دکتر سید موسی پور موسوی اظهار کرد: متاسفانه مدافعان این نظریه، استدلال بسیار ضعیفی دارند . اینکه تهران مشکل دارد را نمی توان کتمان کرد اما میتوان با اصلاح ساختاری در مدیریت شهری، اصلاح رویهها و فرآینده ها مشکلات موجود را مرتفع کرد.
وی با بیان اینکه تهران شهر بزرگی نیست، گفت: اکنون این کلانشهر 739 کیلو متر مربع فضا دارد و طول و عرض آن نیز مشخص است. اما متاسفانه مدیریت مناسبی نداشتهایم و شاید دلیل آن نیز نداشتن درک درست از فضا باشد.
مشاور شهردار تهران در امور توسعه و مطالعات شهری اذعان کرد: باید عینک خود را نسبت به پایتخت ایران تغییر داد، اکنون ارزشهای معنوی مکان تهران قابل انتقال نیست و باید این موضوع مورد توجه مسوولان این حوزه قرار گیرد.
پور موسوی خاطر نشان کرد: اکنون موضع رسمی شهرداری ساماندهی سه موضوع در حوزه مدیریت شهری است، نخست، اصلاح ساختاری در حوزه مدیریت شهری و باز مهندسی در حوزه ساختاری و انتقال صنایع به خارج از شهر تهران، دوم اصلاح و تکمیل قوانین، ضوابط و مقررات در شهرداری و سوم، مشخص کردن دستگاه های متصدی. با این سه رویکرد میتوان مشکلات شهر تهران را بر طرف کرد.
ایجاد مرکز پایش مطالعات شهری
دکتر مجتبی رفیعیان عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس، در این میزگرد بر ایجاد مرکز رصد برای پایش مطالعات شهری تاکید کرد و گفت: بهتر است در باز و بسته شدن فضای گفتوگوی انتقال پایتخت یک مرکز مطالعات مناسب با شهر تهران تشکیل شود و بدین وسیله بتوان موارد مرتبط با جا به جا شدن کارکردهای پایتخت را به صورت بنیادی مورد بررسی قرار داد.
به گفته وی، بحث انتقال پایتخت در نقاط مختلف جهان در دورههای زمانی متفاوت و با رویکردهای گوناگون، مطرح و در برخی مواردی اجرایی شدهاست. هر کشوری بر اساس دلایل و شرایط سیاسی، اقتصادی و یا اجتماعی ـ فرهنگی و در برهه خاص زمانی، تصمیم به جابهجایی و انتقال پایتخت خود گرفتهاست. این امر در دوره معاصر نیز بارها و بارها اتفاق افتاده است، به طوریکه در قرن بیستم بسیاری از پایتختهای جهان از جمله در کشورهای استرالیا، آلمان، ترکیه، برزیل، پاکستان، قزاقستان، مالزی، و تانزانیا انتقال یافتهاند.
این عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس با بیان اینکه انتقال پایتخت یک واژه یکسان در میان دولتها است، اظهار کرد: دیدگاهها و نگاههای انتقال پایتخت در کشورهای مختلف، تابع ظرفیتهای ملی آنها بوده و در ایران نیز بارها این بحث مطرح شده است که کلید حل بسیاری از مشکلات در جابه جایی تهران است، اما بنا به ملاحظاتی اندیشهها متوقف و بعد از مدتی سر باز زده و هیچ نتیجه متقنی صورت نگرفته است.
وی استفاده از مطالعات دانشگاهی را در زمینه انتقال پایتخت موثر دانست و گفت: باید از این فرصت به بهترین نحو ممکن استفاده کرد.
رفعیان با بیان این سوال که چرا باید پایتخت انتقال یابد؟ آیا این روش از منظر کلان مورد بحث و چالش است و یا از نظر خرد و محلی؟ آیا مدیریت شهری تهران در غالب مطالعات طرح جامع به این نتیجه رسیده که با برداشتن کارکرد قوه اجرایی از تهران، این کلانشهر زیستپذیری خواهد شد؟ آیا انتقال پایتخت یک بحث رقابتی است یا اینکه مبتنی بر امنیت ملی؟
مدیریت یکپارچه شهری
دکتر محمد شریف زادگان عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی، نیز در این میزگرد به برخی از مشکلات شهر تهران اشاره کرد و گفت: آلودگی هوا، ترافیک و زلزله از جمله مشکلاتی به شمار میرود که باعث شده مدیران شهری در صدد تغییر پاتخت باشند. اما میتوان با در نظر گرفت راه حلهایی این معضلات را مرتفع کرد.
