دوشنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۳
ساعت : ۱۸:۵۰
کد خبر: ۶۰۱۷۹
|
تاریخ انتشار: ۰۵ اسفند ۱۳۹۱ - ۰۹:۰۸
در جمع دانشجويان سيستان و بلوچستان
دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام، کانديداتوري خود را در جمع دانشجويان سيستان و بلوچستان به طور قطعي اعلام کرد.

به گزارش شهر به نقل از فارس، محسن رضايي در جمع دانشجويان سيستان و بلوچستان در دانشکده پرستاري و مامايي دانشگاه علوم پزشکي زاهدان اظهار داشت: اولين مسئله اين است که سياست خارجي با ديپلماسي متفاوت بوده چه بسا سياست خارجي خوبي باشد اما يک ديپلماسي غلط آن سياست خوب را به نتيجه نمي‌رساند و بالعکس هم هست.

 

وي افزود: چه ديپلماسي ماهرانه‌ باشد ولي به دليل سياست خارجي غلط آن ديپلماسي ماهرانه به نتيجه‌اي نرسد، سياست خارجي عبارت است از يک تدبير حکمت و يا خط‌ مشي که منافع ملي و ارزش‌هاي حياتي يک کشور را حفظ مي‌کند و يا گسترش مي‌دهد.

 

دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام ادامه داد: بنابراين تدبير خارجي تدبير روابط بين‌الملل، تدبير در مناسبات خارجي است که منجر به تقويت منافع ملي يک کشور و يا ارزش‌هاي حياتي يک کشور مي‌شود اما ديپلماسي مديريت روابط و مناسبات است.

 

رضايي بيان کرد: مديريت ارتباطات خارجي است که آن سياست را از حالت رويايي و ايده‌آل و تئوريک به صحنه عمل بکشاند ديپلماسي، مديريت روابط و مناسبات خارجي است.

 

وي تصريح کرد: سفرهاي خارجي که صورت مي‌گيرد سفارتخانه‌هايي که شکل مي‌گيرد، جلساتي که به وجود مي‌آيد، کنفرانس‌ها، همايش‌ها اينها يک نوع مديريت بايد داشته باشند تا آن سياست خارجي تحقق پيدا کند بنابراين هر سياست خارجي داراي يک هدفي است و ديپلماسي بر آن است که آن هدف را در روابط و مناسبات تحقق ببخشد اما سياست خارجي بايد پشتوانه‌اي داشته باشد.

 

قدرت و ثروت دو پشتوانه سياست خارجي است

 

دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام گفت: معمولا دو نوع پشتوانه براي سياست خارجي ذکر مي‌کنند يکي پشتوانه قدرت و ديگري ثروت و اقتصاد است برخي کشورها مانند شوروي‌ها، پشتوانه سياست خارجي آنها قدرت بود نه ثروت، برخي ديگر مانند ژاپن پشتوانه سياست خارجي آنها ثروت است نه قدرت، برخي همانند آمريکا پشتوانه سياست خارجي آنها هم ثروت و هم قدرت است.

 

رضايي بيان داشت: ما در جمهوري اسلامي ايران از ابتداي انقلاب تا کنون توانسته‌ايم اولين پشتوانه سياست خارجي که قدرت است را به وجود آوريم امروز پشتوانه سياست خارجي ايران قدرت است نه ثروت و اقتصاد، هر سياست خارجي هم داراي يک پشتوانه‌هايي است لذا سياست خارجي موفق است که پشتوانه بيشتري داشته باشد.

 

وي اضافه کرد: چنانچه يک کشوري بخواهد سياست خارجي بدون پشتوانه داشته باشد يک شعاري بيش نيست، کشوري مي‌تواند سياست خارجي مؤثر و پيشگامانه‌اي داشته باشد که از پشتوانه‌هاي اقتصادي و قدرت بالايي برخوردار باشد.

