دوشنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۳
ساعت : ۱۹:۱۰
کد خبر: ۶۰۹۸۷
|
تاریخ انتشار: ۲۷ فروردين ۱۳۹۲ - ۱۰:۴۷
گزارش شهر از تقدير از عوامل «پايتخت 2» در فرهنگسراي رسانه/
مقدم گفت: طبق نيازسنجي و مخاطب‌سنجي مخاطب از «پايتخت» اشباع نشده بود و ما هم قصه‌هايمان را نگفته بوديم تا اينكه «پايتخت2» شکل گرفت.

به گزارش خبرنگار فرهنگي شهر، بيستمين نشست پرسش و پاسخ «قاب رسانه» فرهنگسراي رسانه با حضور سيروس مقدم (کارگردان)، محسن تنابنده (نويسنده و بازيگر)، ريما رامين‌فر، مهران احمدي، احمد مهران‌فر، ليندا کياني و عليرضا خمسه (بازيگران)، حسن وارسته و كوروش نريماني (نويسنده) و نيما كرمي به عنوان مجري جلسه برگزار شد.

 

سيروس مقدم در پاسخ به صحبت‌هاي نيما كرمي (مجري جلسه) مبني بر اينكه معمولا سري دوم يك مجموعه جذابيت سري اول را ندارد؛ آيا هراس موفق نشدن سري دوم مجموعه  در شما هم وجود داشت كه سراغ سري دوم نرويد؟، گفت: نگراني از ساختن سري دوم داشتيم، اما اولا احساس مي‌شد مخاطب از پايتخت يك سير و اشباع نشده است، همچنين در پي نيازسنجي و مخاطب‌سنجي سازمان صداوسيما به اين نتيجه رسيديم كه «پايتخت 2» مي‌تواند شكل بگيرد. خود ما هم به اين نتيجه رسيديم كه به دليل محدوديت 13 روز پخش «پايتخت 1» فرصت نشد همه داستان و قصه‌هاي خود را بگوييم. بنابراين بعد از پخش «پايتخت1» نشستي با عوامل داشتيم و به اين نتجه رسيديم كه «پايتخت 2» بسازيم كه گامي به جلو و حرفه‌هاي تازه‌تري براي زدن داشته باشد، در غير اينصورت بگذاريم همان خاطره خوب «پايتخت1» در خاطره مردم بماند. در اين ميان بار اصلي مسووليت اين عهد و پيمان روي دوش محسن تنابنده بود، چون او بايد به ايده‌ها و قصه‌هاي جديد مي‌رسيد. يادم است كه با تنابنده و مهران‌فر يك شمال گردي اساسي و يك جنوب‌گردي از بوشهر تا قشم داشتيم و وقتي اعلام شد به يك ايده جذابي رسيديم كه مي توان حرف‌هاي خوبي در اين سريال زد كارمان را شروع كرديم.

   

وي ادامه داد: تصور اين را نداشتيم كه تا اين اندازه «پايتخت 2» بتواند با مخاطب و همچنين با روشنفكران و منتقدين جامعه‌مان ارتباط خوبي برقرار كند ولي در هر صورت اكثريت بازتاب‌ها به گونه‌اي بوده كه اثر مزبور توانسته يك گام به جلو بردارد.

   

ايده‌هايم را گذشته خودم مي‌گيرم

 

محسن تنابنده (بازيگر و نويسنده) در رابطه با ماهيت ايده اصلي «پايتخت»، با بيان اينكه اين سريال مثل ديگر آثار و نوشته‌هايم از گذشته و اتفاقات زندگي خودم برگرفته شده است، افزود: چون نوشتن داستان‌ها به اين شيوه قصه‌ها را ملموس‌تر و براي مخاطب باورپذيرتر مي‌كند. از جمله اينكه خاله‌ من در استان گلستان ـ بندر گز ـ زندگي مي‌كرد؛ آدم‌هايي در آنجا زندگي مي‌كرند و زماني من به آنجا رفت‌و‌آمد مي‌كردم. در واقع بيشتر داستان اين سريال همان آدم‌هايي‌اند كه در آن مكان زندگي مي‌كردند. مثلا ارسطو شخصيتي است كه در آنجا زندگي مي‌كرد، تقريبا حال و‌هواي قصه ما را داشت و با تغييراتي ارسطويي شد كه ما براي مخاطب به تصوير كشيديم. همچنين باباپنجعلي هم از شخصيت‌هاي همان منطقه بود، شخصيت خيلي جذابي داشت و هميشه در يادم بود تا اينكه در اين داستان از او استفاده كرديم. البته كاراكتر سختي داشت و عليرضا خمسه بيشتر از ما براي ارائه نقش پنجعلي زحمت كشيد.

