داوود زادمهر نويسنده و منتقد سينما در گفتوگو با خبرنگار فرهنگي شهر گفت: فيلم «ضد گلوله» در مجموع فيلم قابل قبولي به نظر ميرسد. در واقع بستر اين فيلم سينمايي، جنگ است اما موضوع جنگي ندارد. شخصيت اصلي و موضوع اصلي فيلم به آدمي برميگردد كه مكان رخ داد قصه او در يك فيلم جنگي قرار ميگيرد.
زادمهر افزود: در واقع امكان اين وجود دارد كه بتوان بستر فيلم را به زمينه ديگري غير از جنگ انتقال داد و طور ديگري فيلم را روايت كرد.
اين نويسنده و منتقد در رابطه با تعريف و اصول فيلم جنگي، گفت: تعريفي كه از فيلم جنگي داريم معمولا برميگردد به اينكه يك شخصيت در فضاي جنگي و متناسب با آن حال و هوا دست به كارهايي ميزند. اين در حاليست كه در فيلم «ضد گلوله» انگيزه اوليه شخصيت اصلي فيلمنامه (سليم) ربطي به جنگ و مانند آن ندارد. شايد هم خاطره فيلم «ليلي با من است» را به مخاطب القا كند.
داوود زادمهر در رابطه با مضمون «ضد گلوله»، با اشاره به اينكه جنگ به ميزان زيادي در مركز اين فيلم نيست، گفت: در اين رابطه ميتوان فيلم «زندگي شيرين» شيخطادي را مثال زد كه راجعبه آدمهاي مختص به جنگ و همچنين در بستر جنگ ميپردازد، بنابراين همه چيز به شكل متناسبي در اين فيلم به هم گره خورده است. اما در فيلم «ضدگلوله» به جاي اينكه شخص اصلي داستان، خود را به جلوي ماشين در خيابان سطح شهر پرت كند و براي خانواده خود ديهاي دستوپا كند، بطور بيدليل و نابجايي وارد مقوله جنگ ميشود.
اين نويسنده و منتقد ادامه داد: با توجه به اينكه شخصيت اصلي قصه، الزامي براي ورود به موضوع جنگ ندارد، باعث ميشود كه فيلم را به عنوان فضاي جنگ به حساب نياوريم. در اين رابطه بايد گفت كه كيفيت و موضوع اصلي «ليلي با من است» در رابطه با اين بود كه شخصيت اصلي داستان براي اينكه وام خانواده خود را مهيا كند، به صورت نادرستي وارد موضوع جنگي ميشود ولي او هم در اينجا ميتوانست از راه ديگري به قصه ورود پيدا كند اما تصميم ميگيرد كه وارد جنگ شود مثل فيلم «ضد گلوله». اما شايد بهتر بود براي حل مشكل قهرمان اين دو فيلم راه حلهاي ديگري انتخاب ميشد.
زادمهر در رابطه با فضاسازي فيلم گفت: فيلم «ضد گلوله» فيلم بدي نيست. فارغ از فضاي شهري كه نسبتا خوب ازكار در آمده است ولي بيش از حد استرليزه شده است اما اين فيلم فضاي جنگي كمي دارد؛ به دليل ناآشنايي كارگردان با المانهاي فضاي جنگي، آن چنان بايد وشايد فيلم را باورپذير نكرده است. در واقع آن شور و حضور گستردهاي كه در فيلم مستند جنگي ميبينيم، در اين فيلم به آن توجه نشده است.
اين نويسنده و منتقد سينما درباره بازيهاي بازيگران اين فيلم اظهار داشت: بازي مهدي هاشمي تحسينبرانگيز است كه همه به آن اذعان دارند و همچنين ژاله صامتي و مسعود كرامتي هم بازي خوبي را ارايه كردهاند.
وي در رابطه با كمتر باورپذير بودن پرويز، گفت: در رابطه با شخصيت پرويز بايد گفت كه در جامعه هم اين چنين آدمها وجود دارند اما در فيلمها كمتر به چشم ميخورد. در واقع بازي كرامتي در اين فيلم به دليل عرضه شخصيت جديدي در فيلم قابل تامل است. در واقع يك نوع تيپي را ارايه ميكند كه فضاي خاصي را به وجود ميآورد. شخصيت پرويز كاراكتري از آدمهاي مربوط به فضا و دوره خاصياند اما به نظر ميرسد كمتر ديده شدهاند و مسعود كرامتي به ارايه اين نقش كمك كرد. البته شايد اگر كارگردان بيشتر روي آن كار ميكرد به باورپذيري تصوير كمك ميكرد البته بايد به اين هم اشاره كرد كه شخصيت پرويز ما به ازاي زيادي در فيلمهاي ديگر ندارد و هر چه كه از اين شخصيت ببينيم براي ما قابل قبول و موجه خواهد بود و ما هم توقع زيادي از اين بازي نداريم. اين هم به مسأله محدويت اخلاقي در سينماي ايران برميگردد، در حقيقت؛ اين محدوديت اجازه نميدهد كه بازيگر توسط آنچه در چنته دارد به زواياي مختلف نقشاش بپردازد. در حقيقت؛ اين به يكي از مشكلات اساسي سينماي ايران برمي گردد كه بازيگران وعوامل فيلم را در پرداختن به شخصيتها محدود ميكند.
داوود زادمهر گفت: به طور كلي در رابطه با اين فيلم ميتوان گفت كه چند تا اتفاق در اين فيلم به وقوع ميپيوندد كه در اين ميان صحنههايي در عين كميك بودن وجود دارد . فيلم «ضد گلوله» در مقايسه با فيلمهاي كمدي ديگر، در عين كميك بودن منطقي است و مخاطب به حماقتهاي عجيب كاراكترها نميخندد بلكه در واقع به يكسري تناقضها و تضادها ميخندد چون دو جنس شخصيت در مقابل هم قرار ميگيرد. با توجه به اينها چنين فيلمهاي كمدي در كشور كم داريم ميتوان در كل گفت كه اين فيلم يك كمدي آبرومند است.