شهرام خرازيها منتقد سينما در گفتوگو با خبرنگار فرهنگي «شهر»، در رابطه با فيلم «بوسيدن روي ماه»، با اشاره به اينكه بزرگترين نقطه ضعف اين فيلم در فيلمنامه آن است، اظهار داشت: سوژه «بوسيدن روي ماه» مناسب تبديل شدن به يك فيلم كوتاه است و براي تبديل شدن به يك فيلم بلند داستاني كافي نيست. در حقيقت نويسنده در بسياري از فصلهاي فيلم با اضافه كردن ديالوگهاي بياثر و ماجراهاي فرعي تلاش كرده است تا متني بنويسد كه بتواند زمان يك فيلم داستاني بلند را پر كند.
خرازيها در خصوص ديالوگهاي موجود در «بوسيدن روي ماه» با اشاره به اينكه اين گفتوگوها تأثير عميق و ديرپايي بر مخاطب نميگذارند، گفت: فيلم دو شخصيت اصلي به نامهاي فروغ و احترامالسادات دارد و بقيه كاراكترها كاملا زايد به نظر ميرسند. در واقع كاراكترهاي فرعي شخصيتپردازي نشدهاند، از حد تيپ فراتر نميروند و اين شخصيتهاي فرعي حتي به عنوان شخصيتهاي كاتاليزوري نيز محسوب نميشوند. شخصيتهاي فرعي كمك چنداني به شناخت در روحيات و خلقيات دو شخصيت اصلي قصه نميكنند. بيشتر به نظر ميرسد كه اين شخصيتهاي فرعي صرفا براي كش آمدن داستان خلق شدهاند.
اين منتقد سينما، در خصوص استفاده از سيگار و قليان در اين فيلم، گفت: شنيدن جملاتي از جمله «سيگار حكم كپسول را دارد» و «نگران نباش با يكبار كشيدن طوريات نميشود»، همچنين صحنههاي قليان كشيدن فروغ و سيگار كشيدن مصطفوي در اين فيلم كاملا بدآموز است و نميتوان بار منفي اين جملات و صحنهها را صرفا با يك جمله «سيگار نكش، خوب نيست برات» تخفيف داد.
خرازيها، به متوسل شدن «بوسيدن روي ماه » به سادهترين نمادها و آكسسوارها جهت نمايش سنتها و خلق فضاي ايراني اشاره كرد و در اين ارتباط از مواردي از جمله ديگ شلهزرد، شيشه ترشي، هندوانه در حوض و غيره نام برد و عنوان كرد: اين قبيل نشانهها و نمادهاي تصويري ديگر رنگ باخته و نخنما شدهاند.
عضو انجمن نويسندگان و منتقدان سينماي ايران در خصوص روابط بين شخصيتهاي فيلم «بوسيدن روي ماه»، با بيان اينكه روابط بين آنها فاقد بار دراماتيك است، تصريح كرد: ارتباط درستي بين شخصيتهاي فيلم با يكديگر و همچنين بين شخصيتهاي فيلم با ببيننده برقرار نميشود. همچنين آدمهاي اين فيلم به ظاهر ايرانياند اما درعمل كاريكاتورهاي بيرمق از تيپهاي كليشهاي فيلمهاي شعاري سينماي ايران در دهههاي گذشته محسوب ميشوند.
اين منتقد سينما با بيان اينكه اين فيلم تلاش دارد شعارگرايي را پنهان كند و به واقعگرايي روي آورد، گفت: اين درحاليست كه با كمي دقت ميتوان متوجه شد كه فيلم سرشار از شعارهاي كليشهاي و تاريخ مصرف گذشته است.
شهرام خرازيها به كشدار بودن و زمان طولاني و خستهكننده بودن فيلم اشاره كرد و خاطر نشان كرد: مديريت زمان در فيلم وجود ندارد، بنابراين برخي از سكانسها بيش از حد طولانياند. بطوريكه پارهاي از سكانسها را ميتوان از فيلم كنار گذاشت بدون اينكه خدشهاي بر اصل داستان وارد كند.
خرازيها در رابطه با اظهارات همايون اسعديان ـ كارگردان اين فيلم ـ مبني بر كندي ريتم فيلم نشأت گرفته از سالمندي دو كاراكتر اصلي آن است، تصريح كرد: اين حرفها پذيرفتني نيست و اگر فيلمنامهنويس و كارگردان تجربه لازم را در اين خصوص داشتند، ميتوانستند «بوسيدن روي ماه» را با همين دو كاراكتر سالمند به فيلمي پرتحرك و نشاط برانگيز همانند فيلم «خواستگاري» ساخته مهدي فخيمزاده تبديل كنند.
اين منتقد سينما در ادامه با اشاره به دشوار بودن ساخت فيلمي با شخصيتهاي سالمند و داستانپردازي در اين حالوهوا، در عرصه سينما، گفت: ورود به حيطه اين نوع فيلمها كار هر كسي نيست. به دليل اينكه شخصيتهاي سالمند عمدتا كاراكترهاي دافعهبرانگيزياند و دوستداران سينما معمولا نميتوانند با چنين شخصيتهايي ارتباط مناسبي برقرار كنند. با توجه به اين موضوع، وظيفه هنرمند است كه به مدد قوه خلاقه خود تمهيداتي در اين خصوص بينديشد تا فيلم جذابيتهاي خود را براي تماشاگر حفظ كند.
عضو انجمن نويسندگان و منتقدان سينماي ايران با بيان اينكه «بوسيدن روي ماه» سعي دارد تا به نحوي داستانش را به جامعه امروز ربط دهد اما در اين زمينه به نتيجه درخور و قابل دفاعي دست پيدا نميكند.
وي در ادامه، با بيان اينكه مواردي از جمله تعويض پلاك خانه احترامالسادات، گودبرداري، تعريض خيابان پس از تخريب خانهها اشاراتي به سالهاي از دست رفته زندگي احترام و فروغ است، افزود: اما اين نشانهها و اشارات بارها در فيلمهاي ايراني با همين معنا مورد استفاده قرار گرفتهاند و امتياز خاصي براي «بوسيدن روي ماه» تلقي نميشوند.
خرازيها به دير مطرح شدن گره اصلي داستان مبني بر پيدا شدن يكي از شهداي مفقود الاثر اشاره كرد و اينكه اين گره بدون ظرافت خاصي گشوده ميشود.