فاطمه قاسمزاده روانشناس و فعال حوزه کودکان در پاسخ به اين پرسش که بزرگترين آسيب کودکان چيست به خبرنگار اجتماعي شهر گفت: متاسفانه ما در حوزه کودکان آمار دقيق نداريم و به درستي نميدانيم بزرگترين مشکل ما چيست. يکي از بعدهاي مهم در اين مسائل کميت است. که متاسفانه در زمينه تهيه آمار مشکلات زيادي داريم. اما بر اساس مشاهدات و برخوردهايي که فعالان حوزه کودکان دارند ظاهرا امروز اعتياد بزرگترين آسيب کودکان است.
آسيب کودک کار کمتر از اعتياد است
وي افزود: آمار اعتياد کودکان از بچههاي کار بيشتر است و از نظر اجتماعي هم آسيبرسان تر از کار است. به هر حال بچهاي که کار ميکند از آموزش کامل بي بهره ميشود. اما ما ميتوانيم آموزشهايي بدهيم. بچههايي که در کانون هستند و در حين کار درس خواندهاند امروز به دانشگاه رسيدند، در ضمن اينکه هنوز کار هم ميکنند. آسيب و خطر کار کمتر از اعتياد است. اين موضوع براي نسل جوان ما آسيب بيشتري دارد. امروز اعتياد به سمت مواد صنعتي کشيده ميشود اين مواد تاثير مخرب بيشتري دارند و احتمال درمانشان کمتر است.
آموزش و پرورش فقط جغرافي و رياضي درس ميدهد!
اين روانشناس اظهار داشت: متاسفانه چندي پيش در برابر اين پرسش که آموزش پرورش براي اعتياد کودکان چه ميکند، وزير آموزش و پرورش در روزنامه اعلام کردند اعتياد ربطي به آموزش پرورش ندارد. آيا ما فقط آموزش ميدهيم در آموزش و پرورش! ما رفتارهاي پر خطر و مهارتهاي زندگي را نبايد آموزش دهيم؟ بالاخره اگر اينها را آموزش دهيم درصدي از اعتياد کم ميشود. آيا فقط ما جغرافي و تاريخ و رياضي بايد درس دهيم؟
والدين از ناچاري کودکان معتاد خود را معرفي ميکنند
وي افزود: در حال حاضر بچههاي کار ما بچهها سالمياند ميروند کار ميکنند و از خيلي چيزها محروم ميشوند. اما يک عنصر آسيب رسان به خود و ديگران در جامعه نيستند. اما اين روزها شاهديم گاهي فرزندي که به اعتياد روي ميآورد توسط مادر پدر خودشان به پليس معرفي ميشوند و اين از روي ناتواني است و بسيار دردناک است.
علت مشارکت پايين جامعه در فعاليتهاي داوطلبانه
دکتر قاسمزاده با تاکيد بر اينکه مشارکت در جامعه ما بسيار پايين است افزود: چند مشکل در زمينه مشارکت وجود دارد. اقتصاد يکي از عوامل تاثيرگذار است. متاسفانه در يک سال گذشته به شکل ملموس در اکثر سازمانهاي غير دولتي تعداد داوطلبان کم شده است که ريشههاي اقتصادي دارد و اغلب داوطلبين اين موضوع را عنوان ميکنند.
حاميان انجياو ها طبقه متوسط هستند
اين استاد دانشگاه افزود: کمکهاي نقدي و کاري هم کاهش داشته است. واقعيت اين است که حاميان انجمنها و سازمانها فعال در زمينه کودکان بيشتر قشر متوسط جامعهاند. اين قشر نيز مشکلات اقتصادي خاص خودشان را دارند.
صدا و سيما در آموزش هم به فکر کاسبي است!
اين فعال حوزه کودک اظهار داشت: دومين موضوع که موجب مشارکت پايين مردم ميشود اطلاع رساني کم است. سازمانهاي غير دولتي توانمندي زيادي براي اطلاع رساني ندارند. رسانهاي در اختيار آنها نيست. ديگر رسانهها هم روي خوشي به فعاليتهاي اين سازمانها نشان نميدهد. اکنون ما آمادهايم تا برنامههايي مرتبط آموزشي را براي تلويزيون داشته باشيم. اما صدا و سيما براي اين موضوع تقاضاي پول دارد که از عهده ما خارج است.
کار گروهي در جامعه ما مانند سوپ خوردن با چنگال است
وي افزود: ضعف اطلاع رساني يکي از بزرگترين مشکلات کانونها فعال است. اغلب کانونها متمرکز در مراکز زندگي بچههاي کار و خياباني هستند و امکان تبليغ در کل شهر را ندارند. سومين مشکل ما نبود فرهنگ کار گروهي در جامعه است. متاسفانه کار گروهي هنوز جا نيافتاده است. کار گروهي در جامعه ما مانند سوپ خوردن با چگال است چند قطره ميآيد اما همان هم غنيمت است.
در اين باره بخوانيد:
بچههاي بي شناسنامه و بحران هويت
از بهرهکشي تا موادکشي در مراکز نگهداري کودکان
هر شب دعا ميکنم دلار ارزان شود!
کدام رفتار با يک کودک کار صحيح است؟
کاهش آمار کانون اصلاح و تربيت با راهاندازي فرهنگسراها
گزارش تصويري: