به گزارش شهر، اقليم يک شهر از آن دست محيطهاي حياتي است که همواره بايد در کانون توجه مديران و کارشناسان قرار گيرد.
براساس يک مطالعه اقليمشناسي که نتايج آن در همايش چالشها و راهبردهاي زيستمحيطي کلانشهر تهران در مردادماه سال 87 منتشر شد، اقليم تهران طي دوره 47 ساله گذشته تغيير کرده است. نتايج اين پژوهش که با استفاده از آمار ايستگاه هواشناسي مهرآباد در دوره آماري 1961 تا 2005 تدوين شده حاکي از آن است که اقليم تهران در اين دوره گرمتر شده است. براساس اين مطالعه، دماي متوسط سالانه تهران 4 /17 درجه سانتي گراد است که سردترين سال اين دوره، 1350 با 2 /15 درجه و گرمترين سال 1379 با 2 /19درجه سانتي گراد بوده است. همچنين نتايج اين بررسي نشان ميدهد شبهاي تهران گرمتر شده و دما در زمستان بيش از دماهاي تابستاني افزايش داشته است. بررسي بارش طي دوره 45 ساله مزبور نيز نشان ميدهد بارندگي شهر تهران در اين دوره تغيير محسوسي نداشته است اما باتوجه به معادله خشکي که برآيندي از ميزان بارش و دماي هواست، اقليم تهران در نيم قرن اخير خشکتر شده است اما براي مقابله با چنين شرايط بحراني چه رويکردي بايد داشت؟ آيا روند فعلي ميتواند بستر ساز بهبود شرايط اقليم پايتخت شود؟
اقليم خشک و افزايش دما
افزايش درجه حرارت محيط به زعم کارشناسان محيطزيست، موجب افزايش تنفس و تعرق گياهان و در نتيجه افزايش تلفات آنها ميشود. بنابراين بايد آبياري را بهعنوان يک ضرورت براي حفظ وضعيت بهينه پوشش گياهي دنبال کرد. از طرف ديگر، گسترش فضاي سبز شهر تهران براي دستيابي به استانداردهاي جهاني سرانه فضاي سبز شهري موجب افزايش پوشش گياهي موجود ميشود که خود به معني افزايش نياز به منابع آب است؛ از اينرو، باتوجه به اقليم خشک تهران و محدوديتهاي تامين منابع آب، لازم است راهبردهاي مديريت فضاي سبز شهري در تهران بهگونهاي تعريف شود که با تحولاتي که رخ داده است و روند آن در آينده تشديد خواهد شد، سازگار و اهداف درازمدت مديريت شهري در طراحي، ايجاد و نگهداشت فضايسبز تامين شود. براين اساس، مديريت پوشش گياهي، بستر رشد آن و منابع آبي بايد مورد دقت قرار گيرد.
بحران کمآبي
بسياري از کارشناسان بر اين قول متفق هستند که پوشش گياهي فضاي سبز شهر تهران، متناسب با تغييرات اقليمي که با آن روبهرو هستيم، بايد دگرگون شود. مهمترين راهبرد مديريتي در اين زمينه، بهرهگيري از گياهاني است که نسبت به اقليم گرمتر، مقاومتر بوده و به آب کمتري نياز داشته باشند. حفظ باغها و فضاهاي سبز کهن نيز که دستيابي به مسير سفرههاي زيرزميني دارند، ميتواند کمک شايان توجهي به حفظ اقليم و محيطزيست پايتخت کند. از اينرو حفظ باغهاي قديمي و آبراهههاي قنات محور پايتخت در سالهاي اخير در اين چارچوب تعريف ميشود. نمونههاي قابل رصد در اين زمينه کم نيست: طرحهاي متعدد اراضي عباسآباد، اصرار مديريت شهري بر حفظ بوستان پرديسان بهعنوان ريه تنفسي غرب شهر، تملک و تبديل باغهاي بلااستفاده و رها شده و حتي خريد آنها براي تبديل به باغهاي شهري عامالمنفعه و ... از سويي عملکرد شهرداري تهران در ارتقاي پادگان قلعه مرغي به بزرگترين بوستان پايتخت ذيل عنوان بوستان ولايت اقدامي قابل ملاحظه در عرصه حفاظت از اقليم و زيستبوم شهر است. علاوه بر نوع گياهاني که در فضاي سبز شهري استفاده ميشوند، خاک و بستر رشدي که بهکار ميرود نيز نقش مهمي در مديريت بهينه پوشش گياهي دارد. درصورت مناسب بودن بستر رشد، علاوه بر تأمين نيازهاي آب و عناصر غذايي گياه و فراهم کردن شرايط براي رشد و نمو مطلوب گياهان، تلفات آب به حداقل کاهش مييابد. تغييرات خاکي در بوستان ولايت موجب شده است رشد کوير مرکزي به محيط شهري متوقف شود و هزاران درخت به مقابله با خشکي اقليم تهران بروند.
