دوشنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۳
ساعت : ۲۳:۰۶
کد خبر: ۵۷۳۴۵
|
تاریخ انتشار: ۲۰ آبان ۱۳۹۱ - ۰۹:۲۱
يک استاد دانشگاه گفت: زماني که با ناهمخواني سرمايه اقتصادي و سرمايه فرهنگي در طبقه هاي مختلف اجتماعي رو برو باشيم با جامعه اي سردرگم مواجه مي شويم که اين سردرگمي به تمامي ارکان زندگي سرايت مي کند.

سيد حسن حسيني مدير گروه آسيب هاي اجتماعي انجمن جامعه شناسي ايران و استاد دانشگاه در گفت و گو با «شهر» پيرامون طبقه اجتماعي و تنوع سبک زندگي گفت: سردرگمي در پوشش و سبک زندگي افراد به سردرگمي خود افراد نيز بر مي گردد. سبک زندگي از ذهن شروع مي شود، اما در ايران به علت به هم ريختگي طبقات در عمل اين آشفتگي در اذهان نيز ديده مي شود.


وي افزود: در ايران صدها سال است که در حال ساختن يک قالب براي پياده کردن جامعه در آن هستيم.اين قالب به اصطلاح نمي گيرد، زيرا مي خواهيم چيزهايي را که در گذشته وجود داشته است تغيير دهيم. در دوران رضا شاه با کشف حجاب اين گذشته تغيير کرد و بجز در روستاها که همچنان لباس هاي سنتي استفاده مي شد، تب کلاه فرنگي جامعه را فرا گرفت. اين سيستم که همه به اين شکل بپوشيد همه کشف حجاب کنيد همان چيزي است که در رژيم هاي کمونيستي وجود داشت. اين شکل ديکته کردن مي خواست تبديل به سبک شود اما موفق نشد.


اين استاد دانشگاه تاکيد کرد: در واقع از يک سري سبک هاي ملي، محلي، قومي، مذهبي و ... عبور کرديم تا به سبک واحدي برسيم اما راه رفتن اصلي خودمان را هم از ياد برديم. يعني در ساخت هر قالب آنچه که در گذشته وجود داشت را از بين برديم در حالي که افراد، سلايق فرهنگي متفاوت دارند و گروه هاي انساني اعم از زن و مرد در قشرهاي متفاوت به دليل سليقه هاي متفاوت سبک هاي پوشش و رفتاري متفاوت نيز دارند. زماني که انتظار داريم مثلا دختر 7 ساله و پيرزن 70 ساله يکسان لباس بپوشد جامعه مي ميرد. زيرا زماني که يک تعريف و يک جنبه براي فرد و زندگي اش تعريف کنيد پويايي از دست مي رود.


اين پژوهشگر تصريح کرد: مثلا در سيستم هاي اداري فرانسه فرد با کت و شلوار و کراوات حاضر مي شود اما در دانشگاه اکثرا تيپ اسپورت استفاده مي شود. هر دو فرد کارمند هستند اما هر مکان تعريف و جايگاه خود را دارد. اما آيا شما مي توانيد از روي پوشش، افراد را در ايران طبقه بندي کنيد. همه از هر طبقه اي سعي مي کنند شبيه يکديگر لباس بپوشند اين در حالي است که در طول تاريخ در هيچ فرهنگي و هيچ جامعه اي موفق به يکسان سازي فرهنگي نشده است. حتي در يک خانواده امکان يکسان کردن همه فرزندان نيست چطور انتظار مي رود که اين يکسان سازي در جامعه رخ دهد زيرا با اين امر پويايي جامعه از دست مي رود. نتيجه اين امر مي شود افرادي که من چگونه پوشيده ام، ديگري چگونه پوشيده است و همه تبديل شده ايم به افرادي پرخاشگر که بازرس يکديگر هستيم و در حريم خصوصي يکديگر دخالت مي کنيم.


وي در رابطه با طبقه بندي اجتماعي در ايران و سبک زندگي که در حال حاضر در اجتماع وجود دارد گفت: در ايران قبل از انقلاب طبقه روحانيون، حکام، بازاريان، طبقه متوسط که اکثرا کارمندان و يقه سفيدان ميانه بودند و طبقه کارگر و کشاورز به صورت واضح و مشخص وجود داشت. بعد از پيروزي انقلاب اسلامي طبقه روحانيون و سياسيون تقريبا با يکديگر تلفيق شدند، طبقه بازار کماکان به قوت خودشان باقي هستند، طبقه متوسط کمي متحول شد يعني کمي گسترده شد اما از حضور اجتماعي اش، به دليل گستردگي وسيعش در مدت زماني محدود کاسته شد . طبقه کارگر و کشاورز نيز با يک سري تحولات نوين که وارد زندگيشان شده است همچنان وجود دارند.


