شنبه ۲۲ ارديبهشت ۱۴۰۳
ساعت : ۱۵:۱۴
کد خبر: ۵۶۹۸
|
تاریخ انتشار: ۱۱ آذر ۱۳۸۸ - ۱۶:۲۱
غدير، تنها نه به عنوان «روزى تاريخى‏» ، بلكه به عنوان يك‏«عيد اسلامى‏» مطرح است. عيد بودن آن نيز، مراسم و سنتهاى خاصى‏را مى‏طلبد و نه تنها بايد آن را عيد دانست، بلكه بايد آن را عيد گرفت و به شادمانى پرداخت و به عنوان تعظيم شعائر دينى، آن‏را بزرگ داشت و برشكوه آن افزود، تا ارزشهاى نهفته در اين روزعظيم، همواره زنده بماند و سيره معصومين(عليهم السلام)احياگردد.
مسابقه «غدير» و «عيدگرفتن‏» اين روز مقدس، به زمان ‏پيامبراكرم(ص)مى‏رسد. در دوران ائمه ديگر نيز اين سنت دينى‏ادامه داشته و امينان وحى الهى، همچون امام صادق(ع)و امام‏رضا(ع)آن را آشكار ساخته و يادش را گرامى و زنده نگه مى‏داشتند. پيش از آنان نيز، اميرالمومنين(ع)احياگر اين عيد بود. رمز عيد بودن «غدير» نيز، كمال دين و اتمام نعمت در سايه‏تداوم خط رسالت در شكل و قالب امامت‏ بود. به فرمان پيامبر خدا(ص)مسلمانان مامور شدند «ولايت‏» را به‏صاحب ولايت تبريك گويند و با آن حضرت بيعت كنند. رسول خدا نيزبراين نعمت الهى شادمانى كرد و فرمود: «الحمدلله الذى فضلناعلى جميع العالمين.» آيه قرآن كه به صراحت، اين روز را روز اكمال دين و خشنودى‏پروردگار از اين واقعه و اين تعيين وصى دانسته، رمزديگرى ازعيد بودن غديرخم است.فرخندگى اين روز و عظمت اين مراسم و عيدبودن غدير، در آن روز و لحظه برهمگان روشن بود. اين نكته راحتى «طارق بن شهاب‏» مسيحى كه در مجلس عمربن خطاب حضور داشت،فهميده بود كه گفت:اگر اين آيه(اليوم اكملت لكم‏دينكم...)(مائده/3) در ميان ما نازل شده بود، روز نزول آيه‏را عيد مى‏گرفتيم. هيچ يك از حاضران نيز حرف او را رد نكردند. خود عمر نيز سخنى گفت كه به نوعى پذيرش حرف او بود. عيد گرفتن غدير غدير، تنها نه به عنوان «روزى تاريخى‏» ، بلكه به عنوان يك‏«عيد اسلامى‏» مطرح است. عيد بودن آن نيز، مراسم و سنتهاى خاصى‏را مى‏طلبد و نه تنها بايد آن را عيد دانست، بلكه بايد آن را عيد گرفت و به شادمانى پرداخت و به عنوان تعظيم شعائر دينى، آن‏را بزرگ داشت و برشكوه آن افزود، تا ارزشهاى نهفته در اين روزعظيم، همواره زنده بماند و سيره معصومين(عليهم السلام)احياگردد. همه اين ويژگيها براى اين روز بزرگ، موقعيتى والا و ارزشمندپديد آورد، آنچنان كه رسول خدا(ص)و ائمه هدى و مومنانى كه پيروآنان بودند، از موقعيت اين روز شادمان بودند. مقصود ما از«عيدگرفتن‏» اين روز نيز همين است. خود حضرت رسول نيز به اين‏نكته اشاره و تصريح فرموده است، از جمله در روايتى كه ‏مى‏فرمايد: «روز غديرخم، برترين اعياد امت من است، روزى است كه خداى‏متعال مرا فرمان داد تا برادرم على‏بن ابى‏طالب را به عنوان‏پرچمى هدايتگر براى امتم