ضرورت صيانت از باغهاي موجود شهر
باغهاي يکپارچه شهر تهران بهعنوان سرمايههاي بازگشتناپذير و روستاهاي قديمي که اکنون با گسترش شهر درون حلقه محاصره قرار گرفتهاند، بهعنوان پهنههاي ارزشمند اصيل مشخص شده و در مواجهه با آن ساز و کار مناسب ارائه و ميزان و نحوه ساخت و ساز در آن مشخص شده است که در قالب طرحهاي موضعي خاص محقق خواهد شد. باغهاي تهران را ميتوان يکي از مسائل حياتي و اساسي شهر تهران که نيازمند توجه جدي مديران و مسئولان شهري است، قلمداد کرد که در حال حاضر با توجه به مسائلي مانند حجم بالاي ساخت وساز و انباشتگي فضا از سيمان، آجر و مصالح ساختماني که نسبت تودههاي مصنوعي را به فضاهاي طبيعي بسيار بالا برده است. آلودگي هوا نيز که در بسياري از روزهاي سال تنفس عادي را نيز براي شهروندان مشکل ميسازد از معضلات موجود در راه حيات اين باغهاست. از طرفي کمبود فضاهاي عمومي شهرکه از جمله نيازهاي يک کلانشهر است تا شهروندان آن بتوانند با توجه به فشردگي و پيچيدگي زندگي ماشيني و دوري از طبيعت فرصتهاي تجديد قوا، آرامسازي ذهن و انديشه را در اختيار داشته باشند.
اما ضرورت سياستگذاريهايي که در نهايت در راستاي توسعه پايدار و حفظ منابع جبرانناپذير و حياتي شهر به شمار ميرود و مسئولان موظف به برقراري تعادل بهينه ميان فعاليت انسان و فضا بهعنوان سه عنصر اصلي توسعه پايدار هستند، موجب شد شهرداري تهران طرحي را پيريزي کند که صيانت باغهاي موجود پايتخت را تضمين کند.
در اين زمينه باغهاي محدوده کن، باغهاي فرحزاد، درکه و طرشت که داراي پتانسيلهاي قوي و توانمندي براي تبديل به فضاهاي عمومي با هدف گذران اوقات فراغت شهروندان بودند تملک شد. همچنين تک باغهاي پراکنده که همانند نگينهاي سبز اندکي هنوز معصومانه مابين قطعات فشرده مسکوني حيات دارند، نيز بهمنظور تأمين فضاهاي سبز و طبيعي محلهها و نواحي شهري کاربري جديد يافتند که باغ ايراني در محدوده ده ونک نيز از آن دست فضاهاي آزاد شده بود.
در برابر دشمنان محيطزيست
شرايط ناظر بر سالهاي اخير تهران نگرانکننده است. باغهاي تهران در حال نابودياند. ساختمانها و آپارتمانها جاي آنها سبز ميشوند تا بيش از پيش اين شهر عاري از طبيعت شود. با حذف باغها از محيط شهر تهران، اين کلانشهر بيش از پيش به سمت ماشيني شدن پيش ميرود. برخي براي حذف باغها و سودآوري از زمين آنها با ساختوساز به شيوههاي مختلفي متوسل ميشوند. همچنين خشککردن درختان و از بين بردن باغ از جمله راهها براي تصرف اين زمينهاست. در سالهاي اخير گرچه اقدامات براي صيانت از اقليم طبيعي و باغهاي معروف تهران ديرهنگام شروع شد اما اين ابداع در دوره اخير مديريت شهري موجب شد تا اندک باغهاي باقيمانده حفظ شود. همچنين بسياري از باغها و نيمهباغهاي شهر تهران که مالکان آنها را رها کرده بودند، با هدف حفظ، احيا و جلوگيري از تخريب، تحت نظارت و کنترل شهرداريها قرار گرفت. متأسفانه دربسياري از موارد مالکان باغها براي سودجويي بيشتر باغ را رها ميکنند تا به مرور زمان خشک و امکان ساختوساز در آنها فراهم شود، در حاليکه شهرداري با احياي سيستم آبياري، رصد و کنترل، جلوي نابودي اين سرمايههاي ارزشمند تهران را ميگيرد.