 

وي در رابطه با همكاري عوامل در بخش نوشتن، گفت: بعد از اينكه طرح اصلي نوشته شد همه اعضا در خود به وجود آوردن قصه شريك بودند، در واقع همه افراد اين مجموعه به شكل يك تيم بودند، مديريت سيروس مقدم سنجيده و كامل بود بطوريكه مي‌توانم بگويم حتي ما اثر را به صورت گروهي نوشتيم، بازي و كارگرداني كرديم. در حقيقت مقدم با آغوش باز ايده‌هاي ما را پذيرفت.

 

خانواده ركن بسيار مهم جامعه ايراني است

 

عليرضا خمسه به عنوان بازيگر متبحر و كاركشته در رابطه با آمدن خود به «پايتخت 2» كه يك نقش فرعي با ديالوگ بسيار اندك براي او در نظر گرفته شده بود، با بيان يك مزاح مبني بر اينكه قضيه مهاجرت است و همه به پايتخت مي‌آيند و من همينطور، افزود: پايتخت مبتني بر حضور يگانه و اتحاد يك گروه با هم بود و به جز كاراكترها، قصه‌ها و موقعيت‌هاي «پايتخت 2»، اين سريال هيچ پيامي جز اين ندارد مبني بر اينكه كه خانواده ركن بسيار مهم جامعه ايراني است.

   

وي ادامه داد: مادامي كه جامعه ايراني به خانواده بها مي‌دهد اين ركن تكيه‌گاه اصلي آموزش و پرورش يك جامعه ماندگار است و خدا آن روز را نياورد كه خانواده در جامعه‌اي مثل ايران متلاشي شود و اين خطري است كه گاهي روانشناسان و جامعه‌شناسان در موردش صحبت‌ مي‌كنند اما تاثيرات روانشناس و جامعه‌شناس نمي‌تواند به اندازه بخش هنر ـ مخصوصا سينما و هنرهاي نمايشي ـ باشد. پيام اين سريال اين است كه خانواده بايد باهم باشند حتي اگر پدر پيري مثل باباپنجعلي داشته باشند و اينها چيزي نيست كه فقط از ذهن نويسندگان ما بيرون آمده باشد بلكه از جامعه خودمان گرفته شده است. در خانواده ايراني تك تك شخصيت‌هاي خانواده حتي پيرمرد يا فرزند معلول به همان اندازه ديگران مهم است. در حقيقت با توجه به اينها وقتي متن «پايتخت 1» را مي‌خواندم متوجه شدم چيزي كه اسمش را ارزش گذاشتيم يعني تكيه‌گاه مهم جامعه ايراني خانواده است، در اين سريال وجود دارد. حال اين ايده چقدر مي‌تواند تاثيرگذار باشد به مجموعه سريال برمي‌گردد كه خوشبختانه با همكاري و همدلي گروه اين سريال يك مجموعه تاثيرگذار ساخته شد و تا «پايتخت 1000» هم جا دارد ساخته شود چون تم ايراني مبني بر اينكه« در سخت‌ترين شرايط با هم هستيم» در اين سريال گنجانده شده است. در واقع اين تفكر كه در شرايط دشوار هم بايد مراقب هم باشيم مهمترين ارزش سريال بود كه من را به سوي خود كشيد.

