دوشنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۳
ساعت : ۱۸:۵۰
کد خبر: ۵۲۳۸۸
|
تاریخ انتشار: ۱۶ خرداد ۱۳۹۱ - ۱۱:۲۵
برنامه بلور قلم کتابخانه نجم آبادي با نقد و بررسي رمان جيرجيرک و با حضور احمد غلامي نويسنده و روزنامه نگار، محدرضا گودرزي و آرش سنجابي به عنوان منتقدان برنامه برگزار شد.

به گزارش شهر به نقل از روابط عمومي مديريت فرهنگي هنري منطقه 5، در ابتداي اين برنامه آرش سنجابي، نويسنده، منتقد و مترجم کشور در مقدمه گفتارهاي خود ضمن ستايش از خلاقيت موجود در اين اثر ، سبک اين رمان را نوعي کوبيسم دانسته و افزود : اين واژه از Cube که در زبان انگليسي به معناي مکعب است مشتق شده است و بدين معناست که اثر داراي چندين وجه است و براي درک آن مي بايست بر روي هريک از وجوه از نور مستقيم استفاده کرد و ساير ابعاد را در سايه روشن آن ديد.


وي همچنين يکي ديگر از وجوه برجسته اين اثر را دادن کدهاي متعدد در اثر توسط نويسنده دانست. کدهائي که در جاهاي مناسبي به معناي خود واصل مي شوند. اين کد دادن ها را در بعضي آثار برجسته آمريکاي لاتين نيز مي توان ملاحظه کرد.


سنجابي همچنين افزود: در اين رمان ما با معنائي از بعضي عناصر سروکار داريم که دقيقا در معناي عيني و بيروني خود نيستند و در متن رمان معناي ويژه اي مي يابند که مي توان از آنها به فوتبال، جيرجيرک، توپ، «يدي زاگالو» اشاره کرد.


به گفته اين نويسنده، نکته بسيار جالبي که در طول خواندن رمان جيرجيرک حس مي کردم شنيدن صدا و سمفوني جيرجيرک در طول داستان بود که نشان از قدرت و تبحر نويسنده داشت.


سنجابي، شخصيت پردازي را در اين رمان بسيار قوي دانست و در پاسخ يکي از پرسش هاي حاضران دليل عدم پرداخت زياد در مورد شخصيت« بنفشه» يکي از کاراکترهاي داستان را عدم نياز به شخصيت پردازي مفصل در مورد اين شخص دانست.



اين منتقد ادبي، نظام ارجاعات موجود در متن داستان را از ديگر نقاط قوت رمان جيرجيرک دانست و افزود: از نقاط ضعف و نيازمند به توضيح در اين داستان ، عدم تناسب صد صفحه اول آن با بقيه رمان و عدم تناسب در توصيف زمان مرگ پدر قهرمان داستان است.

ديگر منتقد برنامه محمدرضا گودرزي وظيفه هنر را نه بازنمائي عين واقعيت بلکه بيان جزء و اجازه دادن به تصور کل دانست.

وي زاويه نقد خود را روايت شناسي و نشانه شناسي دانست و اين رمان را رماني با رويکرد واقع گرائي مدرن معرفي کرد.


گودرزي در تعريف فوتبال در داستان جيرجيرک گفت: اين واژه به معناي واقعي فوتبال نيست در اين داستان فوتبال يک بازي است، زندگي يک بازي است و جنگ هم نوعي بازي است و اين سه در داستان به موازات هم پيش مي رود.


وي همچنين تکنيک بکار رفته در رمان را «گفتار دروني منسجم» برشمرد و افزود : بعد از قرن بيستم با رشد علم روانشناسي گفتار دروني وارد ادبيات مدرن شد و به دو شاخه منسجم و نامنسجم تقسيم شد.


به گفته اين نويسنده و منتقد ادبي، اين تداعي ها بسيار قوي و مثبت بوده و به مثال هائي چون خوابيدن در کانال سنگر و زمين فوتبال اشاره کرده و افزود:نقش تقدير در رمان برخاسته از ديدگاه هستي شناسانه متن بوده است.


گودرزي وجه مشترک عشق ها در داستان جيرجيرک را ناکام ماندن تمام آن ها دانست و همين را بن مايه عشق در اين رمان خواند. همچنين بازي با اصطلاحات و واژگان را در اين رمان بسيار قوي توصيف کرد و استفاده بجا از تناقض ها را نيز از وجوه بارز اين رمان دانست.


در پايان به تعدادي از پرسش ها پاسخ داده شد و نظراتي نيز توسط حاضران مطرح شد از جمله آنکه بسياري توصيفات موجود در رمان و شخصيت اصلي داستان کاملا ملموس و قابل درک بوده است و اين وجه مشترک تمام کساني است که سال هاي دفاع مقدس را تجربه کرده اند و با آن تعامل داشته اند.

نظر شما