به گفته وی، در برخی از شهرهای کشورهای مختلف از جمله جاکارتا، بیماریهای اپیدمیک وجود دارد و در مدت کوتاه اقامت در شهر ممکن است، دچار بیماری شویم، اما این مشکل در کلانشهر تهران وجود ندارد.
شریف زادگان با بیان اینکه جمعیت تهران در مقابل پایتخت کشورهای دیگر جمعیت زیادی ندارد، گفت: بر اساس آمار منتشر شده، تهران در سال 90 دارای جمعیتی 8 میلیون و 200 هزار نفر بوده است و این در حالی است که قاهره جمعیتی 17 میلیون نفر دارد و 4 میلیون نفر ازاین تعداد نیز در قبرستانها زندگی میکنند.
این عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی افزود: بهتر است مجلس در مصوبه نخست خود بحث سامان دهی و آمایش فضایی را مورد توجه قرارداده و در مراحل بعدی جابجایی را در دستور کار خود قرار دهد.
وی خاطر نشان کرد: انتقال پایتخت دلیل منطقی حل مشکلات نیست و باید مدیریت یکپارچه شهر تهران در دستور کار قرارگیرد.
انتقال پایتخت؛ از هم گسیتختگی فرهنگی
مهندس صدری، نیز یکی دیگر از مهمانان این میزگرد بود که به ارائه گزارشی از مجمع تشخیص مصلحت نظام در خصوص انتقال پایتخت پرداخت و گفت: انتقال پایتخت باعث بهم خوردن فرهنگ یک شهر میشود و نمونه بارز آن نیز کشور ترکیه است که با انتقال پایتخت از استانبول به آنکارا با مشکلات فرهنگی روبه رو شد.
به گفته وی، بهتر است برای انتقال پایتخت بررسیهای جغرافیایی صورت گیرد و به سه روش سنجش محدودیتها، سنجش امکانات و سنجش شهرها این امر را اجرایی کرد.
صدری اظهار کرد: طی بررسیهای انجام شده در مجمع تشخیص مصلحت نظام، انتقال پایتخت به محدود اطراف تهران؛ مجاورت با شهرهای بزرگ مانند: اصفهان، شیراز و تبریز و مجاورت با شهرهای کوچک، مانند سمنان نیز به دلیل مزایا و معایبی که داشتند، از گردونه گزینههای انتقال خارج شدند.
وی ادامه افزود: در بررسیهایی که توسط این گروه انجام شد، چگونگی انتقال پایتخت، مکان انتقال، میزان هزینه و زمان مورد نیاز برای انتقال مورد بررسی قرار گرفت.
وی گفت: روش مطالعات انجام شده نوعی امکان سنجی مقدماتی است و از کارشناسان زبده و صاحبنظر در زمینه انتقال پایتخت کمک گرفته شده و به تحلیل اطلاعات پرداختهاند. این افراد با ارزیابی هزینه و زیرساختهای مورد نیاز، سال هدف اجرای طرح انتقال پایتخت را مشخص کردند، اما میزان سرمایه گذاری در این امر باعث تحمیل هزینه های بسیار زیاد برای دولت خواهدشد که به دنبال آن با مشکلاتی از جمله بودجه روبه رو خواهد شد.
صدری خاطر نشان کرد: بهتر است در ابتدا ریشه یابی معضلات شهر تهران در دستور کار دولت و مجلس قرارگیرد.
تهران؛ ایران کوچک
همچنین آقای کمال اطهاری، پژوهشگر اقتصاد سیاسی نیز در این جلسه از تهران به عنوان ایران کوچک نام برد و گفت: این کلانشهر دارای تنوع فرهنگی است و نخستین پایتخت قانون در منطقه به شمار میرود.
وی افزود: بهتر است بجای انتقال، بحث آمایش سرزمینی در نظر گرفته شود، زیرا تهران به دلیل فعالیتهای مختلف اقتصادی، سیاسی و اجتماعی و تنوع خدمات قلب کشور به شمار میرود، به همین دلیل از تغذیه سرمایه اجتماعی خود برای بالندگی استفاده میکند.
این پژوهشگر حوزه اقتصاد اظهار کرد: ایجاد پایتخت جدید با 300 تا 500 هزار نفر جمعیت، حداقل 300 میلیارد هزینه میخواهد که این مبلغ تنها صرف ساختمان سازی آن خواهد شد. مرکز پژوهشهای مجلس هم بررسیهایی در باره انتقال پایتخت انجام داده که به هزینه طرح نیز اشاره شده است.
