شنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۳
ساعت : ۱۴:۴۴
کد خبر: ۵۷۶۶۷
|
تاریخ انتشار: ۲۸ آبان ۱۳۹۱ - ۱۴:۵۶
گشتي در يک استراحتگاه قديمي بين تهران و شميران/
سيدخندان يکي از محله هاي قديمي شهر تهران است که به سيدي خندان و بساط چاي فروشي آن در استراحتگاهي بين تهران و شميران شناخته مي شود.

به گزارش شهر و به نقل از روزنامه قانون، تهران پايتختي است که هر محل? آن هويتي خاص خود را دارد. سيدخندان هم يکي از محله هاي قديمي شهر تهران است که به سيدي خندان و بساط چاي فروشي آن در استراحتگاهي بين تهران و شميران شناخته مي شود و روي نوار مرزي شمال و جنوب و محل تقاطع شرق و غرب تهران واقع شده است. معروف ترين و قديمي ترين پل بتني شهر را هم در مالکيت دارد. سال هاست مرکزي براي آموزش‌هاي فني-حرفه اي و پيش دانشگاهي شده است. آزمايشگاه‌هاي طبي و مطب پزشکان را هم با خود يدک مي کشد. بيشترين نمايندگي هاي خودرو و بالطبع تعميرگاه‌هاي مجاز را نيز سال‌هاست در خود جاي داده است. بخش عمده آن در حدفاصل بين دو بزرگراه رسالت و همت قرار گرفته و درحالي که خيابان شريعتي محور مرکزي آن را تشکيل مي‌دهد دو بزرگراه امام علي و حقاني نيز مرزهاي شرقي و غربي آن را پوشش مي دهند. واقع شدن موزه عباسي، دانشگاه خواجه نصير و ساختمان‌هاي پست، مخابرات و ... و پارک انديشه در ضلع جنوبي آن، فضاي نيمه تجاري محله را تلطيف مي کند. پارک شريعتي در مجاورت خيابان اصلي و بوستان بانوان در بلندي‌هاي جلفا-حقاني هم اميد به زندگي را وعده مي دهد. از همه مهم تر اينکه امور اجرايي آن به نوعي محل تلاقي فعاليت‌هاي شهرداري‌هاي مناطق 3و4و7 قرار دارد. همين حضور سنگين چندين شهرداري رقابت براي توسعه و پيشرفت محله را شدت بخشيده است و تا حدودي ساکنان را هم مشعوف فرموده است.

 

محله اي قديمي ولي آلوده

 

نياز به اشاره نيست که البته از دو ده? گذشته همين محل? قديمي به مثابه يکي از آلوده‌ترين مناطق تهران لقب گرفته است و به همين جهت از سوي مسئولان ذي ربط تدابيري براي کاهش آلودگي هاي آن اتخاذ شده است. از جمله ساماندهي پايانه مسافربري شهري مسقر در زير پل سيدخندان و فشار بر ده‌ها تعميرگاه خودرو و نمايندگي‌هاي مجاز شرکت هاي خودرو ساز براي خروج از مناطق مسکوني و توسعه مکان‌هاي آموزشي و درماني در بافت نيمه فرسوده موجود مي توان اشاره کرد. هرچند تخريب تنها هتل محله (يعني هتل بين المللي تهران) معلوم نيست در کدام راستا بوده است و شايد محصور شدن بين چندين بزرگراه هم وضعيتي دوگانه را به ارمغان آورده است به طوري که از يک بار ترافيک را سبک کرده و از سويي ديگر آلودگي برجامانده از تردد خودروها در آنها را به رايگان به شهروندان ساکن در محدوده اهدا مي‌کند، اما اين روزها سه شاهکار معاصر از سه منطقه شهرداري در معرض ديد عموم قرار گرفته است. اولي اقدام شجاعان? منطقه 3 در بنا کردن ساختماني در حريم پياده رو و فضاي عمومي خيابان مجاور پل سيدخندان است که بيش از يک سال است که کار آن در مرحل? آهن ريزي متوقف شده است و به تازگي جمعي از مرغ‌هاي بومي –احتمالا با مجوز- در فضاي محصور آن به نشو نما مي پردازند. دومي اقدامات متهورانه شهرداري منطقه 7 در ساخت و ساز واحدهاي تجاري در فضاي آزاد زير پل سيدخندان بود که از اوايل امسال شروع شد و به خود را به سقف کشاند. ولي اين روزها مراحل تخريب مجدد و بازگردان فضا به حالت اول سير پيشرفت و پس رفت پروژه را رقم مي‌زند و عجالتا به پارکينگ "هرکي-هرکي" تبديل شده است. البته سومين را چون در آغاز راه است مي توان آن را اقدامي انسان دوستانه فرض کرد. يعني تخريب يکي از تعميرگاه‌هاي آلوده کننده با عمري بيش از نيم قرن در محدود? منطقه 4 و واقع شده بين کوچه‌هاي خيرمندي و لادن بالاتر از پل سيدخندان که تخريب آن به پايان رسيده است. زميني با دو کله واقع در حد فاصل بين دو خيابان شريعتي و ابوذر و عرض تقريبي 15 تا 20 متر و طول تقريبي 400 الي 500 متر که بين دو بلوک مسکوني با چند صد نفر سکنه محصور شده است. درختان کهن اقاقيا، سرو، کلاغ‌هاي پير و گربه‌هاي خانگي هم هنوز محيط طبيعي اين محله را حيات مي‌بخشند.