تعيين كنم كه پس از من به وسيله اوراهنمايى شوند، و آن، روزى است كه خداوند در آن روز، دين راكامل ساخت و نعمت را بر امتم به كمال و تمام رساند و اسلام رابه عنوان دين، برايشان پسنديد.» كلام ديگر پيامبر(ص)كه فرموده بود: «به من تهنيت‏بگوييد، به‏من تهنيت‏بگوييد.» نيز نشان دهنده همين عيد بودن روز غدير دركلام حضرت رسول است. خود اميرالمومنين(ع)در ادامه خط پيامبر، اين روز را عيد گرفت‏و در سالى كه روز جمعه با روز غدير مصادف شده بود، در ضمن خطبه‏ عيد فرمود: «خداوند متعال براى شما مومنان، امروز دو عيد بزرگ وشكوهمند را مقارن قرار داده است كه كمال هركدام به ديگرى است،تا نيكى واحسان خويش را در باره شما كامل سازد و شما را به راه‏رشد برساند و شما را دنباله‏رو كسانى قرار دهد كه بانور هدايتش‏روشنايى گرفته‏اند و شما را به راه نيكوى خويش ببرد و به نحوكامل از شما پذيرايى كند. پس جمعه را محل گردهمايى شما قرارداده و به آن فراخوانده است، تا گذشته را پاك سازد و آلودگيهاى‏جمعه تا جمعه را بشويد، نيز براى يادآورى مومنان و بيان خشيت‏تقوا پيشگان مقرر ساخته است و پاداشى چند برابر پاداشهاى‏مطيعان در روزهاى ديگر قرار داده و كمال اين عيد، فرمانبردارى‏از امرالهى و پرهيز از نهى او و گردن نهادن به طاعت اوست. پس‏توحيد خدا، جز با اعتراف به نبوت پيامبر(ص)پذيرفته نيست و دين،جز با قبول ولايت‏به امر الهى قبول نمى‏شود و اسباب طاعت‏خدا جزبا چنگ زدن به دستگيره‏هاى خدا و اهل‏ولايت، سامان نمى‏پذيرد. خداوند در روز غدير، برپيامبرش چيزى نازل كرد كه بيانگراراده‏اش در باره خالصان و برگزيدگان است و او را فرمان داد كه‏پيام را ابلاغ كند و از بيماردلان و منافقان هراس نداشته باشد وحفاظت او را عهده دار باشد... (تا آنجا كه فرمود:)رحمت‏ خدا برشماباد! پس از پايان اين‏تجمع، به خانه‏ها برگرديد و به خانواده خود، وسعت و گشايش دهيدو به برادران خود نيكى كنيد و خداوند را بر نعمتى كه ارزانى‏تان‏كرده، سپاس گوييد. باهم باشيد، تا خداوند هم متحدتان سازد، به‏يكديگر نيكى كنيد، تا خداوند هم الفت‏شما را پايدار كند، ازنعمت الهى به يكديگر هديه دهيد، آن گونه كه خداوند برشما منت‏نهاده و پاداش آن را در اين روز، چندين برابر عيدهاى گذشته وآينده قرار داده است. نيكى دراين روز، ثروت را مى‏افزايد و عمررا طولانى مى‏كند. ابراز عاطفه و محبت‏به هم در اين روز، موجب‏رحمت و لطف خدا مى‏شود. تا مى‏توانيد، در اين روز از وجودتان خرج‏خانواده و برادرانتان كنيد و در برخوردها و ملاقاتها ابرازشادمانى و سرور كنيد... » آيين عيد غدير و ائمه ائمه اهل‏بيت(عليهم السلام)، اين روز را شناخته و شناسانده وآن را عيد ناميدند و همه مسلمانان را به عيدگرفتن آن دستوردادند و فضيلت آن روز و ثواب نيكوكارى در آن را بيان كردند. فرات بن احنف مى‏گويد: به امام صادق(ع)عرض كردم: جانم فدايت! آيا مسلمانان عيدى برتر از عيد فطر و قربان و جمعه و روز عرفه‏دارند؟ فرمود: آرى! با فضيلت‏ترين، بزرگترين و شريفترين روز عيدنزد خداوند، روزى است كه خدا دين را در آن كامل ساخت وبرپيامبرش محمد(ص)اين آيه را نازل فرمود: (اليوم اكملت لكم‏دينكم و اتممت عليكم نعمتى و رضيت لكم الاسلام دينا)گفتم: آن‏كدام روز بود؟ فرمود: هرگاه يكى از پيامبران بنى‏اسرائيل‏مى‏خواست جانشين خود را تعيين كند و انجام مى‏داد، آن روز را عيدقرار مى‏دادند. آن روز، روزى است كه پيامبر اكرم(ص)على(ع)را به‏عنوان هادى امت نصب كرد و اين آيه نازل شد و دين كامل گشت ونعمت‏خدا بر مومنان، تمام‏شد. گفتم: آن روز، كدام روز از سال‏است؟ فرمود: روزها جلو و عقب مى‏افتد، گاهى شنبه است، گاهى يك‏شنبه، گاهى دوشنبه، تا... آخر هفته. گفتم: در آن روز، چه كارى‏سزاوار است كه انجام دهيم؟ فرمود: آن روز، روز عبادت و نماز وشكر و حمد خداوند و شادمانى است، به خاطر منتى كه خدا بر شمانهاد و ولايت ما را قرار داد. دوست دارم كه آن روز را روزه ‏بگيريد. حسن بن راشد از امام صادق(ع)روايت مى‏كند كه: به آن حضرت عرض‏كردم: جانم فدايت! آيا مسلمانان را جز عيد فطر و قربان، عيدى‏است؟ فرمود: آرى اى حسن! بزرگتر و شريف‏تر از آن دو. پرسيدم: چه‏ روزى است؟ فرمود: روزى كه اميرالمومنين(ع)به عنوان نشانه ‏راهنما براى مردم منصوب شد. گفتم: فداى شما! در آن روز چه كارى‏سزاوار است كه انجام دهيم؟ فرمود: روزه مى‏گيرى و برپيامبر ودودمانش درود مى‏فرستى و از آنان كه در حقشان ستم كردند، به‏درگاه خدا تبرى مى‏جويى. همانا پيامبران الهى به اوصياء خويش‏دستور مى‏دادند روزى را كه جانشين تعيين شده، «عيد» بگيرند. پرسيدم: پاداش كسى كه آن روز را روزه بگيرد چيست؟ فرمود: برابربا روزه شصت ماه است. عبدالرحمان بن سالم نيز از پدرش روايت كرده كه: از حضرت‏صادق(ع)پرسيدم: آيا مسلمانان غير از جمعه، قربان و فطر، عيدى‏دارند؟ فرمود: آرى، عيدى محترم‏تر. گفتم: چه روز؟ فرمود: روزى‏كه حضرت رسول(ص)، اميرالمومنين(ع)را به امامت منصوب كرد وفرمود: «من كنت مولاه فهذا على مولاه‏» . عرض كردم: آن روز، چه‏روزى است؟ فرمود: به روزش چه كاردارى؟ سال در گردش است، ولى آن‏روز، هيجدهم ذى‏حجه است. پرسيدم: در آن روز شايسته است چه كارى‏انجام شود؟ فرمود: در آن روز، با روزه و عبادت و يادكردن محمدو آل محمد، خداوند را ياد مى‏كنيد. همانا پيامبراكرم(ص) توصيه‏فرمود كه مردم اين روز را عيدبگيرند. پيامبران همه چنين‏مى‏كردند و به جانشينان خود وصيت مى‏كردند كه روز تعيين جانشين‏را عيد بگيرند. امام صادق(ع)نيز روزه غديرخم را برابر با صد حج و عمره مقبول‏نزد خداوند مى‏دانست و آن را «عيد بزرگ خدا» مى‏شمرد. در «خصال‏» صدوق از مفضل بن عمر روايت‏شده كه: به حضرت‏صادق(ع)عرض كردم: مسلمانان چند عيد دارند؟ فرمود: چهارعيد. گفتم: عيد فطر و قربان و جمعه را مى‏دانم. فرمود: برتر از آنهاروز هيجدهم ذى‏حجه است. روزى كه پيامبرخدا(ص)، (دست)حضرت‏امير(ع)را بلند كرد و او را حجت‏بر مردم قرار داد. پرسيدم: دراين روز، چه بايد بكنيم؟ فرمود: با آنكه هرلحظه بايد خدا راشكر كرد، ولى دراين روز، به شكرانه نعمت الهى بايد روزه گرفت. انبياى ديگر نيز اين گونه به اوصياى خود سفارش مى‏كردند كه روزمعرفى وصى را روزه بدارند و عيد بگيرند. در حديث ديگرى در «مصباح‏» شيخ طوسى‏» امام صادق(ع)آن روزرا روزى عظيم و مورد احترام معرفى كرده است كه خداوند حرمت آن‏را برمومنان گرامى داشته و دينشان را كامل ساخته و نعمت رابرآنان تمام نموده است و در اين روز، با آنان عهد و ميثاق خويش‏را تجديد كرده است. امام، غديرخم را روز عيد و شادمانى و سرورو روز روزه شكرانه دانسته كه روزه‏اش معادل شصت ماه از ماههاى‏حرام(محرم، رجب، ذى قعده و ذى حجه)است. در حديثى ديگر است كه، حضرت صادق(ع)در حضور جمعى از هواداران‏و شيعيانش فرمود: آيا روزى را كه خداوند، با آن روز، اسلام رااستوار ساخت و فروغ دين را آشكار كرد و آن را براى ما و دوستان‏و شيعيانمان عيد قرار داد، مى‏شناسيد؟ گفتند: خدا و رسول وفرزند پيامبر داناتر است، آيا روز فطر است؟ فرمود: نه. گفتند: روز قربان است؟ فرمود: نه، هرچند اين دو روز، بسيار مهم وبزرگند، اما روز «فروغ دين‏» از اينها برتر است، يعنى روزهيجدهم ذى حجه... . فياض بن محمدبن عمر طوسى در سال 259(درحالى كه خودش 90 سال داشت.)گفته است كه حضرت رضا(ع) را در روزغدير ملاقات كردم، درحالى كه در محضر او جمعى از ياران خاص وى‏بودند و امام(ع)آنان را براى افطار نگاه داشته بود و به‏خانه‏هاى آنان نيز طعام و خلعت و هدايا، حتى كفش و انگشترفرستاده بود و وضع آنان و اطرافيان خود را دگرگون ساخته بود وپيوسته فضيلت و سابقه اين روز بزرگ را ياد مى‏فرمود. محمدبن علاء همدانى و يحيى بن‏جريح بغدادى مى‏گويند: ما به قصد ديدار احمدبن اسحاق قمى (از اصحاب امام عسكرى«ع‏») درشهر قم به درخانه‏اش رفته، در زديم. دختركى آمد. از او درباره احمدبن اسحاق پرسيديم. گفت: او مشغول عيد خودش است، امروزعيد است. گفتيم: سبحان الله! عيد شيعيان چهارتاست: عيدقربان،فطر، غدير و جمعه. اين نيز نشان دهنده سيره عملى بزرگان شيعه، نسبت‏به اين روزفرخنده است. اميد است كه جامعه شيعى، با اهتمام ورزيدن به عيد ولايت ورهبرى، رشد خودشان را نشان دهند و با تكريم اين حبل المتين‏استوار شيعه، دين خويش را نسبت‏به بنيادهاى اعتقادى ادا كنند. جواد محدثى منبع:ماهنامه كوثر،شماره 37
نظر شما