به گزارش شهر به نقل از روابط عمومي معاونت هنري سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران، اين مراسم که شامگاه چهارشنبه 16 اسفند در فرهنگسراي انديشه برگزار شد، پس از قرائت آياتي از کلامالله مجيد و پخش سرود جمهوري اسلامي ايران،با شعرخواني اسماعيل اميني و مهدي استاداحمد همراه بود.
در ادامه ميرجلالالدين کزازي به سخنراني درباره«رازهاي نوروز» پرداخت. وي اظهارداشت: هنر ما ايرانيان همواره در درازناي تاريخمان آن بوده است که از شب تاريک ديجور، نوروز گيتيافروز پديد آوردهايم و از خزان پژمردگي، بهار شکوفايي.
کزازي گفت: نوروز گراميترين، گران مايهترين،ديرپايترين، جانافزايترين جشن ايرانيست. ما ايرانيان مردماني شادمانه و شادخوار بودهايم، به هر بهانهاي، انگيزهاي، بزمي ميآراستهايم و به شادي مينشستهايم.
وي ادامه داد: در ميان فرهنگهايي که من ميشناسم،بهراستي هيچ فرهنگي را نمييابم که به اندازه فرهنگ ايراني آکنده از جشنها وآيينهاي شادماني گونهگون باشد. بسياري از اين جشنها در کشاکش رخدادهاي زمانه از ميان رفته است. ايرانيان آنها را يا به هيچ روي برنميگزارند، يا تنها درميانه تيرههاي گروههايي از آنان روايي دارد. جشنهايي مانند تيرگان، مهرگان، جشن سده از اين گونه است.
اين شاهنامهپژوه افزود: اما بهراستي چرا جشن وآيين نوروز از فراسوي هزارهها تاکنون پاييده است و ما ايرانيان امروز آن را با همان شکوه شگرف پارينه برميگزاريم؟ نوروز جشن فراگير ميهني ايرانيان شده است. بارهاگفتهام، در هر گوشه گيتي که نمادي، نشاني از نوروز را بيابيم، ميتوانيم بيگمان باشيم به هرآينگي، به بانگ بلند بگوييم که فرهنگ گرانسنگ ايراني تا بدانجاي راه برده است.
کزازي گفت: امروز سرزمينهايي، فرهنگهايي، مردماني نوروز را گرامي ميدارند که ايراني نيستند، در جغرافياي پهناور فرهنگي ايران که بسيار گستردهتر از جغرافياي سياسي آن است، نيز جاي ندارند. چرا نوروز را برپاي ميدارند؟ پاسخ روشن است؛ چون بويي، سويي، رويي از نوروز ايراني به آن سرزمينهارسيده است.
آيين نوروز آميزهاي از چندين جشن و آيين گوناگون است
وي ادامه داد: بهراستي راز سختجاني و ماندگاري نوروز در چيست؟ پاسخهايي چند ميتوان به اين پرسش بنيادين داد. پاسخهاي باورشناختي، نمادشناختي، اسطورهشناختي. من به هيچيک از اين پاسخها درنميپيچم؛چون سخن به درازا خواهد کشيد. تنها به يک پاسخ بسنده ميکنم. پاسخي که ميتواندتاريخي باشد و فرهنگي و آن اين است، جشن و آيين نوروز به شيوهاي که امروزبرگزارده ميآيد، بهراستي آميزهاي از چندين جشن و آيين گوناگون است.
مصحح ديوان خاقاني توضيح داد: پارهاي از آن جشنهاي مهينهي بهينه، نشاني در جشن و آيين نوروز نهادهاند. هم جشني گاهشمارانه است، همجشني باورشناختيست، هم جشني باستانيست، در شمار آن جشنهاي کهن که گاهنبارناميده ميشدهاند؛ جشنهايي در پيوند با دگرگونيهاي گيتي در زندگي کشاورزانه ودامپرورانه که ديري زندگي نياکان ما بوده است، هنوز هم به گونهاي هست.
کزازي افزود: بيگمان بسياري از شما ميدانيد خاستگاه گاهشماري نوروز، پديدهايست بسيار بهشگون و همايون، در آسمان. پديدهاي اخترشناختي، ترازمندي بهاري يا اعتدال ربيعي. نوروز همزمان است با آغاز بهار.هنگامي که خورشيد به بارهي بره درميآيد، شب و روز همساز و همتراز ميشوند، ازآن پس روز، روشنايي، گرما که در چشم نياکان ما پديدههاي خجسته و اهورايياند ميافزايند،در برابر تيرگي، سرما، شب، که پديدههايي اهريمنياند فرو ميکاهند. ايرانيان کهن اين پديده کيهاني اخترشناختي را بسيار خجسته ميدانستند، از اين روي آن را جشن ميگرفتند.