 

دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام خاطرنشان کرد: چرا ايران در سطح منطقه خاورميانه يک بازيگر اصلي است و اگر او را در جلسات راه ندهند پيرامون مسائلي نظير فلسطين، سوريه، لبنان و يا عراق به نتيجه‌اي نمي‌رسند چرا آمريکايي‌ها از ايران تقاضا کردند که در رابطه با امنيت عراق، ايران با آنها مذاکراتي داشته باشد و يک کميسيوني بين ايران و آمريکا براي شکل‌گيري حکومت در عراق درست شد، چرا آنها ايران را در اينجا تحويل گرفتند و تقاضا کردند و چرا آنجايي که تقاضا نمي‌کنند و تحويل نمي‌گيرند با شکست مواجه مي‌شوند اين به خاطر تأثيرگذاري ايران در يک بخش از جهان است و آن هم در سياست خارجي.

 

رضايي تصريح کرد: پس سياست خارجي بايد پشتوانه داشته باشد، پشتوانه قدرتي و پشتوانه اقتصادي و در حقيقت ثروت هر دو مؤثرند اگر پشتوانه سياست خارجي فقط قدرت باشد عمدتا در يک حوزه‌اي ما محدود مي‌شويم اگر در کنار قدرت، اقتصاد و ثروت هم پشتوانه سياست خارجي ما بشود ما از حوزه نفوذ وسيع‌تري برخوردار خواهيم بود مثلا در زمان صفويه، ايران به نيمي از جهان نفوذ داشت چرا مي‌گفتند «اصفهان نصف جهان» چون ايران در زمان صفويه از هند گرفته تا غرب چين، تمام منطقه آسياي مرکزي قفقاز، ايران کنوني و يک قسمتي از خاورميانه تحت نفوذ ايران بود، کل هند فارسي حرف مي‌زدند و در کشمير 500 شاعر فارسي زبان داشتيم، پاکستان، افغانستان که بخش‌هاي زيادي از آنها جزو ايران بود خود آسياي مرکزي قفقاز، علت اين نفوذ فرهنگي ما در يک گستره وسيعي از دنيا بود به دليل همان پشتوانه‌هاي اقتداري ثروتي و يا اقتصادي ايران، با توجه به اينها اولين مسئله که مطرح هست کشوري که نه ثروت دارد نه قدرت اصلا مي‌تواند سياست خارجي داشته باشد.

 

قبل از انقلاب اسلامي، کشور از سياست خارجي برخوردار نبود

 

وي ادامه داد: علت اينکه ايران از زماني که صفويه سقوط کرد تا قبل از انقلاب اسلامي از سياست خارجي برخوردار نبود اين دليل بود که نه ثروت داشت و نه قدرت ودر واقع هر ثروت و هر قدرتي که تا قبل از 22 بهمن داشت وابسته به آمريکا بود.

 

دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام بيان کرد: چرا ابتداي جنگ تمام سيستم جنگي ايران از کار افتاد، هواپيماهاي اف‌14 که مي‌رفت بالا با اينکه مي‌توانست همزمان شش تا هواپيماهاي عراق را سرنگون کند اما نمي‌توانست کاري بکند چون موشک‌هاي آنها تمام شده بود، هواپيما بود موشک نبود چون موشک‌ها بايد از بيرون مي‌آمد اين هواپيماها بعد از دو ماه از کار مي‌افتادند چون قطعه يدکي نمي‌آمد، قدرتي نبود، ثروتي هم نبود لذا ايران سياست خارجي نداشت.

 

رضايي افزود: به ايران مي‌گفتند «ژاندارم آمريکا در منطقه خليج‌فارس» اين تعبير و تعريف ايران قبل از انقلاب بود لذا سياست خارجي، کشوري دارد که از قدرت و ثروت برخوردار باشد ما از 22 بهمن به اين طرف صاحب سياست خارجي شديم چون مستقل شديم و پشتوانه اين استقلال ابتدا به توليد قدرت و آرام آرام شروع شد به اينکه ما ثروت را توليد کنيم که مواجه با يک رويارويي جديد شديم.

 

به رغم موانع زياد استکبار، از آنها عبور کرديم

 

وي گفت: ما براي رسيدن به هر يک از اين مراحل با مشکلاتي روبه‌رو بوديم تا قبل از اينکه ما به اقتدار برسيم و يک قدرتي را در ايران توليد کنيم که امنيت و پشتوانه سياست خارجي داشته باشيم لذا موانع زيادي را براي ما درست کردند که ما به قدرت نرسيم ولي ما از بسياري از اين موانع عبور کرديم.

