سه‌شنبه ۰۱ خرداد ۱۴۰۳
ساعت : ۰۱:۲۳
کد خبر: ۶۰۸۹۱
|
تاریخ انتشار: ۲۰ فروردين ۱۳۹۲ - ۱۳:۵۰
يك منتقد معتقد است كه «قاعده تصادف» به كشمكش و تضاد بين ديدگاه‌هاي دو نسل والدين و فرزندان آنها مي‌پردازد.

حسين سلطان محمدي منتقد و نويسنده سينما در گفت‌و‌گو با خبرنگار فرهنگي شهر، در خصوص فيلم «قاعده تصادف»، اظهار داشت: «قاعده تصادف» درباره دغدغه بخشي از جامعه ما بخصوص جامعه روشنفكري است مبني بر اينكه چقدرنسل جوان امروز با نسل قبلي‌اش همراهي و تفاوت دارد و يا اينكه اينها مي‌تواند باهم جمع شود يا خير؟ همچنين چطور مي‌توانيم درك و استنباط از يكديگر را بهتر كنيم؟ چون عموما بر اين باوريم كه جوانان امروز جواناني‌اند كه از سنت‌ها و نسل قبلي بريده‌اند، به خانواده‌ها و شبكه‌هاي فاميلي پيوستگي ندارند و به دوستان و شبكه‌هاي اجتماعي مجازي و روابطي كه در اين محدوده تعريف مي‌شود همراهي نشان مي‌دهند. همين باعث مي‌شود نسل قبلي كه هنوز علقه‌اي با خانواده دارد با اينها دچار اختلاف ديدگاه و تضاد شوند. در واقع اين فيلم از يك زاويه‌اي اين كشمكش و فاصله را بررسي مي‌كرد.

 

سلطان‌ محمدي با تاكيد بر اينكه اين فيلم هم براي والدين و هم براي فرزندان حرف داشت، گفت: اين فيلم هم براي والدين مشكوك به روابط جوان‌ها با يكديگر حرف داشت و هم براي جوان‌هايي كه به صورت تند و داغ والدين را كنار مي‌زنند. البته در ميان اينها حلقه مياني و وصلي وجود داشت؛ بخشي كه اينها را همپوشاني مي‌كرد. در اين رابطه مي‌توان به آن كاراكتري اشاره كرد كه اشكان خطيبي نقشش را بازي مي‌كرد بطوريكه او هم به گونه اي جوان‌ها را فرماندهي مي‌كرد و هم نشان مي‌داد كه دليل سخت‌گيري بزرگترها را مي‌فهمد.

اين منتقد سينما در خصوص همذات‌پنداري مخاطب با فرزندان در اين فيلم، گفت: از لحاظ كمي چون تعداد بچه‌ها بيشتر بود و يك پدري (امير جعفري) وجود داشت كه يك تنه نقش والدين را به طور واضحي بر عهده داشت، در كنار آن پدري ديگري (اميد روحاني) هم وجود داشت اما نقشش بسياركمرنگ بود و در اين ميان بقيه والدين هم از صحنه مفقود بودند. بنابراين به نظر مي‌رسيد كه فيلم بيشتر حرف جوان‌ها را دارد مي‌زند. گرچه تعداد فرزندان زياد بود اما از لحاظ كيفي برابر بودند، چون قدرت‌ها يك به يك بود و حداقل هركدام به نحوي حرف خودشان را به كرسي نشاندند.

   

