شنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۳
ساعت : ۱۰:۰۶
کد خبر: ۵۳۲۴۹
|
تاریخ انتشار: ۱۲ تير ۱۳۹۱ - ۱۲:۴۶
اين روزها در کهگيلويه و بويراحمد طلاق پايان تلخ قصه اي است که کسي نگران آمار رو به رشد و بي سابقه‌اش نيست.

به گزارش «شهر» افزايش آمار طلاق زنگ‌هايي است که براي ما به صدا درآمده اما ما خود را به نشنيدن مي زنيم.

 

بر اساس آمار سايت سازمان ثبت احوال استان در سال گذشته يک هزار و 21 واقعه طلاق در استان بوقوع پيوسته و اين در حالي است که ميزان طلاق در سال 89 تعداد 834 و در سال 88 تعداد 676 مورد بوده است.

 

اگر چه ميزان طلاق در سال گذشته نسبت به سال ماقبل آن حدود 25 درصد رشد داشته اما در همين مدت ازدواج رشد بسيار اندکي داشته به طوريکه از هشت هزار و 575 در سال 89 به هشت هزار و 819 در سال 90 رسيده است.

 

افزايش طلاق در روستاها

 

اما نگران کننده تر آن است که طي سالهاي 88 تا 90 ميزان طلاق در مناطق روستايي اين استان از 320 مورد به 394 مورد رسيده است.

 

با اين حال از مجموع يک هزار و 21 طلاق ثبت شده در استان، بيشترين فراواني طلاق در مردان در سنين 20 تا 34 و در زنان در سنين 20 تا 29 سال بوده است.

 

همچنين بر اساس بررسي هاي آماري بيشترين طلاق هاي صورت گرفته در اين استان در سالهاي اوليه ازدواج به وقوع پيوسته است.

 

اما به راستي چرا آمار طلاق در استاني که روزگاري کمترين درصد طلاق را به خود اختصاص داده بود در حال افزايش است.

 

وقتي هويت ايلي رنگ مي بازد

 

روزگاري که به قول کهن سالان اين ديار سالي يک طلاق هم در اين استان نبود و دختران ايل با لباس سفيد مي رفتند و با کفن سفيد برمي گشتند اما حالا چه زود همه چيز رنگ مي بازد.

 

اکنون جامعه ايلي جامه گشاد مدرنيته بر تن کرده و در شهرها و روستاها ساکن شده و در اين بين هويت ايلي خود را از دست رفته مي يابد.

 

اگر تا سال 75 کهگيلويه و بويراحمد در ميان استانهاي کشور کمترين نرخ طلاق را داشت اما اينک به ميانه هاي جدول صعود کرده و اينگار اين کسي را ياراي مقابله با رشد اين واقعه ناميمون نيست.

 

با اين حال طلاق به عنوان يکي از آسيب‌هاي اجتماعي تأثيرات منفي عميقي را بر خانواده و کل جامعه بر جاي مي‌گذارد و هزينه‌هاي مادي و معنوي زيادي را بر اجتماع تحميل مي‌کند.

 

طلاق مانند هر پديده‌ ي ديگر اجتماعى داراى ريشه هاى مختلفى است که بدون بررسى دقيق ريشه هايش مقابله و جلوگيرى از آن بسيار مشکل است.

 

بيکاري و اعتياد مهمترين ريشه هاي طلاق

 

يک مشاور خانواده گفت: بيکاري، اعتياد به مواد مخدر، فقر اقتصادي، مهاجرت، اختلافات طبقاتي و روياي به دست آوردن زندگي بهتر از عواملي است که فشارهاي رواني زيادي را بر زندگي مشترک زن و مرد وارد مي کنند.

 

زينب حسيني افزود: گاهي نبود تفاهم و شناخت زوج ها از يکديگر، باعث مي شود زندگي مشترک زن و مرد حتي با داشتن فرزند و زندگي مناسب به جدايي مي انجامد که اين مساله نيز بر آسيب هاي اجتماعي مي افزايد.

 

وي بيان کرد: عدم تعهد زوجين، ناآگاهي از مهارت هاي زندگي پيش از ازدواج، افزايش سطح توقعات زوجين، دخالت هاي اطرافيان و اعتياد و بيکاري از دلايل روند افزايشي طلاق در اين استان است.

 

حسسني اظهار داشت: مراجعه به مراکز مشاوره اي ازدواج و مشورت جوانان با خانواده ها راهکارهاي مناسب براي جلوگيري از افزايش طلاق در استان است.

 

بيشترين طلاق در سالهاي اول زندگي

 

يک مشاور حقوقي نيز گفت: 60 درصد کساني که براي طلاق به مشاور حقوقي مراجعه مي کنند در دوران عقد خود هستند و هنوز وارد زندگي مشترک نشده اند.

 

عليرضا اميدي در گفتگو با خبرنگار مهر افزود: ريشه يابي علل مراجعه اکثر اين افراد نشان مي دهد که دليل اصلي مراجعه و درخواست طلاق عدم تعهد و وفاداري زوجين بوده است.

 

وي بيان داشت: در اين خصوص بيشتر طلاقها به صورت توافقي و رضايت طرفين صورت مي گيرد.

 

وي با بيان اينکه ريشه بيشتر اين مشکلات به نحوه آشنايي زوجين با يکديگر برمي گردد، گفت: احساسات زودگذر و نادرست، دوستيهاي خارج از حريم عرف و شرع که سرانجام به ازدواج مي رسند معمولا پايان خوبي ندارند.

 

اميدي افزايش اعتياد را يکي ديگر از دلايل افزايش طلاقها در استان عنوان کرد و بيان داشت: مشکل اعتياد فرد، زندگي را براي زوج مقابل سخت و طاقت فرسا کرده تا جايي که براي فرار از اين مشکل، طلاق را انتخاب مي کند.

 

وي با بيان اينکه متاسفانه بسياري از زوجين براي نگه داشتن زندگي خود تلاشي نمي کنند، افزود: در اين ميان دخالت‌هاى بي‌جاى اقوام و بستگان و آشنايان در زندگى خصوصى زوج هاي جوان و مخصوصا در اختلافات آنها، بي تاثير نيست.

 

به نظر مي رسد براي حل معضل طلاق در اين استان ابتدا بايد واقعيت رشد نگران کننده طلاق را پذيرفت و به دنبال پنهان کردن آن نبود زيرا پنهان کردن زخم باعث مي شود که چرکين شود و روزي سرباز کند و آن روز هيچ طبيب حاذقي را توان درمان آن نباشد.

 

در اين راستا دستگاههاي فرهنگي وظيفه اي فراتر از ديگران دارند که بايد با فرهنگسازي ازدواج صحيح، اجازه ريشه دواندن طلاق در جامعه را ندهند.

 

منبع: مهر

نظر شما