 

دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام ادامه داد: جنگ، کودتا و شورش و تمام اينها يک هدف داشت و آن اينکه ايران به قله قدرت نرسد اما نتوانستند، ما امروز قدرت داريم، ما امروز مي‌بينيم که سوريه، ليبي، فلسطين، عراق و لبنان به ايران تکيه داده‌اند خود ما هم به قدرت خودمان تکيه داده‌ايم و علاوه بر خود، ديگران هم مي‌توانند به اين قدرت تکيه کنند.

 

رضايي يادآور شد: به غزه حمله کردند دو تا موشک فجر5 که به تل‌آويو خورد ماشين جنگي اسرائيل متوقف شد و آقاي نتانياهو هنوز که هنوز داره عقب مي‌رود و دولتش بر اثر آن مقاومت سقوط کرد نمي‌تواند دولت تشکيل دهد در انتخابات نتوانست اکثريت را کسب کند اين مرحله اول را با موانع فراوان پشت سر گذاشت، اما ايران قله قدرت را گرفت همين که ايران آمد برود به سمت قله ثروت، موانع جديدي براي ايران ايجاد کردند.

 

دانش و فناوري و علم را با فروختن استقلال معاوضه نخواهيم کرد

 

وي اضافه کرد: اولا گمان مي‌کردند ايران براي رسيدن به ثروت راهي جز اصل دانش و فناوري ندارد دير يا زود ايران دست‌هايش را بالا مي‌برد، 15 سال گذشت و اينها متوجه شدند که ما داريم مقاومت مي‌کنيم و حاضر نيستيم دانش فني و فناوري و علم را با فروختن استقلال خود به دست آوريم لذا در دو تا دولت سازندگي و اصلاحات با وجود اينکه ايران تسامح و تساهل فراوان انجام داد اما هيچ گونه دانش فني به ما ندادند، هيچ گونه فناوري به ما ندادند چرا، چون حرف آنها اين بود که اين مقدار که شما کوتاه آمديد کافي نيست و بايد بيشتر از اين کوتاه بياييد لذا در ميان چشمان ناباور دنيا در حالي که هنوز دولت اصلاحات در ايران بود و صحبت از گفت‌وگوي تمدن‌ها شده بود و سال قبل را هم سازمان ملل سال جهاني را به عنوان «گفت‌وگوي تمدن‌ها» يعني شعار رئيس جمهور ما انتخاب کرده بود ولي سال بعد بوش آمد و زد زير ميز و گفت «اين حرف‌ها نيست و ايران هم جزو محور شرارت است» در حالي که ايران در اوج تساهل و تسامح خود بسر مي‌‌برد.

 

کوتاه آمدن کشور در دولت سازندگي و اصلاحات، باج‌خواهي دشمنان را بيشتر کرد

 

دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام گفت: ايران سياست تنش‌زدايي را در پيش گرفته بود ايران هر چه آنها مي‌گفتند عمل مي‌کرد مي‌گفتند نطنز، يو‌سي‌اف اصفهان را تعطيل کنيد، گزارشگرها را بياوريد بازديد کنند، بازرسي کنند تمام اين کارها صورت گرفت اما آنها گفتند ايران در محور شرارت هست چرا، براي اينکه اينها مي‌ترسند که در کنار قدرت، ايران به ثروت برسد براي آنها قدرتي در منطقه به وجود مي‌آيد که مانع پيشروي آنها در منطقه مي‌شود.

 

رضايي افزود: آمريکا به دنبال نقشه‌اي در منطقه است و يک طرحي دارند که اسم آن را گذاشته‌اند «خاورميانه جديد» و ايران بايد در اين نقشه بازي کند اگر خارج از اين نقشه بخواهد عمل کند نمي‌تواند، آمريکا چنين نقشه‌اي را براي اروپا ندارد و فقط اين نقشه را براي خاورميانه دارد زيرا اينجا نفت و گاز هست، اينجا اسرائيل هست و امنيتش بايد تأمين شود، اينجا منابعي دارد که در جاي ديگر نيست طبق اين نقشه ايران بايد ديکته شده يک نقش را بازي کند خوب نتيجه اين ديکته نوشتن يعني بايد از تمام آرزوها و آرمان‌هاي خود دست بردارد از تمام استقلال و آزادي که دارد دست بکشد و تبديل به يک مهره‌اي شود که هميشه در يک چارچوب خاص عمل کند و الان هم دعوا بر سر اين است که نقش را در منطقه ما بايد تعيين کنيم يا آمريکايي‌ها، ما که دنبال جنگ نيستيم، به دنبال بمب اتم نيستيم، ما مي‌خواهيم در منطقه خودمان باشيم اما منافع آمريکا و ديکته آنها اين است که مي‌خواهند براي منطقه بنويسند يک طور ديگه است.

