به گزارش شهر به نقل از روابط عمومی فرهنگسرای فردوس، یکصد و شانزدهمین برنامه با هم بخوانیم فرهنگ سرای فردوس روز گذشته یک شنبه 13 بهمن ماه به منظور مطالعه گروهی و خوانش 2 داستان پارک سنگی و سیبیل از کتاب رویای تهران نوشته شرمین نادری با حضور جعفر توزنده جانی نویسنده و منتقد ادبی برگزار شد.
جعفر توزنده جانی در معرفی این اثر گفت: در مجموعه داستان رویای تهران، 14داستان کوتاه وجود دارد که همگی درباره شهر تهران و همه چیزهایی است که هویت تهران را مشخص میکند همچون تجریش ، امامزاده صالح، سمنوی عمه لیلا، قصه شمرون دربند، که به نوعی نوستالژی مردم پایتخت به حساب میآید.
وی با بیان این که شرمین نادری نوستالژی گذشته را دارد و از گذشته با زبان امروز مینویسد، افزود: این نویسنده سال ها دبیر گروه فرهنگی هفته نامه چلچراغ بوده و صفحهای با عنوان نوستالژی با موضوع روایتی امروزی از گذشته داشت.
توزنده جانی ادامه داد: از کتابهای وی میتوان به خانجون و بوی ریحون، خانجون و خواب شمرن، خانجون و کوچه پریون، فدایت شوم، کتاب جادو، تلخ و شیرین بلدیه، قمر در عقرب و ماه گرفتهها اشاره کرد.
بنا بر این گزارش در این برنامه دو داستان پارک سنگی و سیبیل از کتاب رویای تهران برای خوانش انتخاب شد که توزنده جانی با اشاره به داستان پارک سنگی گفت: در این داستان راوی که دختری جوان است همراه دایی و پسر دایی و پدر بزرگ و خواهرش با ماشین دایی که قدیمی است و قدرت بالا رفتن از سربالایی تند را ندارد به پارک سنگی جمشیدیه میروند.
وی ادامه داد: هنگامی که ماشین دارد از سربالایی بالا میرود نه تنها در راه میماند که حتی به عقب بر میگردد چون ترمز دستیاش کار نمیکند. در ابتدا داغ میکند و خواهرها با دایی آن را هل میدهند بعد هم ترمز میبرد و به عقب میرود که نگهبان پارک همراه چند نفری دیگر به کمکشان میآیند.
این نویسنده و منتقد ادبی در ادامه به خوانش داستان سیبیل از این کتاب پرداخت و گفت: پدر بزرگ راوی، سبیل بزرگی دارد سبیلی که به قول راوی مثل یک یادگاری قدیمی است. مثل ساعت زنجیر دار و خلاصه چیزی که به او هویت خاص میدهد روی سبیل خط سفیدی دیده میشود که علامت سیگار کشیدنهای سالهای متمادی او است. حالا اما در بیمارستان است و باید سیبلش را بزنند چون مانع از رسیدن لولههای اکسیژن برای ریه خرابش است. پدر بزرگ راضی به این کار نمیشود. مقاومت میکند حتی مخفیانه به کسی پول میدهد که بروند برایش سیکار بخرند. اما سرانجام تسیلم شده و میگذارند سبیلش را بزنند تا بتوانند لولههای هوا را راحت در دهانش بگذارند.
وی اظهار داشت: در هر دو داستان شرمین نادری سعی کرده است با نگاهی نوستالژیک از زبان دختری امروزی شرحی از گوشه و کنار تهران بدهد. اصلا هر داستان بهانهای است که او سرکی به گوشهای بکشد و چیزهای را به یاد بچههای تهران بیندازد که شاید گاهی فراموش کرده باشند، شاید بتوان مهمترین ویژگی داستان ها را همین دانست.
توزنده جانی تمامی داستان های رویای تهران را ساده و بدون پیچیدگی و ابهام توصیف کرد و گفت: حتی شاید بتوان با اغماض گفت که فاقد طرح مشخص و معلومی است، مثلا در داستان باغ سنگی این موضوع بیشتر به چشم میخورد انگار نویسنده صرفا فقط به خاطر این که بخواهد جایی مثل باغ سنگی جمشیدیه را به یاد و خاطر خواننده بیاورد چنین موضوعی را نوشته و کمتر به ساختار داستانی و این که طرحی نو در اندازد فکر کرده است.
این نویسنده و منتقد ادبی خاطرنشان کرد: البته سبیل از این جهت کمی متفاوت است و حضور شخصیتها تا اندازهای پر رنگ و قصهای که از ابتدا تا انتهای داستان وجود دارد کار را از باغ سنگی متفاوت کرده است.
خاطرنشان می شود؛ کتاب رویای تهران با 14 داستان طنز آمیز بسیاری از مکان های تاریخی و دیدنی تهران را به همراه توضیحاتی از آن ها به ما معرفی می کند که با خواندن آن به راحتی می توانیم محله های قدیمی تهران را تصور کنیم.
حمام چهل کلید، خانم تاج، خواب شمیران، پارک سنگی، دالان پیچ،، خیابان پند آموز، روح تاتر شهر، سیبیل، سمنوی عمه لیلا، عینک شکسته، کفش های سفید،لانه ی زنبور، مقبره ی پرتقالی، تلی خانم، نام داستان های این کتاب هستند که مکان های تاریخی و قدیمی شهر تهران را در قالب متفاوت داستانی معرفی می کند.
خاطرنشان می شود، سلسله برنامه های «با هم بخوانیم» روزهای یکشنبه هر هفته با حضور «جعفر توزنده جانی» کارشناس برنامه و جمعی از علاقمندان به ادبیات داستانی برگزار می شود.