شنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۳
ساعت : ۱۹:۱۳
کد خبر: ۷۴۴۹۱
|
تاریخ انتشار: ۲۳ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۲:۳۸
حمید نعمت الله با «آرایش غلیظ» ملغمه ای از گونه های مختلف سینمایی را سرهم بندی کرده که اگر می‌توانست در اجرا کارامد شود با فیلم مدرن و مخاطب پسندی مواجه می شدیم اما این تمهید در سناریو بیش از انکه به همراهی مخاطب کمک کند او را گرفتار پرش ها و تلفیق های شتابزده کرده است.
شهر: می شود در تحلیل فیلم به همین بسنده کرد که کارگردان درباره داستان این فیلم گفته «برایم سخت است که داستان فیلم را در یکی دو خط تعریف کنم» از همین اظهار نظر فیلمساز می توان نتیجه گرفت که فیلم از اساس فیلمنامه و قصه گویی از هر نوعی دچار مشکل است .
«آارایش غلیظ» فیلمی تجاری بدون محتوا با بازی های کلیشه ای حامد بهداد و حبیب رضایی ، بیشتر به دنبال سینمای کمدی فانتزی  داریوش مهرجویی در« چه خوبه که برگشتی»  بود که نتوانسته به مانند همین اثر، انتظارات را پاسخ دهد.
 بهداد در این فیلم تکرار مکررات است ،با فریادها وبی تعادلی ها و دیالوگ های مفتضح  - بازی متفاوت در«زندگی جای دیگری است»-  تنها در این «نوعی تجربه » عقیم مانده نویسنده و فیلمساز قرار گرفته است. جنس لودگی ها و تیپ سازی او از آدم های بنگی و" بدمن "های کلاسیک  با دغل هایی برای جاه طلبی و منفعت خواهی نقش جدیدی را به مخاطب ارائه نمی کند.
فیلم تا اواسط قصه، حس یک تله فیلم را تداعی می کند که دنبال تایم گرفتن است از نیمه داستان جان بیشتری می گیرد . اما نعمت الله به شخصیت های داستان فیلمش نزدیک نمی شود ونمی تواند از آنها قهرمان یا حتی ضد قهرمان مطلوب بسازد و مخاطب را همراه کند. شخصیت لادن می توانست با پرداختی اگاهانه در راستای پیشبرد پیرنگ قصه قرار گیرد اما چندان بر اصول عقلانی حرکت نمی کند به راحتی عاشق آدم حیله گری بنام مسعود می شود که به راحتی دروغ می گوید و کلاشی خود را نشان می دهد .نقش  او را نمی توان در فیلمی که او به ظاهر شخصیت متعادل است، پذیرفت زنی که اخیرا طلاق گرفته با آن موقعیت ترسیم شده نمی تواند شتابزده این عکس العمل ها را نشان دهد .
شخصیت «علی عمرانی» فضایی را نشان می دهد که بیشتر می تواند در یک کمدی فانتزی صرف از او متصور شد که حتی در فیلم در صورت اوانس دادن اصلا انتخاب درستی نیست . نعمت اله با آرایش غلیظ می خواهد با الگوبرداری از آثار خارجی حرف و طرحی نو دراندازد که باید این مهم را در نظر می گرفت که هر سبکی را نمی تواند بنا به شرایط  و محدویت ها  ایرانیزه کرد. به این ها باید تخصص لازم را نیز باید اضافه کرد که اگر فیلمساز می خواهد دنیای جدیدی را پیش روی تماشاگر بگذارد تخصص و زکاوت این تلفیق ها را داشته باشد.
پرداختن به دنیای تبهکاران ، موضوعات اقتصادی ، اسیب های  اجتماعی زنان ، در ظرفی فانتزی وکاریکاتوریزه ، در فرمی نه جدی و نه کمیک محض ،حرکت بر لبه شمشیر است و این تجربه گرایی هرچند که باید در سینمای کلیشه ای و باب شده ایران مورد تقدیر قرار گیرد اما نمی تواند تجربه دلچسبی برای مخاطب باشد .
پایان غافلگیرکننده نیز دم دستی و سهل الوصول و شتابزده برای جمع بندی داستان صورت می گیرد .اصرار بر شارژ نداشتن گوشی، تاکید افراطی بر کاراکتر پیرمرد و نبود پرداخت لازم برای همراهی او با این گروه کلاهبردار، تاکید بر استفاده از دارو های مخدر و  عنوان قلعه پرتغالی ها، شخصیت آقای برقی از مواردی است که نمی توان در این ملغمه پذیرفت.فیلم با وجود تعدد لوکیشن از تهران تا بنادر جنوب نتوانسته از یکنواختی  رهایی یابد. 
نعمت اله مشخص است که عامدانه می خواسته ساده و بی غل و غش از روایت های متداول قصه گویی فاصله بگیرد و با بلاهت در شخصیت های و موقعیت ها ، با کارکتر های گانگستر احمق  و با دستمایه قرار دادن یک کلاهبرداری شخصیت های  متقلب سینمایی بدیعی را عرضه کند که در عمل سربلند از ان بیرون نمی آید .

محسن سلیمانی فاخر
عضو انجمن منتقدان و سینمایی ایران

نظر شما