اطهاری اذعان کرد: چنانچه نتیجه مطالعات و بررسیها، مبتنی بر انتقال پایتخت سیاسی و اداری از شهر تهران باشد، لازم است طرح یا لایحه ای بر اساس مطالعات انجام شده تدوین و به تصویب مجلس برسد، منبع تامین هزنیه طرح نیز باید توسط مجلس پیش بینی شود تا مغایرت طرح با اصل هفتاد و پنج قانون اساسی رفع شود. انقال پایتخت منابع مالی بسیاری را میطلبد بدون نکه بتوان از نتایج مثبت آن چشم انداز دقیق داشت.
وی اقتصاد دانش پایه را راه حل رفع مشکلات شهر تهران بیان کرد و گفت: بهتر است بحث تمرکز زدایی نیز مد نظر قرار گیرد.
انتقال پایتخت از تهران سابقهای طولانی دارد
دکتر هانیه هودسنی، مشاور برنامهریزی معاونت مطالعات و برنامه ریزی مدیریت، امور اجتماعی و اقتصادی مرکز مطالعات و برنامهر یزی شهر تهران و دبیر شورای راهبردی شهرسازی و معماری این مرکز نیز در ادامه این میزگرد به سابقه تاریخی انتقال پایتخت تهران اشاره کرد و گفت: مطرح شدن موضوع انتقال پایتخت از تهران سابقهای طولانی دارد. هرگاه مشکل خاص کالبدی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و یا امنیتی مطرح شده، و در دهه اخیر نیز با تغییر دولتها، موضوع انتقال پایتخت از تهران نیز مطرح شده است.
به گفتهی وی، در اوایل قرن بیستم میلادی (حدود سالهای 1914 تا 1918، یعنی چند سال قبل از طرح موضوع انتقال پایتخت از ترکیه توسط اتاتورک)، موضوع انتقال پایتخت از تهران برای اولین بار مطرح میشود. اما بعدها این موضوع منتفی شد.
هودسنی اظهار کرد: موضوع طرح انتقال پایتخت از تهران در سال 1340 مجددا مطرح شد. در آن سال شعاع 120 کیلومتری اطراف تهران مشخص شد تا شرکتهای بزرگ از این محدوده خارج شوند، اما متاسفانه با اعمال سیاستهای شهری نامناسب، در کنار سیاستهای جمعیتی که منجر به مهاجرت به شهر تهران و پراکندهرویی در این شهر شد، مسائل و مشکلات این شهر چندین برابر شد.
وی با بیان اینکه بعد از انقلاب اسلامی نیز موضوع تغییر مرکز سیاسی – اداری کشور مطرح شد و در سال 1368 طرحی تحت عنوان «انتقال مرکز ادرای – سیاسی کشور» تهیه گردید، افزود: در مقدمه چنین آمدهاست که مطالعات این طرح از نوع بررسیهای «امکانسنجی» بوده و با برنامهریزی تفاوت دارد. در این بررسی امکانسنجی، هدف تشخیص امکان، شروط و پیامدهای این اقدام خاص به منظور تسهیل تصمیمگیری اولیه در مورد انجام یا عدم انجام اقدام موردنظر است.
وی به اهداف و انگیزه های این طرح اشاره کرد و گفت: کمک به حل مشکلات شهر تهران، کمک به توزیع متعادل جمعیت و توسعه اقتصادی کشور و حل مشکل دستگاههای دولتی از نظر جا و رفت و آمد از جمله این اهداف به شمار میرود.
مشاور معاونت مطالعات و برنامه ریزی مدیریت، امور اجتماعی و اقتصادی مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران خاطر نشان کرد: راهحلهای پیشنهادی توسط طرح مذکور برای کاهش تمرکز در تهران در سه دسته زیر طبقه بندی شده که عبارتند از: انتقال فعالیتهای اداری و سیاسی تهران، برنامهریزی کنترلی و بازدارنده رشد و برنامهریزی هدایتکننده رشد.
هودسنی در پایان اشاره کرد که تاكنون استدلالهاي موافقين طرح انتقال پايتخت، از بنیانهای نظری و رويكردهای تئوريک قدرتمندی برخوردار نبودهاست، چنانچه معضلات اصلي شهر تهران از جمله آلودگي هوا، ترافيك و يا زلزله به عنوان دلايل اصلي اين طرح مطرح باشند، تجربيات بينالمللي نشان ميدهد كه اين مشكلات در صورت تحقق مديريت يكپارچه شهري تا حد زيادي قابل حل ميباشد و با انتقال پایتخت نه تنها بهبود در حل این چالشها برای این شهرها ایجاد نشده، بلکه چالشهای جدیدی نیز هم برای شهر مبدأ و هم برای شهر جدید به وجود خواهد آمد.