 

آه و دود و کلاغ‌هاي بيمه شده

 

از قضا بر اثر" آه و دود" کلاغ‌ها، تعميرگاه مجاز خودروهاي سايپا به نمايندگي شرکت ايران شرق (سابق) شش ماهي است که تخريب را شروع کرده است. هرچند طي نيم قرن گذشته همسايگان خود را از آلودگي صوتي، تنفسي و ذرات معلق بي نصيب نگذاشت؛ معلوم نيست که با نظارت شهرداري منطقه 4 اين بار چه آينده اي را در محله رقم خواهد زد. طي مدت تخريب برخي از شب‌ها و اکثر روزهاي تعطيل از جمله ايام سوگواري و پنجشنبه و جمعه را با ابزاري چون بولدوزر و دريل خواب را از چشم همسايگان عزيزش ربوده است و البته اين نوازش‌ها مي‌تواند تا مدت‌ها نيز ادامه داشته باشد! هنوز با چشم غير مسلح نمي‌توان فهميد که مدير تخريب کيست و در دل اين تخريب چه موجودي متولد خواهد شد. چون هيچ گونه تابلوي راهنمايي در اطراف زمين نصب نشده است و تنها اطلاع رساني در محل در حد يک کاغذ (A4) به صورت تايپي و بدو امضاء بوده است که در اوايل امسال در منازل و ساختمان‌هاي مسکوني واقع در مجاورت زمين توزيع شده است با اين پيام که مدتي بايد دشواري‌ها را تحمل کرد و در ضمن مژده داده بودند که اين واحدهاي ساختماني مجاور تحت پوشش بيمه‌اي خواهند بود. ولي معلوم نيست کدام شرکت بيمه اي و تا چه سقفي اين واحدها را بيمه کرده اند. آيا اثاثيه منازل و جان ساکنان آنها را نيز شامل مي شود؟ و اگر در مراسم گودبرداري و ساخت و ساز به اين منازل مسکوني خسارت جاني وارد شد فردي پاسخگو پيدا خواهد شد؟ پرسش اصلي در اينجا اين است که آيا شهرداري منطقه 4 که مسئول اخذ عوارض و ارائه خدمات به محله است نبايد به افراد محلي اطلاع رساني کند و حداقلي يک تابلو بر سر دراين زمين نصب کند؟ مثلا بدانند که تا چند ماه يا چند سال ديگر شب هاي پنجشنبه و جمعه و ايام تعطيل را بايد در خانه دوستان و خويشاوندان زندگي کنند؟ آيا خوابيدن در کنار صداي شني بولدوزر براي کودکان ما لالايي محسوب مي شود؟ ... دربار? آينده اين باريکه شايعاتي مبني بر اينکه قرار است در اينجا نمايشگاه، تعميرگاه و پارکينگ چند طبقه خودرو ساخته شود و به عبارتي اين يک پروژه تخريب و بازسازي است و هيچ گونه تغيير کاربري در کار نيست و حتي پاداشي است براي همسايه آزاري در راستاي مسئوليت اجتماعي شرکت ها. شايعه ديگر از ساخت يک پاساژ دوکله در ارتفاع 14 طبقه حکايت دارد.

 

طراح و مجري پروژه؛ نامشخص

 

مجري اين طرح هر که هست تابلوي ساخت و سازش را نصب کند. به ساکنان محله اطلاعات لازم در زمينه کاربري زمين، تغييرات احتمالي در محله و سرنوشت منازل ديوار به ديوار، طول زمان تخريب و ساخت و ساز و خطرات احتمالي جاني، فيزيکي، امنيتي و بهداشتي را به اطلاع آنان برساند. رسانه ها حداقل موضوع اين زمين و آينده آن را با نگاه زيست-بوم شهري از ديدگاه مهندسان شهرساز و اعضاي محترم شوراي شهر تهران و انديشمندان جامعه شناس، روانشناس و آسيب شناسان شهري هم در ميان بگذارند. همچنين براي اولين بار هم که شده مسئولان شهر تهران از جمله شهردار محترم و اعضاي محترم شوراي شهر قبل از تخريب محله و کلنگ زدن پروژه‌اي حضور به هم رسانند و از نزديک اين وضعيت را مشاهده کنند و نه اينکه فقط در مراسم افتتاح ان هم اگر پاساژي در راه بود قدم رنجه فرمايند و خلاصه اينکه اميد است که اين پروژه سرنوشت ندانم کاري‌هاي منطقه‌هاي 3و 7 را که ذکرش رفت پيدا نکند و سيدخندان با شهروندان اشک ريزش -که در اثر آلودگي محيطي چشماني پر آب دارند، به امان تخريبچي ها و سازندگان رها نشوند. ضمنا اگر واحد امور نظارت بر بهداشت عمومي شهر تهران يا اداره کل بهداشت شهر تهران آلودگي صوتي و ذرات معلق حاصل از تخريب و کارکردن بولدوزرهاي شنيد‌ار در هنگام شب و ديوار به ديوار ده‌ها خانوار را مضر سلامت جسم و روان ساکنان تشخيص مي‌دهند به مجريان تذکر و به ساکنان توصيه هاي لازم را بفرمايند. بگذريم از اينکه در قوانين شهرهاي ديگر کشورها با توسع? انسان محور قانون منع سر و صدا در شب تا جايي است که اگر همسايه اي در شب بخواهد ميخي بر ديوار بکوبد مورد مؤاخذه قرار مي گيرد تا چه رسد به اينکه شبانه بولدوزر و تخليه تيرآهن را مجاز بدانيم.

 

يادداشت: 

*دکتر حسين افخمي 

استاد دانشگاه علامه طباطبايي

نظر شما