وي تاکيد کرد: اما طبقه جديدي در ايران به وجود آمده يعني روستاييان و طبقات پايين جامعه که در اثر تحولات دهه هاي اخير پرش کردند و به طبقه متوسط آمدند و يا حتي از طبقه متوسط هم بالاتر رفته اند. يعني در کنار بازاريان سنتي که چند نسل صاحب سرمايه بوده اند تجاري را داريد که کشاورز زاده است و به دلايل مختلف طبقه اجتماعيش تغيير کرده است.


اين استاد دانشگاه با بيان اين که هر طبقه هويت خاص خود را دارد، عنوان کرد: به شرايط کنوني که افراد رفتارهايي مطابق با تعريف طبقاتي خود ندارند شرايط آينوميک گويند. وضع عادي اين است که مثلا فردي که پدر و مادر معلم دارد، رشته پزشکي مي خواند و دکتر مي شود. از اين فرد انتظار رفتار متناسب با طبقه اش وجود دارد زيرا از طبقه متوسط بوده است و به مرور با افزايش سرمايه فرهنگي اش توانسته است از طبقه متوسط کمي بالاتر برود. اما فردي که پدر و مادرش بي سواد بوده اند، انگيزه هاي تحصيلي نداشته اند و به دلايلي امکانات تحصيل فرزندشان فراهم شده است ، هر دو ي اين افراد دکتر هستند اما رفتار آنها متفاوت است.


اين جامعه شناس ادامه داد: افزايش سرمايه فرهنگي بسيار خوب است زيرا در رفتار و سبک زندگي افراد اثر بخش است و منجر به اين مي شود افراد با نسل قبلي خودشان متفاوت باشند، اما در حوزه اقتصادي اينچنين نيست. افرادي که صرفا سرمايه اقتصاديشان افزايش يافته و وارد طبقه جديد شده اند نامتعادل ترين افراد هستند و چهره طبقه خود را نيز بر هم مي زنند.


وي گفت: چه بخواهيم و چه نخواهيم چنين وضعيتي در ايران وجود دارد، چنين شرايطي خروجي جامعه در حال گذار و در حال التهاب است که مشابه همين وضعيت در چين نيز مشاهده مي شود، در روسيه قديم نيز مشاهده مي شد.در پي هر انقلاب و جنگ، تغييرات طبقاتي حاصل مي شود. ايران نيز از اين قاعده مستثنا نيست. اين از ديد جامعه شناسانه زياد مطلوب نيست زيرا بوروژوا ها يعني طبقات متوسط شهري مشکلات خود را دارند، کارگرها نيز مشکلات خود را دارند. جامعه اي که مي خواهد در حال تعادل قرار بگيرد بايد سرمايه هاي اقتصادي و فرهنگي اش برابري کند. البته فرزندان افرادي که صاحب سرمايه مي شوند مي توانند به تدريج صاحب سرمايه فرهنگي هم مي شوند اما در ايران به علت خريد و فروش مدرک و دانشگاه هاي به اصطلاح آبکي سرمايه فرهنگي قلابي است.


اين استاد دانشگاه با بيان اين که کسي که بدون سرمايه گذاري، سرمايه فرهنگي و يا اقتصادي را به دست آورده باشد فرد نرمالي نيست، تصريح کرد: خروجي اين تصويري که از طبقه در ايران رسم شد اين است که در ايران تلاش مي کنيم در ظاهر زندگي سبک هاي زندگي مشابه داشته باشيم، از لباس و ظاهر تا خوراک و پوشاک. مي بينيد اکثر خانم ها يک برند خاص عينک آفتابي را بر چشم دارند. در حالي که اگر به آن فرد و شرايط زندگي اش نگاه کنيد مي بينيد که بايد حقوق 2 ماهش را بدهد تا بتواند آن عينک را خريداري کند يا اين که مجبور است از برند جعلي و قلابي استفاده کند. اين هم شکل شدن در مظاهر سبک زندگي بسيار چشم گير است.يا اين که تفريحات هر طبقه اي با طبقات ديگر متفاوت است. زيرا قشرهاي متفاوت سرمايه فرهنگي و اقتصادي متفاوت و در نتيجه سبک هاي زندگي متفاوت دارند اما هم شکلي هاي نامناسب در چنين جوامعي قابل مشاهده است.


وي ادامه داد: شاهد مثال اين هم شکلي هاي نامناسب فرهنگي و اقتصادي استفاده از فست فود است. فست فود براي زندگي هاي پر مشغله است اما در ايران براي اوقات فراغت استفاده مي شود. يا اين که رستوران را نه به عنوان محلي براي غذا خوردن بلکه محلي با کاربرد قهوه خانه و يا مکاني براي رصد پيرامونمان جهت رفع حس کنجکاوي مي دانيم.





 

در همين زمينه بخوانيد:



سبک زندگي ساختني نيست


آيا امکان تغيير يا ساخت سبک زندگي در جامعه وجود دارد؟


مشاور وزير: لباس يکي از مولفه‏ هاي سبک زندگي‏ست


سبک زندگي به راس برنامه‏ها مي‏رود


تغيير سبک زندگي؛ آهسته و پيوسته  

نظر شما