از پشت شيشهها در نسخه اول كه تير ماه 46 در پيام نوين چاپ شد نسخه دوستداشتني من است اما رادي يكسال بعد آن را با تجديد نظر چاپ كرد و تغيراتي داد.
بيضايي درباره تغييراتي كه رادي بعدهادر اين نمايشنامه ايجاد كرد ،گفت:تغييري كه در نمايشنامه اتفاق افتاد اين بود كه در جو تئاتر متعهد يك چيز مفقود بود آن هم شخصيت ميانه بود .يا با مايي يا ضد مايي ، شعاري بود كه در نمايشنامههاي آن دوره پيدا ميكنيم .يك نمايشنامه براساس اينكه چقدر متعهد و مسئول است محك ميخورد.
بيضايي درباره شخصيت نويسنده در«از پشت شيشه ها»گفت: رادي يكي از بهترين گفتگونويسان اين سرزمين است اما شخصيت نويسنده در «از پشت شيشهها» شخصيت پردازي ندارد. گفته ميشود شبيه رادي است، من ميگويم به يك معنا ضد رادي است. شخصيت نويسنده نمايشنامه نازاست خيلي طول ميكشد كه ما در آخرين لحظات بفهميم كه چيزي را خلق كرده و اين براي حفظ نمايشنامه دير است.شخصيت نويسنده برخلاف رادي فاقد طنز، قدرت خلق، تحليل، ايجاد ارتباط است و رادي نبايد اينقدر نگران شباهت شخصت نويسنده با خودش باشد. رادي پر از طنز است، پر از نظر ، پر از اعتراض، تحليل و توانايي همچنان كه نويسندگان دهه 40 بودند.
بيضايي با اشاره به روشنفكري مفلوج در اين نمايشنامه گفت:اول اينكه نمايشنامه احتياجي به چوب زيربغل نداشت،خودش ميتوانست سرپا بايستد. دوم ،چيزي را كه رادي در اين متن پيشبيني ميكند رسالت نويسنده در آن زمان است. رادي بايد ميگذاشت ما شخصيتهايش را قضاوت كنيم آنها شروع ميكنند به نقد نظر خودشان . اين نظر رادي نيست بلكه تحت تاثير روشنفكري آن زمان است كه انگزننده است. رادي خودش در نمايشنامهاش جانشين نقد نوشتن ميشود و سوم ،اين كه نويسنده زندگي نميكند، تنها از پشت شيشهها ناظر زندگي ديگران است. او در بهترين كارهايش ضد نقد روز است اما با اين حال در بخشهاي زيادي از اين نمايشنامه من رادي را ستايش ميكنم.
**دوست داشتم اين نمايشنامه را در زمان حيات رادي اجرا كنم
بيضايي در پايان گفت:من اميدوار بودم روزي «از پشت شيشهها» را اجرا كنم، الان در وضعيت بدتري نسبت به زمان حيات رادي هستم،اگر رادي بود و آنچه كه نمايشنامه لازم داشت ميپذيرفت و درست ميكرد كه ميدانم براي رادي آب خوردن است،اين متن را اجرا مي كرديم اما الان اگر بخواهم اجرا كنم نميتوانم به خود اجازه دهم كه در نمايشنامه رادي دست ببرم.
در اين مراسم كه با خوانش نمايشنامه «از پشت شيشهها»به كارگرداني محمد يعقوبي آغاز شد،شكرخدا گودرزي يكي از اعضاي بنياد رادي گفت: بهرام بيضايي ما و بنياد رادي را تشويق كرد؛و حالا براي نخستين بار است كه به صورت دورهاي آثار يك نمايشنامهنويس خوانده و تحليل ميشود.