در اين زمينه، تملک باغهاي شمال تهران از اقدامات شاخص و ارزشمند شهرداري منطقه يک بود اما بايد فرهنگ حفظ محيطزيست و فضاهاي سبز در اقشار مختلف جامعه، بهويژه صاحبان باغها طوري نهادينه شود که آنان نيز براي باغ و درختان ملک خود ارزش قائل شوند. بايد حالت طبيعي روددرهها در ساماندهيها مورد توجه قرار گيرد تا علاوه بر حفظ طبيعت زيباي آن، قابل استفاده و بهرهبرداري و چشمنواز باشند.
شرايط اقليمي پايدار شهر
ارتفاعات شمال شهر و در رأس آن قله توچال به ارتفاع 3933متر تعيينکننده بخشي از اقليم شهر است. همچنين ارتفاعات شميرانات و امامزاده داوود در اطراف آن اقليم اين بخش را تحتتأثير قرار ميدهند. منابع آب فيزيکي نيز از فاکتورهاي مهم در شکلگيري اقليم تهران است. از جمله اين منابع ميتوان رودخانه جاجرود و کرج و سدهايي چون اميرکبير، لتيان و لار را نام برد. عامل و فاکتور ديگري که ميتوان از آن نام برد دشت است. به استثناي نواحي شمالي که بهدليل واقع شدن در کوهپايههاي البرز اندکي معتدل و مرطوب است، ساير نقاط داراي تابستانهاي گرم و خشک و زمستانهاي معتدل و گاهي سرد است که نشانه و خصوصيت مناطق دشتي را نشان ميدهد.
براي به دست آوردن مشخصههاي کلي آب و هواي تهران، ميتوان به آمار و ارقام مختلف رجوع کرد. طي يک دوره 30ساله، متوسط ميزان بارندگي سالانه آن 220ميلي متر و ميزان بارندگي سالانه آن بين 200 الي 400ميلي متر گزارش شده است. بهعلت وسعت و ارتفاعات تهران، سه ايستگاه سينوپتيک در محله آباد و شميران و ژئوفيزيک، وظيفه ثبت و درج دماي هواي شهر تهران را بهعهده دارند که از سال 1330(طي يک دوره 45ساله) حداکثر دماي هواي تهران 43+ درجه و حداقل 15- درجه سانتيگراد اعلام شده است. به اين ترتيب تهران داراي تابستان گرم بهويژه در مناطق جنوب و مرکز شهر و هواي معتدل در شمال شهر است. در زمستان نيز مرکز شهر تهران معتدل است ولي بخشهاي شمالي شهر سرد است و دما بارها به زير صفر ميرسد.
تهران در فصول سرد سال تحتتأثير سيستمهاي پرفشار شمالي (سيبري) قرار گرفته و داراي زمستان سرد و خشک و عموماً آلوده است و در ماههاي گرم سال متأثر از سيستمهاي کم فشار حرارتي کوير مرکزي واقع شده و داراي تابستاني گرم و خشک است. بيشترين مقدار بارندگي ماهانه طي دوره آماري تهران برابر 38/9 ميليمتر در اسفندماه و کمترين بارندگي به مقدار يک ميليمتر در شهريور ماه اتفاق افتاده است. متوسط سالانه رطوبت نسبي هوا در تهران 40درصد و در شميرانات 46درصد است. جهت وزش باد غالب در تهران غربي (270 درجه) و متوسط سرعت وزش باد 5/5 متر بر ثانيه است. نسيمي از درههاي خنک کوهستان شمال در شب (بادکوه) و از بيابانهاي جنوب در روز (باد دشت) بهطور آهسته هر شبانهروز در شهر تهران ميوزد.
منبع: همشهري