   

هيچ برنامه‌اي به جز پايتخت نمي‌تواند من را از خانواده‌ام دور نگه دارد

 

ريما رامين‌فر (بازيگر) در رابطه با فعاليت طولاني مدت خود در ساخت «پايتخت» و دوري از خانواده خود، با تاكيد بر اينكه حضور در «پايتخت» براي من طاقت‌فرسا بود، افزود: عمده حضور و فعاليت ما براي سخت اين سريال در شهرستان بود و براي من دور بودن بسيار سخت بود تاحدي كه گاهي اوقات تمركز كاري خود را از دست مي‌دادم و واقعا اگر همياري و همكاري دوستان نبود نمي‌توانستم به كار خود ادامه دهم. همچنين بايد بگويم من به اين گروه «پايتخت 2» هم مانند خانواده‌‌ام عادت كرده بودم و اين چند روز كه دوباره ديدمشان فهميدم كه افراد اين گروه براي من به عنوان خانواده دومم بودند و هيچ چيزي به اندازه «پايتخت 2» نمي‌تواند من را دور از خانواده‌ام نگه دارد.

 

وي در پاسخ به اين پرسش مبني بر اينكه با وجود اينكه از لهجه استفاده نمي‌كرد چگونه توانسته بود به فرهنگ موجود در اين سريال نزديك شود تا تاثيرگذار باشد؟، گفت: بديهي است كه من خودم را به عنوان بازيگر به بازيگردان و گروه سپرده بودم، به نظرم متن خيلي خوب پرداخته شده بود و همچنين شاخص‌هايي كه براي كاراكتر «هما» خوب چيده شده بود و من آنها را به طور باورپذيري بازي مي‌كردم از جمله برخوردها و رفتار آن شخصيت با بزرگترها؛ در كل همه چيز بسيار مشخص طراحي شده بود و من فقط از نوشته تبعيت كردم.

 

گفتن تكيه‌كلام‌هاي در كوچه و خيابان انعكاس موفقيت يك مجموعه است

   

احمد مهران‌فر (بازيگر) در رابطه با نقش ارسطو كه به سمت لودگي نرفته بود و در خصوص تكيه‌كلام‌هايش، دليل اصلي به سمت لودگي نرفتن اين نقش را بازيگردان و كارگردان و تمام گروه اين سريال عنوان كرد و گفت: شناختي كه من از بازيگري داشتم براي ايفاي اين نقش كمكم كرد و ارسطو يك محصول مشترك گروه اين مجموعه بود. در واقع شاكله اصلي نقش ارسطو در متن شكل گرفت، همچنين وقتي مي‌خواستيم جلوي دوربين برويم تمرين‌هايي را انجام مي‌داديم و يك سري ديالوگ‌ها را بداهه مي‌گفتيم و برخي از اين ديالوگ‌ها به تكيه‌كلام تبديل مي‌شد و در اين ميان به برخي‌ از تيكه‌كلام‌ها را هم خودم بعد از «پايتخت1» فكر كرده بودم و در متن هم يك سري‌ از تكيه‌كلام‌ها بود.

   

وي ادامه داد: در خصوص شخصيت ارسطو ما به‌ازايي كه در ذهنم بود، تجربه‌اي كه در زندگي داشتم و شخصيت‌ ارسطويي كه در متن خوانده بودم به تجربه‌هاي خودم افزودم تا اين ارسطو شكل گرفت. بيشتر ديده شدن اين شخصيت در «پايتخت 2» هم بخاطر زحمتي بود كه در متن نوشته و طراحي كه براي آن شده بود.

  

وي در رابطه با واكنش‌هاي مردم در كوچه و خيابان نسبت به تكيه كلام‌هايش در «پايتخت2»، با اشاره به اينكه اين چيزها برايمان عادي شده است، گفت: به هر حال مايه خوشحالي است كه كار ما ديده شده است و اينچنين هم انعكاس و بازخورد خوب مردم را در كوچه و خيابان نشان مي‌دهد.

   

چپ كردن يك چشم واقعا سخت بود

 

مهران احمدي (بازيگر نقش بهبود) در خصوص نقش و لهجه خود در اين سريال، با تاكيد بر اينكه بازيگران اين سريال به سبب ظاهر و چهره بهترين بازيگران نشده‌اند، افزود: اين بازيگران با تلاش و زحمت بازي‌هاي خود را ارائه كرده‌اند و ما كارگرهاي عرصه سينما و تلويزيون هستيم؛ در اين عرصه كارگري مي‌كنيم به دليل اينكه شغل‌مان را بسيار دوست داريم، به خاطر پول و شهرت اينجا نيستم و من بابت اين نقش عرق ريخته‌ام بخاطر اينكه نقش سختي بود؛ چون هم بايد يك چششم انحراف مي‌داشت و هم اينكه لهجه بايد مي‌داشتم آن هم به صورتي كه لودگي در آن وجود نداشته باشد.

