عليمحمد مودب در گفتوگو با خبرنگار شهر درباره اين شاعر اظهار داشت: معلمي خليل عمراني و سادهزيستي ايشان از وجوه شاخص وجودشان بود. با اينکه ايشان جايگاه اجتماعي بالايي داشتند، بسيار سادهزيست بودند و انسانيت و پاکيشان زبانزد بود.
وي ادامه داد: همين نفس پاک ايشان بود که جوانها دورش جمع ميشدند و بهخوبي توانسته بود براي بسياري از جوانهايي که در بحرانهاي فکري امروز رهاشده و يتيماند، پدري کند و آنها را سرپرستي کند.
بهتنهايي براي جوانان يک مدرسه بود
اين شاعر افزود: وجود ايشان بهتنهايي يک سازمان و مدرسهاي براي تربيت جوانهايي بود که امروز هم اين اطراف آنها را ميبينيد که براي استادشان اشک ميريزند. اميدوارم که اين جوانان بتوانند ادامهدهنده خوبي براي راه اين مرد با همت و دلسوز باشند.
مودب با اشاره به خلق و خوي عمراني، اظهار داشت: صراحت و ستيزندگي ايشان و خلق ابوذرياي که داشتند، سبب ميشد بهشدت با انحرافات فکري درگير شوند. اين درگيري با انحرافات به نحوي سبب انزواي اينگونه انسانها هم ميشود زيرا آنها فسادها را برنميتابند. خليل عمراني نيز خلق اينگونه داشت و در يکي از اشعارشان هم ميگويند «اين روزها چقدر شبيه ابوذرند».
غصه فرهنگ جانش را سوزاند
وي تصريح کرد: در دورهاي، فرهنگ ما دست کساني بود که امروز از BBC و VOA صدايشان را ميشنويم. خليل عمراني در آن دوران، به شهادت رفقايش، به شهادت شاگردانش و به شهادت شعرهايش، بسيار غصه ميخورد و همينها اين مرد را سوزاند و جان سوختهاش زير فشارهايي که داشت پرپر شد.
مودب گفت: دوستان تعبيراتي داشتند که مطرح ميکرد ايشان شهيد غفلت ما شد يا غربت خويش؟ به نظرم ايشان شهيد غيرت خودش بود؛ چون مرد بسيار غيوري بود و انحرافات و کجيهاي فکري را برنميتابيد و به همين دليل شهيد غيرت خودش شد و خود را سوزاند.
در همين زمينه بخوانيد:
توانمنديهاي عمراني مغفول مانده است/ آثار چاپنشده بسياري از آن مرحوم وجود دارد
عمراني معلم رستگار شعر انقلاب بود
عمراني در اعتقادش اعوجاج نداشت/ نجيبانه از حقيقت دفاع ميکرد