وي در رابطه با پرداخت موضوع رفتن از كشور و اين قبيل موارد در «قاعده تصادف»،با بيان اينكه مضمون رفتن موضوع اصلي اين فيلم نيست، اظهار داشت: بحث كاراكترهاي فيلم بر سر اين بود كه براي يك فعاليتي به خارج از كشور سفر مي‌كنند و برمي‌گردند. نكته اينجاست كه در دنياي پرابهام فعلي و فضاي به شدت مغشوش در روابط اجتماعي امروز بخصوص در دنياي خارج از ايران و همچنين در داخل؛ قشر سنتي جامعه ما نسبت به اينها گارد دارد؛ بطوريكه قشر سنتي از طرفي سعي مي‌كند موجوديت خود را حفظ كند و از طرف ديگر هم جلوي حمله‌هاي فرهنگي، نشانه‌ها يا رفتارهاي صادره از خارج را بگيرد. به همين دليل به هر چيزي كه از دنياي جديد مي‌آيد با ديد مشكوك نگاه مي‌كند و فكر مي‌كند كه اگر حالت طردكنندگي داشته باشد ايمني خود را بيشتر تامين مي كند. در اين ميان والدين سخت‌گير حتي به اين حركت فرهنگي ـ رفتن به خارج از كشور براي فعاليت فرهنگي هم نگاه مشكوكي دارد. براي اينكه كارگردان داستان را از ابهام دربياورد پلاني را نشان مي‌دهدكه امير جعفري وارد خانه بچه‌ها مي‌شود مي‌بيند يكي از بچه‌ها دارد نماز مي‌خواند. در واقع مي‌خواهد بگويد كه اين جوان‌ها در عين حال كه رفتارهاي سنتي، فرهنگ و آيين خود را حفظ كرده‌اند مي‌خواهند به خارج از كشور براي فعاليت‌هاي خود بروند و موضوع مهاجرت و مانند آن در اين فيلم مطرح نيست.

 

سلطان محمدي در خصوص سوال مبني بر اينكه «قاعده تصادف» مي‌تواند تداعي گر فيلم «درباره الي» باشد، گفت: اين فيلم نمي‌تواند تداعي‌گر «درباره الي» باشد. اگر در مورد رفتارهاي خوب و بد انساني به تعداد زياد مثال و نمونه داشته باشيم، آيا مي‌توانيم بگوييم اولي حجت است و بقيه را بايد به آن ارجاع دهيم و با آن نوع رفتار و مثال مقايسه كنيم؟ در صورتيكه بايد بگوييم اين هم فيلمي است در مورد دروغ و پنهان‌كاري يا اينكه بگوييم اين هم فيلمي است نه كپي از يك فيلمي. بهتر است. نبايد بگوييم فيلمي شبيه آن است چون ممكن است بعد از «درباره الي» بازهم در مورد اين موضوعات فيلم ساخته شود. همانطور كه فيلم جديد اصغر فرهادي در مورد طلاق است كمااينكه در فيلم «جدايي نادر از سيمين» موضوع طلاق مطرح بود در اين صورت آيا بايد بگوييم كه اين «جدايي نادر از سيمين 2» است؟!. بنابراين هر كدام از اين فيلم‌ها دنياي خوشان را دارند.

 

وي در خصوص تجربه تئاتري بودن «قاعده تصادف»، با بيان اينكه اين نوع فيلم‌سازي در سينما سخت است و حداقل براي تماشاگر عادي ما نامأنوس است، گفت: طراحي‌ هم در چنين فيلمي سخت است؛ چون زماني كه اثر به اجرا در مي‌آيد بايد همه صحنه‌ها يك دست از كار دربيايد و اگر يكي در اين ميان ناهماهنگي ايجاد كند دوباره بايد همه چيز از ابتدا شروع شود. بنابراين براي طراحي چنين صحنه‌هايي بايد همگي آماده باشند و احتياج به تمرين بسيار دارد كمااينكه عوامل اين فيلم هم گفته‌اند كه دو ماه اين صحنه‌ها را تمرين ‌كرديم كه بتوانيم اجراي خوبي داشته باشيم.

 

وي افزود: شيوه «قاعده تصادف» شيوه كمتر تجربه شده در سينماي جهان و ايران است. براي همين هم اين فيلم كمي مورد توجه قرار گرفت يعني حداقل از ديد سينمايي، فيلم اين اختيار را به تماشاگر مي‌دهد كه خودش صحنه‌ها را انتخاب و نگاه كند. در واقع در فيلم‌هاي عادي كارگردان زاويه‌ها و موارد را انتخاب مي‌كند و به تماشاگر مي‌گويد كه اين را نگاه كن اما در فيلم‌هايي چون «قاعده تصادف» خود مخاطب مي‌تواند چيزي را كه مي‌خواهد نگاه و انتخاب كند.

نظر شما