 

در کنار قدرت، ثروت ايران او را مقتدر خواهد کرد

 

وي خاطرنشان کرد: در حال حاضر علت رويارويي ما با آمريکا بر سر اين است که اگر ايران پيشرفت کند و بتواند يک قدرت تأثيرگذار بيشتر در منطقه شود بايد جلوي اين را بگيرند، چرا ما را تحريم اقتصادي کردند مگر ايران چکار کرده بود، حالا چرا تحريم اقتصادي يک کار ديگري مي‌کردند از خود اين تحريم مي‌شود نيات آنها را فهميد، ايران نبايد پيشرفت کند، زيرا اگر در کنار قدرت، ثروت هم توليد کند و اقتصادش را درست کند آن موقع تبديل به يک قدرتي مي‌شود که در منطقه بايد ديده شود، ملاحظه شود و نقشش را بايد قبول کنند، استقلال منطقه‌اي آن را بايد قبول کنند و اين براي آنها سنگين است به همين دليل از يک طرف مي‌گويند مذاکره و از طرف ديگر فشار مي‌آورند مذاکره براي چيست؟ هدف از مذاکره چيست؟ هر کسي مي‌خواهد مذاکره کند يک ليست مي‌دهد، آمريکايي‌ها که مي‌خواهند مذاکره کنند هيچ مذاکره‌اي بدون فهرست نيست آمريکا مي‌خواهد بر سر چه چيز با ما مذاکره کند.

 

دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام ادامه داد: آمريکايي‌ها بايد مشخص کنند که بر سر چه چيزي با ما مي‌خواهند مذاکره کنند، بر سر محيط زيست، قيمت نفت، بقاي اسرائيل، امنيت منطقه، صلح منطقه لذا بايد يک فهرست تهيه کنند و در آن اعلام کنند که بر روي دو يا سه موضوع با ايران مذاکره مي‌کنيم مگر ايران در مسئله عراق با آمريکايي‌ها در آن کميسيون مشترک به منظور امنيت عراق مذاکره نکردو همکاري نشد مگر امروز در سازمان ملل و بسياري از جاها مثل مبارزه با مواد مخدر، ايران يک عنصر فعال نيست مگر ايران در مسئله محيط زيست بيش از آمريکايي‌ها در سازمان ملل فعال نيست پس مذاکره بايد معلوم باشد که براي چيست اما اگر مذاکره براي مذاکره باشد، يک قصد بيشتر ندارند و آن اينکه مي‌خواهند مذاکره کنند و به ملت‌هاي منطقه بگويند که تنها نيروي مقاومي که جلوي ما بود آن هم تسليم شد و پشت ميز قرار گرفت.

 

رضايي تصريح کرد: فرض کنيم رفتيم پشت ميز مذاکره، چه به دست مي‌آوريم؟ اگر رفتن پشت اين ميز وضع امروز ما را بدتر مي‌کند و حتي ممکن است به جنگ ايران و آمريکا بينجامد که بسياري از جنگ‌ها بعد از آغاز مذاکرات اتفاق افتاده است خوب اين چه فايده‌اي براي ما دارد پس بايد فايده مذاکره را آمريکايي‌ها مشخص کنند مگر ادعا نمي‌کنند که به دنبال مذاکره هستند تا جمهوري اسلامي ايران همانگونه که رهبر معظم فرمود «يک نظام منطقي است که جواب منطق را با منطق مي‌دهد و به دنبال جنگ نيست».

 

وي افزود: ايران به دنبال منازعه نيست به دنبال اين است که صلح و آرامش در جهان برقرار باشد تا کشورها بتوانند به صورت مسالمت‌آميز با هم زندگي کنند و جنگ‌ها برچيده شود و امنيت و آرامش در جهان حاکم شود و اميد مي‌رود که ملت ايران به کمک شما نسل سومي‌ها و چهارمي‌ها بتواند جايگاهي را که براي آن هزينه گزافي پرداخته تا به اينجا رسيده را به سر منزل مقصود برساند.