 

احمدي ادامه داد: من در جريان ساخت اين سريال قرار گرفتم و در آنجا به لهجه بيشتر وارد شدمو متوجه شدم در كنار لهجه بايد فرهنگ آن فضا را هم آموخت چون لهجه را بايد از خود فرهنگ بيرون كشيد و اين فرهنگ يك جغرافياست كه لهجه را به وجود مي‌آورد. ايده چشم چپ هم از كاراكترهاي فيلم «آينه شمعدان» گرفته شد.

 

ليندا كياني (بازيگر) در خصوص حضور خود در «پايتخت 2» ، گفت: كار من خيلي سخت بود چون اكثر گروه از «پايتخت1» باهم بودند و من وقتي وارد اين گروه شدم به گونه‌اي غريبه بودم اما قبلا با آقاي مقدم كار كرده بودم مي‌دانستم كه ايشان از من پشتيباني مي‌كنند و اينكه هر باري كه مي‌خواهم با پروژه‌ مقدم كار كنم مي‌دانم كه نصف راه را طي كرده‌ام چون بيشتر كارهاي ايشان از جمله فيلمنامه و كارگرداني و غيره به درستي انجام شده و خيالم راحت است و كمي مسووليتم كمتر مي‌شود با وجود اينهاا در «پايتخت 2» مسووليتم خيلي سخت بود چون شنيده بودم عوامل براي «پايتخت 1» خيلي زحمت كشيده بودند از طرف ديگر كار و فعاليت با آدم‌هاي حرفه‌اي راحت‌تر است. چون آدم‌هاي حرفه‌اي به بازيگر مقابل خود كمك مي‌كنند و پلان به پلان مواظب آدم هستند. بنابراين تمايل داشتم كه با اين گروه كار كنم.

 

حسن وارسته (نويسنده) در پاسخ به اين سوال مبني بر اينكه كار كردن زير نظر محسن تنابنده اتفاق بود يا كار يك گروه تيمي بود، گفت: محسن تنابنده ايده‌پرداز، سرپرست بسيار سخت‌گير و وسواسي است. بسياري مواقع در طول كار ايده‌ها به هم مي‌ريخت. بخاطر اينكه وي بسيار سخت‌گيري مي‌كرد بطوريكه به سرانجام رسيدن برخي قصه‌ها دو ماه طول مي‌كشيد. زماني هم كه كوروش نريماني به ما پيوست قصه خوب را به متن مجموعه اضافه كرد و به ما كمك كرد. به طور كلي اگر اين تيم نبود «پايتخت 2» شكل نمي‌گرفت.

 

كوروش نريماني (نويسنده) با بيان اينكه توانستم در تلويزيون به استانداري كه در تئاتر رعايت كرده بودم برسم، افزود: اين موفقيت هم به مدد سيروس مقدم و محسن تنابنده و بازيگران اتفاق افتاد. تلويزيون فضاي بسيار متفاوت تري از تئاتر دارد ـ كه من در آن كار مي‌كنم ـ فقط تجربه و توانايي گروه اجرايي، تهيه‌كننده و كارگردان در تلويزيون در حال حاضر به كمك گروه هنري مي‌آيد . چند سال پيش مرضيه برومند به من حرفي زد مبني بر اينكه در پشت يك اثر موفق تلويزيوني شك نكن كه يك تهيه‌كننده موفق وجود دارد و من در طول ساخت «پايتخت 2» به عينه به نتيجه و حرف ايشان رسيدم مبني بر اينكه اگر تهيه‌كننده رسانه تلويزيون، ارزش هنر و نوشته را نشناسد هرگز نمي‌تواند يك اثر موفق را به تلويزيون ببرد. اميدوارم حداقل از اين تهيه‌كننده‌ها زياد شود.

 

بر اساس اين گزارش، اين نشست با تقدير از عوامل «پايتخت 2» توسط امير خوراكيان رييس سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران و همچنين با گرفتن عكس‌هاي يادگاري عوامل مجموعه با رييس سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران و  جمعي از هنردوستان در فرهنگسراي رسانه به پايان رسيد.


نظر شما