وي همچنين اظهار داشت: جشني ديگر که با جشن وآيين نوروز درآميخته است، جشن باورشناختيست، جشن بزرگداشت فروهرهاست. ايرانيان کهن در پنج روز فرجامين سالي که سپري ميشود، همچنان در پنج روز آغازين سالي که فراز ميآيد، فروهر مردگانشان را بزرگ ميداشتهاند.
مترجم «ايلياد» و «اديسه» گفت: يکي از گراميترين چکامههاي اوستا، يشتي است در ستايش فروهرها، فروردينيشت. نياکان ما بر آن بودهاند که در اين روزها فروهرِ مردگان از مينو، از جهان نهان، به گيتي، به جهان آشکار،پيکرينه، استومند، ميآيند ديدار خويشان و دلبندان را. پس ميکوشيدهاند که آماده پذيرايي از اين ميهمانان شگفت مينوي باشند. پارهاي از رسم و راههاي نوروزي بهاين پذيرايي بازميگردد.
وي ادامه داد: اينکه کدبانوان ايراني در اين روزها خانه را از بيخ و بن ميروبند، ميپيرايند، بسياري از آنان بر اين باورند که هيچ بخشي، چه آشکار و چه نهان از خانه نميبايد گردناک و آلوده بماند. هنگامي که ميهماني به سراي ما ميآيد، خانه را ميروبيم، ميآراييم. جامه آراسته ميپوشيم، بزرگداشت ميهمان را. اين که در نوروز ايرانيان همچنان بر خود بايسته ميدانند که جامه نو و آراسته در بر کنند، به اين آيين بازميگردد.
کزازي افزود: دانشور گرانمايه ايراني، بوريحان بيروني، در کتاب خويش «آثارالباقيه عن القرونالخاليه» نوشته است که تا روزگار او، مردم خوارزم بر بامهاي خانههاي خويش در اين روزها خواني ويژه ميگستردهاند.خوراکهايي که بر اين خوان نهاده ميشده است، خوراکهايي بوده است با بوي تيزِخوش، آکنده از خوشبويهايي که در خوان و خوراک ايراني به کار برده ميشده است وهنوز ميشود؛ هل، زعفران، از اينگونه. چون باور آنان بر اين بوده است که آنفروهرها، از بوي خوش اين خوراکها بهره ميجويند و توشه. آن بخش سخت به کار ما ميآيدکه هنوز در گَوِ گيتي، در مغاک خاک، در زندان تن گرفتاريم.
وي همچنين گفت: ديگر از جشنها و آيينهايي کهنام و نشاني در نوروز دارد، يکي از آن جشنهاي باستانيست، گاهنبارها، که «هَمَسپَتمَدَم» ناميده ميشده است. در روزهاي آغازين سال، ايرانيان باستان آن را گرامي ميداشتند.نوروز، بهار، زمانيست که جهان از چنگ اهريمن سردي، تاريکي، ميرهد، گرمي،روشنايي، بر جهان چيرگي ميجويد. گيتي افسرده، فرومرده، ديگربار جان و جنب ميگيرد.
بهار روزگار رَستنهاو رُستنهاست
کزازي ادامه داد: بهار جشن رستاخيز است. جشنيست نمادين از رستاخيز دروني. رستاخيز برون، ميبايد به رستاخيزي در درون، در جان، درانديشه، در منش، بيانجامد. انسان انديشمند، جانآگاه، روشنراي ايراني، رستاخيزبروني را به جهان دروني خود ميبرد. بهار از اين روي جشن خانهتکاني تنها نيست،جشن جانتکاني و دلتکاني هم هست. با بهار، انسان ايراني ميبايد انساني ديگربشود، انساني نوآيين. هرآنچه را نشان از کهنگي، فرسودگي، ماندگي، پوسيدگي دارد،به کناري بنهد. مانند مار -هرچند نمادي، پديدهاي اهريمنيست؛ اما در اينجاکاربردي اهورايي ميتواند يافت- پوست بياندازد، آن چنان که گيتي در بهار جامه ديگرميکند، پوست مياندازد.
مولف «مازهاي راز» افزود: بهار روزگار رَستنهاو رُستنهاست. رَستن از دامهاي گونهگون که در درازناي سالي، بر گرد خود تنيدهايم؛رُستن، دوباره زيستن، از نو آغازيدن است.
اجراي قطعاتي از موسيقي پاپ، از جمله قطعه «فصل دلتکاني» به آهنگسازي اکبر آزاد، با ترانهاي از محمدعلي شيرازي توسط حامد زماني،بخش بعدي اين مراسم بود. پس از آن سعيد يوسفنيا، سيروس ذکايي و حميدرضا برقعي به شعرخواني پرداختند.
اجراي موسيقي خراساني توسط مرتضي گودرزي و شعرخواني عليرضا راهب، محمدعلي بهمني، مرتضي اميري اسفندقه و عبدالجبار کاکايي بخش ديگري از اين مراسم بود و در پايان، گروهي از عاشيقهاي آذربايجاني به سرکردگي عاشيق سلجوق شهبازي، قطعاتي از موسيقي آذري را به حاضران هديه کردند.