 

دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام بيان کرد: نبايد نگران تحريم‌ها بود بايد تحريم‌ها را خنثي کرد مهم اين است که تحريم‌ها با برنامه‌ريزي‌ها با حکمت و برنامه‌ريزي نه با شعار و فقط با يک اراده انقلابي خنثي شود.

 

رضايي در پاسخ به سوالي مبني بر اينکه چرا کشور با اين همه ثروت هنوز درگير فقر و معيشت مردم است گفت: ملت‌ها همانند کبوتري هستند که دو تا بال دارند، بال سياست و بال زندگي، بال حکومت و اقتصاد و اين پرنده مي‌خواهد بپرد اگر هر دو بالش قوي باشد ناگزير اوج مي‌گيرد اما اگر اين پرنده يک بالش قوي باشد و يک بال ديگرش ضعيف، کج مي‌رود ما يک بالمان خيلي قوي شده بال سياست، امنيت و دفاع به طوري که جزو 10 کشور اول دنيا هستيم اما بال زندگي و اقتصادمان ضعيف است که بايد در اين زمينه تلاش‌هاي جدي انجام شود طبق تدابير رهبر معظم انقلاب چشم‌انداز ايران 1404 که تدوين شده است براي اين است که بال سمت راستي تقويت شود.

 

فصل‌الخطاب بودن بيانات رهبري بر مسئولان راهگشاست

 

وي اضافه کرد: دولت‌هايي که تا حالا بوده‌اند برنامه قوي براي اين کار نداشتند و گرنه نظام از همه دولت‌ها خواسته که اين بال سمت راست که مربوط به اقتصاد و زندگي است بايد تقويت شود و چهار سال اخير تمام شعارهاي سال که رهبر معظم تأکيد داشته‌اند در زمينه اقتصاد بوده است.

 

دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام افزود: نظام تصميم را گرفته اما برنامه‌ريزي را بايد با دانش، اراده و همت و سال‌هاي آينده با تقويت بال زندگي و اقتصاد و اخلاق جامعه مورد تأکيد خواهد بود.

 

رضايي بيان داشت: نخستين گام براي رفع مشکلات بايد براساس نسخه‌هاي تخصصي شکل گيرد هم براي کل کشور و هم تک تک استان‌ها، بايد با توجه به شرايط محلي و جغرافيايي خاص هر منطقه برنامه‌‌ريزي کرد و اين مستلزم افراد کننده و متخصص است.

 

وي گفت: تجارت و بازارچه‌هاي مرزي در استاني مانند سيستان و بلوچستان ميلياردها دلار درآمد در پي خواهد داشت و در مورد استاني ديگر ظرفيتي ديگر که بايد به خوبي همه اينها ديده شود.

 

دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام ادامه داد: مشکل اصلي اين بوده که چون سياستمداران ايران اقتصاد را نمي‌دانسته‌اند آمده‌اند و يک نسخه واحدي نوشته‌اند و آنهم بستگي داشته که دولتمردان از کدام مناطق بوده‌اند معمولا گرايشات منطقه‌اي و اطلاع نداشتن از اقتصاد باعث شده تا دستورالعمل‌هايي که براي استان‌ها نوشته‌اند دقيق نباشد و منطبق با مزيت‌هاي نسبي و فرهنگ آنجا نباشد.

 

رضايي افزود: ما بايد براي تک تک استان‌ها براساس ظرفيت‌هاي آن مناطق برنامه بنويسيم تا سبب آباداني آن شود.

 

وي بيان داشت: هنوز ملت ايران روي ريل اقتصادي نيفتاده است که اگر اين اتفاق رخ دهد تمدن جديدي در دنيا شکل مي‌گيرد ما کشور غني و ثروتمندي هستيم که در صورت مديريت صحيح مي‌توانيم قله‌هاي پيشرفت را طي کنيم.

 

دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام گفت: اگر دولتمردان و مسئولان منازعات را کنار نزده و به بيانات رهبري توجه نکنند، ملت آنها را کنار خواهد زد حال وقت آن است که تعاملات و توافقات خود را بيشتر کنيم تا مشکلات کشور به حداقل کاهش يابد.

نظر شما